سلام دوستان. فضای مجازی فرصتهای فراوانی را برای یادگیری و گردش آزاد دادهها فراهم نموده و تکتازی رسانهای را از قدرتمندان جهان گرفته است. این یکی از پیامدهای ارزشمند جهانی شدن ارتباطات و نقش یافتن انسان در گردش آزاد نگرشها و رویدادهاست. همین پدیده در روشنگری جنایات ددمنشانة اسرائیل در غزه نقش فراوانی بازی کرده و به برهمریختن افسانة مظلومیت و شکستناپذیری صهیونیستها انجامیده است. همزمان، فضای مجازی بستری برای پیگیری اهداف جناحی و صنفی با برسازی ذلت و کاشتن بذر ناامیدی در میان مردم و زمامداران شده است. در کنار این پدیدة شوم، تکیه بر ترجمه بهجای مراجعه به متون اصلی، به قلم به مزدان فجازی و بولتن نویسهای محافل خاص امکان داده است که با استناد دروغین به رسانهها و پژوهشکدههای غربی و نگارش انشاهای خیالی از گفتههای زمامداران غربی و یا با ترجمههای وارونه و آزاد نوشتههای مقامات خارجی، اهداف محفلی و صنفی خود را پیگیری کرده و برداشتهای نادرستی از فرایندهای جهان خارج را به مردم و مسئولین القا کنند. افسوس که در سالهای گذشته، نمونههای فراوانی از چنین بافتههایی که در برخی موارد با هزینة گزاف تهیه و تولید شده است -- شامل نامهنگاریها، گفتگوهای خصوصی، سخنرانیها، مقالات و کتابها -- به شکل گسترده در بولتنها و فضای مجازی پخش شده و در تبلیغات و حتی تصمیمگیریها مورد استناد قرار گرفتهاند؛ مطالبی که یا از پایه و بنیان خیالی و ساختگی بوده، و یا جملاتی باب میل برخی به کتاب و یا مقالهای افزوده شده و با استناد به همان، ذهنسازی و روایتسازیهای خطرناک شکل گرفته است. نمونههای اخیر این پدیدة خطرناک، ترجمه دروغین کتاب مذاکره کننده اسبق هستهای آمریکا و استناد به مطالب اضافه شده به کتاب در ادعاهای ضدبرجامی، بولتن سازی از گفتگوهای خصوصی و حتی دو نفرة مقامات آمریکایی که معلوم نیست از کجا بدست آمده است، انشانویسی پیرامون سخنرانیهای خیالی وزیر خارجه اسبق آمریکا و ... افزون بر نشر توبهنامة خیالی بنده به دانشجویان و امثال آن است. این پدیده از یک سوی نمایانگر درماندگی بافندگان این جعلیات است که با تکیه بر واقعیات و پیشینة کارکرد خود نمیتوانند نگرشهای خود را بر جامعه تحمیل و القا کنند. اما از سوی دیگر، بازنشر این جعلیات آشکار در گروههای فرهیخته و پرسش فرهیختگان پیرامون درستی آن نشانگر خطری جدی است که جامعه و حتی نخبگان کشور را تهدید میکند. در این راستا توجه به دو نکته ابتدایی بایسته است:
۱- بر اساس آموزه قرآنی «ان جائکم فاسق بنبإ فتبینوا»، نباید ادعاها و گفتههای یک مقام خارجی آنچنان مبنای قضاوت باشد که نه تنها خارجیها بتوانند با یک ادعای دروغ ما را از مسیر درست خود گمراه کنند، بلکه حتی جعل گفتههای آنان هم بتواند بر اذهان ما تأثیر بگذارد.
۲- ضرورت ارائة منبع معتبر برای هر ادعایی ضروری است و مهمتر از آن مراجعة به آن منبع و راستیآزمایی ادعا قبل از بازنشر از ابتدائیترین بایستههای اخلاق و هوش رسانهای است. صرف نام بردن از یک رسانه و یا اندیشکدة غربی و یا اشاره به یک آدرس اینترنتی در هیچ پژوهش علمی به عنوان منبع پذیرفته نیست. بسیاری از منابع ادعایی در این گونه جعلیات، یا اشارهای به مطلب ادعا شده ندارند و یا وجود خارجی نداشته و تنها از این رو که مخاطب نسبت به اعتبار رسانههای غربی تردیدی نمیکند، مورد سوءاستفاده قرار میگیرند. این امر با یک جستجوی چند دقیقهای به زبان اصلی در اینترنت روشن میشود. بدیهی است که کمتر مقام آمریکایی به فارسی، دری و یا عربی سخنرانی کرده است! با توجه به پرسشهای پرشمار دوستان در چندماه گذشته پیرامون چندین مطلب اینگونهای، به گمانم آمد بهجای تلاش بیهوده برای تکذیب تک تک آنها، که به یمن حاشیة امن مالی و سیاسی بافندگان پایانی ندارند، این چند خط را پیشکش کنم.
به صدق کوش، که خورشید زایَد از نَفَسَت
که از دروغ سیه روی گشت صبحِ نخست