روزنامه فرهیختگان نوشت: یکی از انتقاداتی که از ابتدای آغاز به کار دولت سیزدهم وارد میشد این بود که این دولت به لحاظ گفتمانی چیزی برای ارائه نداشته یا حداقل اگر هم کلانایدهای در این زمینه دارد نتوانسته آن را به جامعه ارائه کند. نهایتا، اما رئیسجمهور بعد از چندین ماه عدالت و جمهوریت را بهعنوان گفتمان دولت اعلام کرد.
برای اینکه در جامعه فهمی عمومی از گفتمان دولت به وجود بیاید فارغ از شیوههای عملکردی یا ارائههای تکخطی از زبان مقامات بالادستی باید مفاهیم فکری عمیقی نیز درمورد مسائل جامعه به وجود بیاید تا جامعه درمورد مسائل مختلفی که در آن اختلاف نظر وجود دارد بتواند موضع احتمالی دولت را پیشبینی کرده و خود را برای آن آماده کند. بهطور مثال زمانی که دولت سیزدهم یکی از شعارهای خود را جمهوریت تعریف میکند مردم باید بتوانند موضع دولت درمورد مسالهای همچون گشت ارشاد را که در جامعه شکافهایی نیز به وجود آورد تشخیص دهند.
این امر نیز جز از طریق اعلام موضع صریح، بیپرده و کاملا همسو دولتمردان محقق نخواهد شد. درصورتیکه دولتمردان درمورد مصادیق اینچنینی اظهارنظر نکرده یا دچار تشتت شوند این تلقی به وجود میآید که دولت یا استدلال قابل دفاعی نداشته یا از صراحت در بیان موضع خود اجتناب میکند. خروجی این فرآیند این باور را تصدیق میکند که عملا گفتمان قدرتمندی بهعنوان پشتوانه دولت وجود ندارد. چنین چالشی هیچ وقت درمورد مسائل پیشپاافتاده به وجود نمیآید و دولتمردان اگر میخواهند خود را واجد یک دال گفتمانی متقن نشان دهند باید درمورد مسائل پیچیده و پراهمیت مواضع عقلانی اتخاذ کرده و آن را با قاطعیت ابراز کنند.
اگرچه این توقع وجود ندارد که همه مجریان دولتی بتوانند درمورد مسائل پیچیده اظهارنظر دقیق داشته باشند، اما مطالبه اینکه نهادی برای حلاجی مسائل پیچیده وجود داشته تا بتواند بهعنوان تریبون دولت پاسخگو نخبگان جامعه باشد امری منطقی است. بعد از تاسیس مرکز بررسیهای استراتژیک در زمان دولت هاشمی این توقع به وجود آمد که این مرکز تا حد زیادی بتواند چنین نقشی را ایفا کرده و دولت را از سردرگمی در مباحث اجتماعی عمیق برهاند. در دولت سیزدهم نیز طبعا چنین توقعی از این مرکز و مسئولان آن وجود دارد که درمورد مسائل مختلف بهعنوان بازوی فکری دولت وارد عمل شده و حتی خود نیز به اظهارنظر بپردازند. این توقع البته بهخوبی برآورده نشده و جامعه نخبگانی کشور تاکنون خروجی بیشتر از ۵ شماره مجله که البته در ۳ جلد به چاپ رسیده است از این مرکز ندیده است. مجلاتی که مصادیق چالشبرانگیز آن در جامعه نیز کمتر مورد توجه قرار گرفته است.
حالا که کمتر از ۲ سال از آغاز به کار دولت سیزدهم گذشته زمزمههایی از احتمال تعطیل شدن دائمی مرکز بررسیهای استراتژیک به گوش میرسد تا اندک امید باقیمانده به استفاده از ظرفیت بازوی فکری دولت نیز از بین برود. بههرحال کنار رفتن محمدصادق خیاطیان از سمت ریاست مرکز با هدف نشستن بر صندلی ریاست صندوق نوآوری و شکوفایی این زمزمهها را محتملتر کرده و باید منتظر ماند و دید آیا رئیسجمهور تن به برچیده شدن مرکز بررسیهای استراتژیک خواهد داد یا سرنوشت دیگری را برای این مرکز رقم خواهد زد.
در ادامه ضمن مرور تاریخچهای از مسیری که مرکز بررسیهای استراتژیک از بدو تاسیس تاکنون پیموده است به بررسی عوایدی پرداختهایم که حفظ و تقویت مرکز میتواند برای کشور به ارمغان آورد.
منبع: روزنامه فرهیختگان