به نوشته المانیتور، توافقی که دولت بایدن به دنبال آن است، تقریبا بدین صورت است:
_ ایران اورانیوم غنی شده خود را در 60 درصد متوقف می کند و از نزدیک شدن به گریز هستهای اجتناب میکند. از نصب سانتریفیوژهای پیشرفتهتر و گسترش ذخایر اورانیوم خودداری کند. و همکاری با آژانس بین المللی انرژی اتمی، از جمله حل مسائل پادمان باقی مانده را حفظ میکند.
- ایالات متحده گفته که اگر ایران از خط قرمز غنیسازی عبور کند یا در حرکتی مخفیانه به نقطه گریز برسد، «همه گزینهها روی میز هستند». تهدیدهای اسرائیل به استفاده از زور مکمل هشدارهای ایالات متحده است که توسط یک وضعیت بازدارنده قابل توجه پشتیبانی میشود.
- ایالات متحده آزادسازی سرمایههای مسدود شده ایران را تسهیل میکند و با فرض پایبندی ایران، تحریمهای تنبیهی یا صدور قطعنامههای بیشتر شورای امنیت سازمان ملل و آژانس بینالمللی انرژی اتمی را متوقف میکند. واشنگتن این هفته با آزادسازی 2.7 میلیارد دلار داراییهای مسدود شده در عراق برای پرداخت هزینه برق و گاز ایران موافقت کرد. وزارت امور خارجه این را به عنوان یک استفاده متداول از معافیت تحریمها توصیف کرد، اما زمانبندی این داستان، گویای همه چیز است. همچنین گزارش شده که مذاکرات برای پرداخت 7 میلیارد دلار بدهی کره جنوبی به ایران که به دلیل تحریمهای آمریکا بلوکه شده، در حال پیشرفت است.
- ایران شهروندان دوتابعیتی -سیامک نمازی، عماد شرقی و مراد طاهباز- را که در بازداشت هستند، آزاد خواهد کرد. سید بدر البوسعیدی، وزیر امور خارجه عمان به الیزابت هاگدورن، خبرنگار المانیتور درباره توافق احتمالی ایران و آمریکا بر سر مبادله زندانیان گفت: «میتوانم بگویم که وقوع این مسئله نزدیک است و احتمالاً مسائل فنی آن باقی مانده است».
همچنین، به نوشته المانیتور، دولت بایدن به دنبال تنشزدایی با ایران در منطقه با حمایت دیپلماسی و یک موضع بازدارنده قوی است.
در این راستا، ایالات متحده منطقهای شرکای منطقهایاش با ایران را تشویق میکند -از جمله نزدیکی ایران و عربستان سعودی، حتی اگر با میانجیگری پکن انجام شده باشد.
ابراهیم رئیسی، رئیسجمهور ایران نیز به نوبه خود دیپلماسی با قدرتهای منطقه و اعمال اهرم روابط با روسیه و چین را برای گسترش نفوذ خود، کاهش اثرات تحریم.ها و جلوگیری از تهدیدهای آمریکا و اسرائیل در اولویت قرار داده است.
تهران ممکن است نسبت به نفوذ منطقهای کنونی خود احساس خوبی داشته باشد. حزب الله با حمایت ایران، داور نهایی تعیین رئیسجمهور آینده لبنان خواهد بود. در اینجا تغییری به وجود نیامده است. عادیسازی روابط اتحادیه عرب با سوریه نیز به منزله اثبات حمایت ایران از بشار اسد، رئیس جمهور اسد است. نفوذ تهران بر دمشق نیز دستنخورده است.
صاحبان قدرت در ائتلاف حاکم عراق -چارچوب هماهنگی شیعی- شرکای دیرینه و در برخی موارد نیروهای نیابتی ایران هستند. در حال حاضر نیازی نیست که عراق میدان نبرد ایران و آمریکا باشد، و البته که نیروهای وفادار به ایران قدرت را در این کشور دست دارند. اینچنین است که عراق -که مورد اعتماد واشنگتن و تهران است- به تسهیل آزادسازی وجوه مسدود شده ایران کمک کرده است.
در این طرح، تنش زدایی آمریکا و ایران تا خلیج فارس، جایی که نیروی دریایی آمریکا در آن نفوذ دارد، گسترش مییابد. تهران میخواهد که حملونقل دریایی نفتش بدون توقیف یا آزار و اذیت آمریکا به کارش ادامه دهد و ایالات متحده از ایران میخواهد حمله و توقیف کشتیها را متوقف کند.
دولت بایدن تاکید خود بر کاهش تنشها را با یک موضع بازدارنده تشدید کرده و به دنبال اطمینانبخشی به پایتختهای خلیج فارس است که به زعم خود از فقدان شفافیت در مورد سیاست ایالات متحده در منطقه -به ویژه پس از توقیف دو نفتکش توسط ایران در 27 آوریل و 3 می- ناراحت هستند.
همانطور که هفته گذشته المانیتور گزارش داده بود، تصادفی نبود که همزمان با دیدار آنتونی بلینکن وزیر امور خارجه آمریکا با رهبران منطقه در ریاض، هواپیماهای جنگی از اسرائیل، اردن و پادشاهی در کنار بمبافکنهای B1 آمریکا به منظور نمایش قدرت علیه ایران به پرواز درآمدند.
در حالی که بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل از ایده هرگونه تفاهم یا توافق با ایران متنفر است، اما او قادر نیست علیه این ماجرا اقدام موثر انجام دهد. تعهد کنونی بایدن به اسرائیل، به تلاش برای گسترش توافقنامه ابراهیم به عربستان سعودی ختم میشود. میانجیگری برای نزدیکی عربستان و اسرائیل در سیاست بازدارندگی آمریکا نقش اساسی دارد. پیامدهای امنیتی همسویی ایالات متحده، اسرائیل، عربستان سعودی، امارات و بحرین در ایران به شدت نامطلوب انگاشته میشود.
ایران در حال حاظر اظهار میکند که تحت شرایط و انگیزههای مناسب، مایل است نقش خود را بهعنوان یک قدرت هستهای مسئول و امضاکننده معاهده منع گسترش تسلیحات هستهای (NPT) بپذیرد، اما نه لزوماً بیشتر از آن. رهبر جمهوری اسلامی، این موضوع را در یک سخنرانی در جمع مقامات و کارشناسان هستهای در 11 ژوئن به صراحت بیان کرد و در آن بر ادامه همکاری با آژانس، اما تنها «در چارچوب توافقهای پادمانی»، «توصیه اکید» کرد. او افزود: «بیش از آن را نپذیرید، و [فقط] آنچه را که باید طبق توافقات پادمانی، به عنوان یکی از امضاکنندگان NPT الزامی است، انجام دهید».
آژانس بینالمللی انرژی اتمی اخیراً برخی از پروندههای قدیمی مربوط به سؤالات مربوط به فعالیتهای هستهای اعلامنشده ایران را کنار گذاشته و تهران با نصب مجدد دوربینها و تجهیزات نظارتی در تأسیسات کلیدی موافقت کرده است.
ایالات متحده به عنوان بخشی از تفاهم خود با ایران، انتظار دارد این پیشرفت ادامه یابد.
به ادعای المانیتور، ایران اکنون یک کشور در «آستانه» هستهای شدن دائمی است -مانند ژاپن، برزیل یا آفریقای جنوبی. ابهام عمدی این کشور میتواند هم به عنوان عامل بازدارنده برای دشمنان و هم انگیزهای برای مذاکرات بیشتر و انجام توافق جدید باشد.
طبق مفاد برنامه جامع اقدام مشترک (برجام)، در ماه اکتبر امسال، محدودیتهای اعمالشده توسط سازمان ملل بر توسعه، خرید و فروش موشکها و فناوریهای مرتبط با ساخت احتمالی تسلیحات هستهای برای ایران منقضی میشود.
انقضای این تحریمها از بندهای کلیدی برجام است و از جمله از سوی کسانی که نگران برنامه هستهای ایران هستند و کسانی که نسبت به هرگونه توافقی با ایران محتاط هستند، بیتوجه نخواهد ماند.
روسیه و چین، به عنوان امضاکنندگان برجام، ممکن است مشتاق فروش فناوری موشکی به ایران باشند.
تعهد کنونی ایران به تعامل با آژانس، به ادعای المانیتور، ممکن است تا حدی برای اجتناب از بازگشت فوری تحریمها از طریق فعال شدن بند «اسنپبک» (موسوم به مکانیسم ماشه) باشد - یعنی بازگرداندن همه تحریمهایی که قبلاً بر اساس برجام برداشته شده بودند، در صورتی که ایران توافق را نقض کند.
از آنجایی که ایالات متحده در سال 2018 از برجام خارج شد، یکی دیگر از امضاکنندگان - بریتانیا، فرانسه یا آلمان - باید اسنپبک را فعال کند کند، که در صورت همکاری ایران با آژانس، اقدام بدان دشوار میشود.
استفان رادمیکر، دستیار سابق وزیر امور خارجه ایالات متحده به المانیتور گفته: «برای درخواست اسنپبک، موارد زیادی وجود دارد، از جمله غنی سازی اورانیوم 60 درصدی توسط ایران که طبق برجام ممنوع است».نقطه اشتعال دیگر برای اسنپبک، اتهام صادرات پهپادهای مسلح ایران به روسیه است که ایران آن را رد می کند. برای غرب، ایران و چین نمیتوانند عمق استراتژیک روسیه در جنگ اوکراین باشند. همانطور که در ماه مارس المانیتور گزارش کرده، ایران مذاکرات جداگانهای را در مورد اوکراین، اما متمایز از مذاکرات هسته ای، و در چارچوب احترام ایران به حاکمیت و تمامیت ارضی اوکراین در نظر خواهد گرفت.
چین نیز بخشی از محاسبات در واشنگتن و تهران است. ایران و چین در شرایطی در حال گسترش روابط دیپلماتیک، امنیتی و نظامی خود هستند که ایالات متحده چین را محور استراتژی امنیت ملی خود قرار میدهد. پکن همچنین خود را به عنوان یک میانجیگر منطقهای نمایش میدهد و در هر دو طرف خلیج فارس بازی میکند. هفته گذشته، درست چند روز پس از خروج بلینکن از عربستان سعودی، نشست تجاری اعراب و چین در ریاض برگزار شد.
با حرکت به سمت تنشزدایی، هم واشنگتن و هم تهران ممکن است به واسطه انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در سال 2024، به نوعی در حال خریدن زمان باشند. در ایالات متحده فضای کمی برای هر گونه توافقی با ایران وجود دارد و احتمال استقبال از آن در حزب جمهوریخواه صفر است. اگر بایدن مجدداً در انتخابات پیروز شود، ممکن است چشم انداز یک توافق گستردهتر وجود داشته باشد. اما اگر یک جمهوریخواه پیروز شود، ایران ممکن است انتظار رویکرد خصمانه و تهاجمیتری از واشنگتن داشته باشد.