به گزارش مردم سالاری آنلاین، اوضاع در اردوگاه اصولگرایان مانند یک جبههای شده که از جنگی خونین برگشتهاند؛ اما در آنجا کسی به جنگ بیرونی نرفته و این وضعیت حاصل جنگ قدرتی است که در داخل خودشان در جریان است؛ جنگ قدرتی که این روزها در فضای مجازی با افشاگریها علیه یکدیگر قابل مشاهده است.
اصولگرایان در تعدادی از ادوار انتخابات خیالی راحت از سوی رقیب داشتهاند؛ به عبارت دیگر اصلا رقیبی نداشتهاند که بخواهند رقابت کنند از همین رو رقابتهایشان در جبهه خودی بوده است. در انتخابات مجلس دوازدهم هم مانند دوره قبلی انتخابات مجلس، همین وضعیت جاری است و به لطف ردصلاحیتهای گسترده در طرف مقابل، اصولگرایان ماندهاند و ۲۹۰ صندلی مجلس شورای اسلامی و جنگی بر سر بیشترین سهم از آن صندلیها بین یکدیگر.
یکی از جنگهای قدرت که در این اردوگاه در جریان است، گرد سرلیستی مهمترین حوزه انتخابیه یعنی تهران میچرخد. این جنگ وقتی اوج میگیرد که از یک سو اصولگرایان برای ارائه یک لیست واحد تمام تلاششان را به کار میبرند؛ اما برای این لیست واحد به مانعی به نام محمدباقر قالیباف برمیخورند؛ مانع نه از بابت حضورش که از بابت اصرار شورای ائتلاف برای سرلیستی قالیباف در جریان است.
در تهران که از اهمیت زیادی برخوردار است، گروههای اصولگرای زیادی فعال یا ایجاد شدهاند؛ آنها تلاش دارند با فعالیت خود بیشترین سهم را از لیست سهامی ۳۰ نفره تهران کسب کنند. شورای ائتلاف، جبهه پایداری، شریان و گروههای کوچکتر که تشکل «امنا» را تشکیل دادهاند و شورای وحدت چهار جریان اصلی اصولگرایان در تهران هستند.
در این بین شورای ائتلاف بزرگترین خیمه را در اردوگاه اصولگرایی صاحب شده و تعیینکنندگی بالایی دارد. جبهه پایداری به نظر میرسد وحدت با شورای ائتلاف را با دست پس میزند و با پا پیش میکشد. آنها که زاویه تندی با قالیباف دارند، تلاش زیادی برای پایین کشیدن قالیباف از سرلیستی تهران و به تبع آن پایین کشیدن قالیباف از صندلی ریاست مجلس دارند.
شریان و گروههای کوچکتر از شریان هم که تشکل «امنا»را تشکیل دادهاند نیز تلاش دارند با بالا بردن وزن سیاسیشان، خود یک لیست جداگانه بدهند؛ آنها غالبا هم از مخالفان سرسخت قالیباف هستند. شورای وحدت هم که به نظر نمی رسد با دست فرمانی که شورای ائتلاف در پیش گرفته به سمت ائتلاف کشیده شود.
اما در این بین برخی گروههایی که مایل به ائتلاف با برادر بزرگتر اصولگرایان هستند، سرلیستی قالیباف را مانع این ائتلاف میدانند و با آن مخالفت میکنند.
از سوی دیگر جریاناتی مانند گروه مصاف وابسته به علیاکبر رائفیپور نیز برای قالیباف شمشیر را از رو بستهاند و در حال زدن او در فضای مجازی هستند. آنها شاید در حال جنگ نیابتی با قالیباف باشند؛ از سوی متحد پایداریچیها و شریانیها، یعنی دولت.
با این حال، حداد عادل رئیس شورای ائتلاف نیروهای انقلاب، در چند اظهارنظرش تاکید موکدی بر سرلیستی قالیباف در تهران دارد. قالیباف که انتخابات پیشین نیز سرلیست تهران بود و چهار سال هم رئیس مجلس است، پایین آمدن از سرلیستی تهران، یک شکست سیاسی سنگین محسوب میشود؛ کما اینکه در شبکههای اجتماعی بخشی از بدنه اصولگرایان که همراه امثال رائفیپور و پایداری و شریان نیستند، اما از سوی دیگر دلداده شورای ائتلافاند، اعلام میکنند که به لیست شورا رای میدهند به جز قالیباف؛ که اگر چنین طرحی فراگیر شود، بعید نیست جایگاه قالیباف به شدت متزلزل شود.
در سخنان مصطفی میرسلیم نماینده تهران در مجلس نشانههایی از چنین رویکردی دیده میشود: «فهرست دادن تحمیل بر مردم است و با قانون موجود چارهای جز آن و تن دادن به ضعفها و اشکالات آن نداریم. اگر انتخابات با حوزههای تک نماینده انجام میشد، موضوع سرفهرست که نوعی اخلال در تشخیص مردم پدید میآورد، نیز منتفی میشد.»
این سخنان وقتی معنادارتر میشود که سابقه تقابلهای میرسلیم با قالیباف مرور شود؛ او اوایل آغاز به کار مجلس مدعی شده بود که به رییس یک کمیسیون برای منتفی کردن تحقیق و تفحص از شهرداری، رشوهای چند ده میلیاردی پرداخت شده است؛ گرچه نامی از قالیباف نیاورده بود اما مشخصا قالیباف را هدف داشت. در طول این ۴ سال نیز کم دعوا با قالیباف نداشت.
اوضاع قالیباف آنقدر تزلزل پیدا کرده که «جبهه مردمی ایران قوی» و «جامعه اسلامی مدیران» هم درباره سرلیستی قالیباف «انقلت» میآورند و در این دو تشکیلات ناشناخته نیز هنوز «سرلیستی قالیباف قطعی نشده است».
محمد ناظمی اردکانی دبیر کل این دو تشکیلات سیاسی اصولگرا، در مصاحبهای گفته «در شورای مرکزی افرادی هستند که در خصوص اداره مجلس توسط آقای قالیباف اختلافنظر دارند ولیکن اگر شورای ائتلاف به این جمعبندی برسد که وی سرلیست باشد ما در شورای مرکزی خود در این باره تصمیمگیری خواهیم کرد.»
او البته تحلیلی از وضعیت جریانات حاضر در انتخابات هم ارائه کرده است: «جبهه شریان نسبت به سرلیستی آقای قالیباف به صورت جدی موضع دارد، اما پایداری و شورای وحدت اگر در ائتلاف قرار بگیرند ونظراتشان تامین شود و سرلیستشان آقای قالیباف باشد در این خصوص ما هم به این جمعبندی خواهیم رسید که این سرلیست را قبول کنیم.»
او پر بیراه نمیگوید؛ انتخابات سال ۱۳۹۸ برای مجلس یازدهم، نشان داد که در دقیقه ۹۰، پایداریچیها و شورای ائتلاف به توافق رسیدند و از یک سو قالیباف در صدر فهرست تهران ماند و از سوی دیگر تعدادی از نامزدهای پایداری که اگر در فهرست جداگانه بودند رای نمیآوردند، نیز از این طریق وارد مجلس شدند.
البته آن زمان حداد عادل میان محصولی و قالیباف وساطت کرد و توانست معامله را جوش بدهد؛ اما این بار حداد عادل مستقیما وارد ماجرا شده و پس از دعوت پایداریچیها به صلح و صفا و عدم دریافت سیگنال متناسب با دعوتش، آنها را مورد عتاب قرار داد و به نوعی آنها را طرد کرد.
از سوی دیگر خبرهایی تایید نشده به گوش میرسد مبنی بر اینکه شورای ائتلاف با پایداریچیها برای حضور ۷ نفر از این تشکیلات تندرو در فهرست شورا موافقت کرده است؛ اما این موضوع تا الان تایید نشده است. از سوی دیگر شنیده میشود که حداد و قالیباف هر کدام برای وفاق با پایداری شرط کردهاند که یک نماینده فعلی از پایداری که اخیرا شکایت و شکایتکشی با قالیباف داشته، و همچنین یک نماینده تندروی سابق که مدتهاست علیه قالیباف فعالیت میکند، نباید در فهرست مشترک جایی داشته باشند و گویا تشکیلات پایداری نیز پذیرفته است.
پایداریچیها از آنجا که تنها معطوف به هدف هستند و با هر وسیلهای میخواهند به آن برسند، هیچ بعید نیست که رسما اعلام ائتلاف با شورا کند؛ حتی به سرلیستی قالیباف. این در شرایطی است که جریان «امنا» ظاهرا سرسختترین گروه علیه قالیباف هستند.
با این وجود شورای ائتلاف به هیچ وجه از سرلیستی قالیباف کوتاه نمیآیند؛ آنها میدانند که اگر از سرلیستی قالیباف کوتاه بیایند پتانسیل حضور او در انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۴ را نابود میکنند و همچنین او باید برای چند سال عزلتنشین شود تا دوباره بتواند از نظر جایگاه سیاسی خود را احیا کند و شان از دست رفتهاش را بازگرداند.
اوضاع سرلیستی آنقدر تنشزاست که گویا محمدرضا باهنر از این جهت ترجیح داده به ولایت خودش یعنی کرمان برود و از این نزاع خود را دور نگهدارد. اما در تهران، رقابت سنگینی میان قالیباف و مرتضی آقاتهرانی برای سرلیستی، در صورت فهرست مشترک شورای ائتلاف و پایداریچیها در جریان خواهد بود.
این طیف چون احتمالا به نظرسنجیهای زیادی دسترسی دارند، میتوانند تا آخرین روز اقدامات خود را با نظرسنجیها تنظیم کنند. ذکر این نکته ضروری است که در سیاست دقیقهها و معاملات پشت پرده میتوانند تمام صحنه را بچرخاند و تغییرات شگرفی در آخرین لحظات ایجاد کنند.
به هر تقدیر، انتخابات مجلس دوازدهم برای اصولگرایان آنقدر مهم است که بر روی یکدیگر شمشیر کشیدهاند و از هر راهی میخواهند رقیب را به دره بفرستند تا مسیر اصلی جاده نصیب خودشان شود؛ البته که این رقابت برای آنها به سبب عدم حضور رقبایی قوی و استخواندار از طیف اصلاحطلبان، مهیا شده است تا آنها بتوانند با یکدیگر جنگ قدرت داشته باشند؛ جنگی برای پیروزی در رقابت «اصولگرایان» با «اصول گرایان».