۰
چهارشنبه ۲۲ تير ۱۴۰۱ ساعت ۱۰:۳۰

علی جنتی: اینکه بگوییم حاضر نیستیم با آمریکا سر یک میز بنشینیم و مذاکره کنیم، ضعف جدی در سیاست خارجی ماست

روزنامه اعتماد در گفت وگو با علی جنتی به روابط حارجی ایران پرداخته است.
علی جنتی: اینکه بگوییم حاضر نیستیم با آمریکا سر یک میز بنشینیم و مذاکره کنیم، ضعف جدی در سیاست خارجی ماست
بخشهایی از اظهارات علی جتنی را می خوانید:
*آنچه بعد از تجربه40 ساله به نظر می‌رسد، این است که ما باید رابطه متوازنی با همه قدرت‌های جهانی برقرار کنیم. اینکه تمام اعتماد خود را در کاسه یک یا دو کشور گذاشته و بعد سایر دنیا را نادیده بگیریم، نتیجه‌اش همین وضعیتی است که امروز داریم. باید یک رابطه متوازن با امریکا، روسیه و چین -که الان قدرت دوم قتصادی دنیاست و می‌رود که قدرت اول اقتصادی دنیا شود - برقرار کنیم.
*در دوره‌ای دو بلوک شرق و غرب وجود داشت و شعار جمهوری اسلامی هم نه شرقی نه غربی بود. اکنون پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی باید یک موازنه مثبت در رابطه با قدرت‌های تاثیرگذار در دنیا برقرار کنیم. اینکه قدرتی مانند امریکا را نادیده بگیریم و بگوییم که حتی حاضر نیستیم با آن سر یک میز بنشینیم و مذاکره کنیم یک ضعف جدی در سیاست خارجی است.

*در اینکه لابی صهیونیستی در امریکا یک لابی بسیار قوی است و اینکه مساله اساسی امریکا در منطقه حفظ امنیت اسراییل است، شکی نیست. در اینکه امریکا روزی در ایران نفوذ بسیار داشته، کودتا علیه مصدق را راه‌اندازی کرده و مستشاران امریکایی در دوره‌ای مانند ارباب در ایران رفتار می‌کردند همه درست است اما آیا ما تا ابد باید به همین نحو با امریکا رفتار کنیم؟ آیا منافع ملی ما به همین نحو تامین می‌شود؟ آیا اینکه در دامن روسیه و چین بیفتیم، سیاست درستی است؟
ضربه‌ای که ویتنام از امریکا خورد بسیار بیشتر است یا ضربه‌ای که ایران از امریکا خورده است؟ امریکایی‌ها ویتنام را بمباران و ویران کرده و به‌طور کامل از بین بردند، اما بعدها دولت‌هایی که پس از خروج امریکا در ویتنام بر سرکار آمدند، احساس کردند منافع ملی آنها ایجاب می‌کند با امریکا به نوعی کنار بیایند. می‌بینید که کشوری مثل ویتنام اکنون سالانه بیش از 300 میلیارد دلار صادرات دارد و بخش عمده‌ای از صادرات این کشور به امریکاست. بسیاری از کشورهای دیگر هم که با امریکا مشکل داشتند بعدها این خصومت را کنار گذاشتند.
*در عالم سیاست هیچ دشمنی و دوستی نمی‌تواند دایمی باشد. در سیاست خارجی منافع ملی یک کشور مهم است و ما باید منافع ملی مردم خود را در نظر بگیریم. ببینیم که تامین منافع ملی کشور چه رویکردهایی را ایجاب می‌کند؟ این به این معنا نیست که فورا سفارت امریکا در ایران راه‌اندازی شود ولی ما در گذشته هم در برخی پرونده‌های مشترک با امریکا کار کرده‌ایم و اکنون نیز می‌توان منافع مشترکی یافت. به عنوان نمونه در قضیه بوسنی و هرزگوین منافع ما با منافع امریکا یکی بود و امریکایی‌ها بر اقداماتی که ایران در حمایت از بوسنی و هرزگوین انجام می‌داد، چشم بستند. می‌توان خصومت امریکا را کم کرد تا فشار کمتری بر مردم وارد شده و منافع ملی کشور تامین شود.
*اگر تلاش کنیم با کشورهای منطقه و همسایگان رابطه حسنه برقرار کنیم تا از جانب ایران احساس تهدید نکنند دلیلی نخواهد داشت که آنها به طرف اسراییل بروند. همین الان هم اگر ما یک رابطه مبتنی بر منافع مشترک با عربستان برقرار کنیم معلوم نیست که عربستان به سرعت به سمت عادی‌سازی با اسراییل برود. پس از کمپ دیوید و سازش انورسادات با رژیم اسراییل، ایران رابطه خود را با مصر قطع کرد. اما بعدها با برخی کشورهای دیگر که با اسراییل رابطه داشتند به دلیل منافع ارتباط برقرار کردیم. مگر با اردن ارتباط نداشتیم و اردن در اسراییل سفارتخانه ندارد؟ الان هم برخی کشورهای منطقه به ایران می‌گویند که درست است ما با اسراییل رابطه برقرار کرده‌ایم، اما نمی‌خواهیم این رابطه بر ضد منافع شما باشد و به دنبال یک رابطه عادی هستیم (البته معلوم نیست که در این ادعا صداقت داشته باشند). به هر حال اگر ما معیار را فقط حضور اسراییل قرار بدهیم باید به تدریج با همه کشورهای منطقه قطع رابطه کنیم.
* اسراییل به دنبال آن است تا صورت مساله فلسطین را کاملا پاک کند. اسراییلی‌ها طرحی داشتند که روی آن هم کار کردند. بر اساس این طرح به دنبال آن بودند که نوار غزه را به مصر و کرانه باختری را به اردن واگذار کنند تا به قول خودشان از شر فلسطین خلاص شوند و در داخل اسراییل هم کلیه اعراب فلسطینی را که در سال 1948 شهروند اسراییل محسوب می‌شوند به بیرون هدایت کرده تا کشور اسراییل را به یک کشور یهودی تبدیل کنند. البته در اجرای این طرح موفق نشدند ولی این آرمانی است که اسراییل قدم به قدم برای تحقق آن پیش می‌رود.
کد مطلب: 168588
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *