این جامعهشناس ارتباطات ادامه داد: «ارزشهای نمایشی درباره یک اثر نمایشی، آنهایی هستند که احتمال توجه مردم را به آن اثر و استقبال از آن را افزایش میدهند و عناصر نمایشی هم گروهی هستند که آن ارزشها را به تصویر میکشند. در این بین «زخم کاری» از ارزشهای نمایشی بسیار زیادی برای جلب نگاه مخاطب برخودار است. در واقع این ارزشها در راستای ارضای حس کنجکاوی، خشونت، عدالتجویی و انتقام برای مخاطب عمل کردهاند.»
وی افزود: «از سوی دیگر با توجه به اینکه داستان و روایت سریال، زمان و مکان خاص و مشخصی ندارد و رابطهاش را با جهان واقعی به شکلی که امکان موضعگیری در این خصوص وجود داشته باشد قطع کرده، یعنی با اینکه واقعی است و در آن به واقعیاتی که به وفور در اطراف همه ما هست اشاره شده، اما چون مصداقی نیست و امکان تداعی یا طعنه در مورد افراد یا ماجراهایی خاص در آن وجود ندارد یا کمتر است، بسیار هوشمندانه و حرفهای طراحی و مطرح شده است؛ چراکه در غیر این صورت ممکن بود گروه یا گروههای زیادی از اشخاص حقیقی و حقوقی ریز و درشت به آن خرده بگیرند.»وقتی تلویزیون از بازار رقابت عقب میماند
انعکاس خشونت به شکل عریان هم از دیگر مواردی بود که الستی با اشاره به محدودیتهایی که تلویزیون در این خصوص دارد، دربارهاش بیان کرد: «در تلویزیون امکان نمایش این دست خشونتها که در شبکه نمایش خانگی و سریالی مثل «زخم کاری» منعکس میشود، وجود ندارد؛ البته این محدودیتها در حوزههای دیگر هم وجود دارد، اتفاقی که باعث میشود تلویزیون از بازار رقابت عقب بماند و چندان در مسیر تولیداتش موفق عمل نکند. همین نکته به عطش مخاطب برای تماشای این سریال و تداوم این تماشا کمک کرد.»
«سریال «زخم کاری» در فصل اول بسیار موفق بود اما در فصل دوم، علیرغم جذابیتهای قابل ملاحظه، قوت اولیه را نداشت» این موضوعی بود که الستی با تأکید به آن گفت و توضیح داد: «یکی از دلایل اصلی این افت در موفقیت، ناپدید شدن جواد عزتی بود که محوریت قصه را به عهده داشت؛ البته این موضوع به معنای آن نیست که دیگر بازیگران بازی خوبی نداشتند، اتفاقاً بقیه بازیگران بسیار قوی ظاهر شدند و نقشآفرینی کردند ولی از آنجایی که بخشی از سریال به نقش جواد عزتی تکیه کرده بود، کمرنگ شدن او حس میشد. این در حالی است که کارگردان با فلشبکها و نمایش او در سکانسهایی سعی کرده بود تا زنده بودن مالک را به مخاطب یادآوری کند و اگر در فصل سوم بار دیگر این بازیگر را داشته باشیم مخاطب هم بیشتر از قصه استقبال میکند.»
انعکاس همه جانبه واقعیتها
این استاد دانشگاه در ادامه برانگیختن حس کنجکاوی را از مهمترین مواردی دانست که «زخم کاری ۲» به واسطه آن مخاطبانش را با خود همراه کرده است. الستی با بیان این موضوع افزود: «بازار ابهامات و موضوعاتی که حس کنجکاوی بیننده را برمیانگیزند آنقدر در «زخم کاری» داغ هست که مخاطب را با خود بکشد و همراه کند.»
در کنار اینها پرداختن به مسائل روز جامعه مثل فساد و اختلاس هم موضوع دیگری بود که او با تأکید به حساسیتی که پیرامون این جریان وجود دارد، بیان کرد: «در نمایش اتفاقات روز ما تیغه دولبهای داریم که باعث میشود گاهی انعکاس واقعیتها را سیاهنمایی و تشویش اذهان عمومی و این دست موارد بدانند، از سوی دیگر همین واقعگرایی است که میتواند جذابیت هر اثری را افزایش دهد. در «زخم کاری» اما کارگردان همه موارد را با هم در نظر گرفته؛ یعنی انعکاس فساد و از سوی دیگر بلایی که قدرتطلبی سر آدمها میآورد، در کنار عاقبت شومی که در نهایت در انتظار این افراد است.»
الستی در پایان یادآور شد: «کارگردان «زخم کاری» هم توانسته هیجان و جذابیت را ایجاد کند و هم نتیجه منفی هر عملی را نشان دهد، اتفاقاتی که به صورت واقعگرایانه و همراه با بازتاب مسائل اجتماعی رخ داده است.»