به گزارش مردم سالاری آنلاین، جوزف کمپل، محقق بزرگ نوشت: «اسطورهشناسی دروغ نیست. اسطورهها و استعارهها روایتهایی را ارائه میکنند که الهامبخش فداکاری میهنپرستانه هستند، به سربازان برای جنگیدن انگیزه داده و به توضیح دنیای بیرون کمک میکنند».روسیه و ایالات متحده افسانه های قدرتمندی در مورد یکدیگر روایت می کنند. افسانه ای ترسیمی روسیه در مورد ایالات متحده این است که این کشور به جای متحد، دست نشانده دارد – ایالات متحده قدرت هژمونیک است که جاه طلبی و منفعت شخصی بیرحمانهاش را پشت توسل به اصول لیبرال و نظم قانونی پنهان می کند. در همین حال، آمریکاییها روسیه را کشوری بدون سیاست داخلی میدانند - قدرت استبدادی که رهبر بدخواه و غیرپاسخگوی که شهروندانش را سرکوب می کند. در سال 1855، آبراهام لینکلن، رئیس جمهور ایالات متحده، روسیه را را اینگونه توصیف کرد: «جغرافایی که می توان استبداد را خالص و بدون آلیاژ یافت».در همین راستا فارن افرز با انتشار یادداشتی به جنگ روایت های این دو قدرت پرداخته است. اقتصادنیوز این یادداشت را در دو بخش ترجمه کرده که بخش نخست در ادامه آمده است.
پس از بیش از یک قرن تنش و درگیری، روابط ایالات متحده و روسیه اکنون بر اساس این افسانه ها تعریف شده است. افسانه ها تعامل دو بازیگر را کمرنگ می کنند، بدین طریق تفاوت های ظریف عریان و درک متقابل پنهان می ماند. چنین گزاره هایی جنگ اوکراین را بازتعریف کرده اند. افسانه ای که بسیاری از روس ها در مورد ایالات متحده بدان باور دارند، به طور مداوم کرملین را به سمت ستیزه جویی سوق می دهد.افسانه ای که آمریکایی ها در مورد روسیه بدان پایبند هستند نیز به سان تله است که باعث می شود سیاست گذاران کرملین را نادرست خوانده و فرصت برای تضعیف کرملین را از دست بدهند. برای به حداقل رساندن تفسیرهای نادرست خطرناک، رهبران ایالات متحده باید سخت تر تلاش کنند تا از این افسانه ها و کهن الگوها فراتر بروند. درک بهتر اسطوره های مرتبط به ایالات متحده - و اسطوره های روسیه - به سیاست گذاران ایالات متحده انعطاف بیشتری می دهد، به تقویت همدلی استراتژیک و پیش بینی تغییرات آینده در بدنه سیاست روسیه کمک خواهد کرد.
در روسیه، ایالات متحده به عنوان قدرت دیوانه قلمداد می شود. بسیاری از روسها بر این باورند که مردم آمریکا تحت تسلط نخبگان بزرگ ایالات متحده هستند. شور و شوق برای نظم بینالمللی لیبرال در روسیه چندان مورد توجه قرار نمیگیرد، نه به این دلیل که همه روسها واقعگرا هستند، بلکه به این دلیل که دیدگاه اسطورهای آنها نسبت به ایالات متحده، نظم بینالمللی لیبرال را به وسیله جاهطلبی آمریکا نادیده می گیرد. بسیاری از روسها متقاعد شدهاند که استناد رهبران ایالات متحده به شبکه فراملی از هنجارها، قوانین و شراکتها صرفاً بهانه ای برای همکاری ظاهری که در کانون سیاست خارجی آمریکا قرار دارد.اسطوره حاکم در باب آمریکا مرتبط به دوران شوروی است. طبق این افسانه، در طول جنگ سرد، نخبگان سرمایه دار آمریکایی می خواستند جهان را اداره کنند و بهانه های نظامی بی شماری برای اعمال خواسته های خود پیدا کردند.
جنگ روایت ها
ظاهراً این کابوس پس از جنگ جهانی دوم آغاز شد، زمانی که ایالات متحده قوانین سیاسی را در ژاپن و آلمان تغییر، این گروه از کشورها را به اتحادهایی تحت سلطه ایالات متحده سوق داد، از آنها به عنوان اهرمی برای عملیات نظامی ایالات متحده استفاده کرد و آنها را واداشت تا به عنوان محرک فعالیت کنند. در مقابل اتحاد جماهیر شوروی مجبور شد سنگری از "کشورهای دوست" در اروپای شرقی ایجاد کند و ردپای جهانی خود را تثبیت نماید تا مبادا ایالات متحده خیانتکار بدون منازعه پیشروی کند.
نفوذ جهانی ایالات متحده در این دوران واقعی بود. اما شخصیت پردازی شوروی به سان کاریکاتور. حتی پس از پایان جنگ سرد، طبق افسانه روسی، ایالات متحده به فریفتن دیگر کشورها با تکیه بر لفاظی های دروغین ادامه داد، از جمله همسایگان روسیه - کشورهایی مانند لهستان، رومانی و کشورهای حوزه بالتیک. در این بیانیه، متحدان ایالات متحده بیشتر به عنوان ابزار قدرت آمریکا عمل می کنند تا به عنوان کشورهای مستقل. در جایی که دولت ها در افغانستان، عراق، لیبی، صربستان و سوریه و همچنین در اوکراین قبل از قیام میدان 2014 مقاومت کردند، تغییر رژیم اولویت آمریکا بوده است. مسکو برای حفظ این اسطوره بهای گزافی را پرداخته است. این کشور خود را ملزم به مبارزه با هیولای آمریکایی حتی به قیمت وابستگی بیشتر به چین کرده است.
برنامه مشارکت شرقی اتحادیه اروپا، که به قیام میدان اوکراین منجر شد، روایت واقعی آرمان گرایی در مورد آینده اروپایی این کشور بود، نه اعمال پنهان هژمونی آمریکا. اما این ادعا که سازمان سیا در اوکراین کودتا کرده، دروغی بود که روسها مدتها قبل به آن باور داشتند. حتی اگر رهبران ارشد روسیه میدانستند که این ادعا نادرست است، اصرار عمومی آنها بر چنین ادعایی، پاسخهای معتدلانه (مانند سازگاری با دولت جدید در کیف) را متوقف کرد و گزینههای افراطیتر (مانند الحاق کریمه) را ضروری جلوه داد.به طور کلی، افسانه ایالات متحده مست از قدرت و عدم تمایل به پایبندی به توافقات، مذاکره با مسکو را بر سر مسائل منطقه ای بسیار دشوار می کند. روس ها نمی توانند تصور کنند که رهبران کشورهایی مانند اوکراین اولویت های خود را دارند.
افسانه های آمریکایی درباره روسیه نیز ریشه های تاریخی عمیقی دارند. تصویر ایالات متحده از روسیه به عنوان یک حکومت خودکامه به قرن نوزدهم باز می گردد. این روایت در دوران شوروی شکوفا شد و برای مدت کوتاهی در دوران ریاست جمهوری 9 ساله بوریس یلتسین کم رنگ گشت. (آمریکاییها یلتسین را دموکراتیکتر از آنچه که واقعاً بود میستودند.) پوتین تصویر آشنای روسیه را بازسازی کرده است. رویکرد ایالات متحده به جنگ سرد اغلب شور یک مبارزه مسیحایی داشت و حالا پوتین بار دیگر خشم اخلاقی آمریکایی ها را برانگیخته است.اسطوره ایالات متحده در مورد روسیه کاربردهای سیاسی داخلی دارد. واشنگتن برای جلب توجه آمریکاییهای دروننگر به دنیای بیرون، باید یک بازیگر شرور همهکاره را ترسیم کند. آمریکاییها میخواهند باور کنند که با چهره ای میجنگند که میتواند کشته شود، نه کل کشوری که باید تحت سلطه قرار گیرد.