به گزارش مردم سالاری آنلاین، چند روز قبل رهبر معظم انقلاب در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام در بخشی از سخنان خود به انتخابات مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان در اسفند ماه اشاره کردند و با تأکید بر اهمیت آن، گفتند: انتخابات میتواند مظهر قدرت ملی باشد و اگر درست برگزار نشود ضعف کشور و ملت و مسئولان را نشان میدهد که هر چه ضعیف شویم تهاجم و فشار دشمنان بیشتر میشود بنابراین باید قوی شویم که یکی از ابزارهای مهم قدرت، انتخابات است ایشان در همین زمینه افزودند: مسئولان مرتبط، راهبرد «مشارکت، امنیت، سلامت و رقابت انتخابات» را از هم اکنون مشخص کنند تا انتخاباتی خوب، سالم و با مشارکت بالا داشته باشیم.
در این راستا هادی طحان نظیف سخنگوی شورای نگهبان نوشت: رهبر معظم انقلاب عصر دیروز بر اهمیت انتخابات بعنوان یکی از ابزارهای مهم قوت کشور تاکید کردند. شورای نگهبان در راستای انجام وظایف قانونی خود، از سال گذشته اقداماتی را در خصوص انتخابات اسفند ۱۴۰۲ آغاز کرده و در سال جاری تمام توان خود را برای برگزاری شایسته آن به کار خواهد گرفت.در این رابطه جلیل رحیمی جهان آبادی عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی گفت: اینکه از ابتدای سال رهبری برای انتخابات راهبرد و مسیر را مشخص میکنند نشان از اهمیت این موضوع در کشور دارد.
انتخابات در واقع یک جلوه از حمایت مردم از نظام صرف نظر از جناح و شخص در چه حوزه و مقطعی است. کلیت حضور مردم در انتخابات یعنی مشروعیت نظام و پیوند مردم و نظام و در نهایت قدرت نظام مردمی است.بخش هایی از گفت و گوی جهان آبادی را در ادامه می خوانید:
انتخابات مثل خون تازهای برای نظام سیاسی و مردمی است و رهبری این را به درستی تبیین کردند و هشدار دادند که انتخابات باید مشارکتی، رقابتی و پرشور باشد و امنیت انتخابات و سلامت انتخابات نکاتی بود که رهبری به آن اشاره کردند.
هر بخشی از این فرمایشات رهبری به نظرم در قالب راهبرد و برنامه مشخص در وزارت کشور و شورای نگهبان مطرح باشد؛ از جمله در بحث سلامت انتخابات، ایرادها و ضعفهایی داریم. در بحث امنیت نیز ما جزو کشورهایی هستیم که معمولا تا امروز مشکلی نداشته ایم.
مشارکت انتخاباتی زمانی اتفاق میافتد که شما خواسته و نظر و رأی مردم را در قالب یک کاندیدا ببینید. اگر انتخابات محدود باشد و فرصت رقابت به طیفهای سیاسی و چهرههای مختلف داده نشود و اگر مردم خواستههای خود را در قالب انتخابی که میکنند ممکن نبینند پای صندق نمیآیند.با توجه به مسائل و مشکلاتی که وجود دارد و تبلیغاتی که دشمن انجام داده امسال نگرانی بابت کاهش میزان مشارکت مردم وجود دارد. رهبری به درستی این آسیبها را در همین ابتدا شناسایی و دستور دادند. لذا این یک سخنرانی ساده نبود و دستور و امر ایشان به مقامات نکاتی چون امنیت، سلامت، مشارکت بالا و رقابتی بودن انتخاباتی بود که رعایت کنند.
متاسفانه من فکر میکنم برخی رفتارها در مجموعههایی که منتسب به رهبری است با این فرمایشات رهبری همخوانی ندارد. اگر به انتخابات ریاست جمهوری سابق توجه کنیم، می بینیم که علی لاریجانی رد صلاحیت شد و رهبری نیز به صراحت صحبت و تاکید کردند که برخی مسائل نباید باعث رد صلاحیت شود، اما در بررسی صلاحیت لاریجانی هیچ تغییری اتفاق نیفتاد.
یا مثلا رهبری بارها از سیستم ربا و بانکداری و در سخنرانی اخیر خود مجددا در مورد موسسات مالی که ملک میخرند و در امور اقتصادی دخالت میکنند، انتقاد کردند؛ اما هیچ اتفاق خاصی نمیافتد.
شاید مردم و تبلیغات آنچنان نشان دهند که همه امور کشور تحت امر رهبری است اما این نکات نشان میدهد رهبری هم به اندازه بقیه منتخبین ملت مظلوم است.خیلی اوقات نهادها و لابیهای قدرتمند سیاسی و اقتصادی در بخشهای مختلف کار خود را انجام میدهند، و الّا شما انتقاد رهبری از خودروسازی، بانکها، تنگنظری در انتخابات، تندرویها، حمله به سفارتخانهها را مشاهده کردهاید.
به نظرم مواضعی که رهبری دارند کاملا دقیق است؛ منتها کسانی هستند که این فرامین را باب میل خود تفسیر و رفتار میکنند. آسیبهایی که به انقلاب و کشور وارد میشود، به دلیل تفسیر به رأیی است که برخی طیفها و گروهها انجام میدهند و اجازه نمیدهند آنچه که مدنظر رهبری است پیاده و دنبال شود.
امروز در بحث انتخابات ما منتظر هستیم تا چه میزان بیان و امر رهبری پیرامون انتخابات اتفاق میافتد؛ آیا طیفهای سیاسی و میزان مشارکت و رقابتی شدن انتخابات حفظ میشود؟
مشاهده میکنیم رهبری در مورد یک اقلیت تندرو سخنرانی داشتند؛ برخی این فرمایشات را تابلو میکنند و به بهانه آن هر کاری که میخواهند انجام میدهند. البته فقط آنها مقصر نیستند؛ آن بخشی که فرمایشات رهبری را زمین میگذارند و آن را اجرایی نمیکنند هم مقصر هستند.
امروز طیفهای مختلف به خصوص در بین ما اصلاحطلبان؛ در مقابل دیدگاهها و صحبتهای خود حاضر نیستند بپذیرند که به آنها ایراد و نقد وارد است.
اگر تلاشی از سوی عقلای قوم، اصلاح طلبان و اعتدالیون صورت بگیرد و فرمایشات رهبری روی زمین نماند شاید پرچم حمایت از رهبری منحصر به یک اقلیت تندرو نشود.در خصوص حجاب رهبری همان تذکری که پیرامون حمله به سفارت خانهها را دادند بیان کردند؛ رفتارهای خودسرانه بدون برنامه نباید باشد. تأکید رهبری بر «برنامه»، یعنی اینکه ما با فکر اقدام کنیم. مسأله حجاب، فرهنگی است.
همه ما مسلمانیم؛ چه جمهوری اسلامی باشد و چه نباشد مادران، خواهران و بستگانمان چادر بر سر داشتند و اعتقاد و باور ما نیز هست. چه نظام باشد و چه نباشد فرقی ندارد؛ منتها نظام اسلامی باید از یک سری آموزههای دینی در سطح جامعه که جلوه عمومی دارد حمایت و پیروی کند و طبیعی است نسبت به آن پاسخگو باشد و آن را اجرا کند و تاکید رهبری بر برنامه همین بود که بین قوای مختلف هماهنگی وجود داشته باشد.
اگر بنا باشد هر کسی در کوچه و خیابان سطل ماست و اسید، چوب و چماق دستش باشد و به مردم حمله کند، نه امنیت برای کشور میماند و نه نظام و رهبری این را میخواهد و نه به نفع کشور است و نه هیچ دینی با اجبار قابلیت اجبار دارد؛ مثل این میماند شما صبح به صبح به در خانهها بروی و نماز صبح را از آنان بازجویی کنی آیا اصلا این امکان پذیر است؟! نه امکان پذیر نیست. اجرای دین خدا و آموزههای دینی با اجبار امکان پذیر نیست.باید بپذیریم حجاب یک آموزه دینی، مذهبی و باور اعتقادی است که جلوه عمومی دارد. به طور مثال؛ من اگر نماز صبح را نخوانم کسی متوجه نمیشود، اما اگر با سر و وضع نامناسب در کوچه و خیابان ظاهر شوم این امکان دارد به امنیت فکری و اجتماعی جامعه آسیب بزند،.
باید بین آموزهها و احکام اسلامی و خواستههای عمومی تعادل برقرار کنیم که مردم حس نکنند مورد هجوم و توهین قرار گرفته اند، بلکه حس کنند حریم خصوصی آنان رعایت میشود. از طرفی، نظام دینی مقابل مردم دینمدار مذهبی قرار نگیرد و کشور آسیب نبیند.
به هر حال نظام، نظام دینی است که پشتوانه و آرمانهای خاص خود را دارد و نمیتواند خود را از آرمان و ارزشها تهی کند و حامیان دینی خود را کنار بگذارد و همچنین نمیتواند نسبت به کسانی که باور عمیقی ندارند جبهه بگیرد.
آنها هم حقوق شهروندی دارند و باید در این کشور زندگی کنند و امنیت و آسایش آنها وظیفه هر نظام سیاسی است و امروز نظام چنین وضعیتی دارد. به نظرم ما باید با تبیین به این شرایط کمک کنیم و اجازه ندهیم دو قطبی باحجاب- بیحجاب ملت را از هم جدا کند.
حجاب یک جلوه عمومی باورهای اعتقادی است و تا زمانی که ما با کار فرهنگی برای رفع مشکلات مردم و کاهش فشارها و همراه نمودن مردمکاری نکنیم با چوب و چماق، عکس گرفتن و دوربین پلیس هیچ آموزه دینی نه اجرا میشود و نه طرفداری پیدا خواهد کرد، بلکه مردم به سمت دوری از دین خواهند رفت.دین با اجبار میمیرد و با تبلیغ و اختیار جان میگیرد هزاران مسلمان جدید در اروپا با تبلیغ جذبشدهاند، اما با دوربین پلیس و سطل ماست و اسید و چماق کسی جذب نمیشود. خدا می گوید، «إِنَّا هَدَیْنَاهُ السَّبِیلَ إِمَّا شَاکِراً وَ إِمَّا کَفُوراً»(ما راه را به او نشان دادیم، یا سپاس گزار خواهد بود یا ناسپاس).
من کارشناس مذهبی نیستم، اما فهم دینی بنده به عنوان مسلمان این است که حکومت دینی و دین مداران وظیفه دارند راه نیک و خدا پسند را به مردم نشان دهند، نه آنکه کشان کشان و با کتک آنها را به راه دین هدایت کنند.
قدری در فهم دین نیازمند فهم فرهنگی و تساهل بیشتر نسبت به مردم هستیم. خدا باز هم در قران سوراه آل عمران خطاب به پیامبرش میفرماید اگر رو ترش کنی و سنگدل و بیرحم و سختگیر باشی مردم از دورت پراکنده میشوند
برای حجاب نیازمند مشورت با مردم نمایندگان مردم کارشناسان فرهنگی و روان شناسی و توافق و اجماع هستیم؛ با مشتی تندرو و بگیر و ببند فقط مردم دین گریزتر میشوند و فاصلهشان با دین و نظام دینی بیشتر شده و ما برای این دینگریزی مردم آسیب میبینیم.
منبع:خبر آنلاین