به گزارش
مردم سالاری آنلاین، بدون شک هر جشنواره سینمایی در هر کجای دنیا میتواند با سیاستهایی همراه باشد اما دنبال کردن نگاههای سیاسی خاص بدون توجه به ارزشهای هنری میتواند هر جشنوارهای را دچار سیاستزدگی و تندروی کند و قطعاً این اتفاق به اعتبار یک رویداد فرهنگی هنری آسیبی جدی وارد میکند.
اینک در آستانهی برگزاری چهلویکمین جشنواره فیلم فجر شاهد شکلگیری جریانهای موافق و مخالفی هستیم که هرساله رویاروییها و بحثهای بیشماری را در حاشیه و متن جشنواره موجب شدهاند از این رو هیچ گاه جشنواره فیلم فجر در کشور خالی از حواشی سیاسی نبوده است. با این وجود تأثیر وقایع اخیر کشور در شکلگیری این جریانات موجب شده این نگاه نمود پر رنگتری پیدا کند به گونهای که "تحریم" تنها یکی از خروجیهای این کنشگریهای سیاسیست. البته برچسب تحریم، موضوعی نیست که تنها به فیلمهای امسال جشنواره الصاق شده باشد، چرا اصولا جشنواره فیلم فجر در میان تمامی جشنوارههای هنری کشور بیش از پیش رنگ و بوی سیاسی به خود گرفته و امسال تنها این رویاروییهای سیاسی؛ چهلویک ساله شده است.
همواره اتفاقات فرهنگی و هنری در کشورهای مختلف میتوانند عاملی برای ایجاد همدلی و گفتگو باشند اما در کشور ما عکس این اتفاق رخ میدهد ما در همین جو متشنج سراغ دلایل شکلگیری اختلافاتی که پر رنگتر از همیشه سینما را به حاشیه میرانند، رفتیم تا خطراتی که این جو میتواند برای آینده سینما و رویداد هنری همراه داشته باشد را مورد ارزیابی قرار دهیم و به راههایی بیندیشیم که سینما را از سیاستزدگی نجات دهد.
ورزش و سینما ربطی به مطالبات و اعتراضات سیاسی ندارند
هیچکس برای آمدن یا نیامدن به جشنواره قابل سرزنش نیست
واکنشهای سیاسی به تحریمکنندگان؛ جشنواره را سیاسیتر میکند
رسانهها بسیار مقصرند
مهدی سجادهچی (فیلمنامهنویس سینما) اظهار داشت: جشنواره فیلم فجر از همان ابتدا تا حدی یک رویداد سیاسی بود چراکه به عنوان مهمترین جشن انقلاب معرفی میشد. اوایل انقلاب در ورزش هم چنین پدیدهای وجود داشت به طوری که در دهه فجر یا بهمن ماه به مناسبت پیروزی انقلاب اسلامی مسابقات بینالمللی برگزار میشد و در هنر هم علاوه بر سینما، شاهد برگزاری جشنواره موسیقی و تئاتر و… هم بودیم که همچنان این جشنوارهها برگزار میشوند. در واقع نهادها و وزارتخانهها سعی داشتند برای سالگرد انقلاب مراسمی داشته باشند و طبیعتاً چنین مراسم و جشنهایی که مناسبت آنها پیروزی یک نظام و نابودی حاکمیتی دیگر است، جنبه سیاسی دارد.
سجادهچی خاطرنشان کرد: به دلیل جایگاهی که سینمای ایران در کشور و به خصوص خارج از کشور پیدا کرده است، تدریجا سینمای ایران در این سالها اهمیت ویژهای کسب کرده و این باعث شده مهمترین جشن سالگرد انقلاب عملاً همین جشنواره فیلم فجر باشد، در واقع مهمترین رویداد فرهنگی هنری کشور ما درست زمانی برگزار میشود که مناسبت سیاسی دارد.
وی افزود: با این حال هر نگاهی که به این رویداد داشته باشیم، جشنواره فجر یک جشنواره فرهنگی و هنری هم هست و امروز به دلیل اتفاقاتی که در چند سال اخیر رخ داده، این رویداد بیش از همیشه تحتالشعاع اتفاقات سیاسی قرار گرفته است. سال ۱۳۹۸ هم چنین جریانی به وجود آمد که خیلیها تصمیم گرفتند به نشانه اعتراض در این رویداد حضور نداشته باشند و امسال به نظر میرسد این جریان جدیتر است و عده زیادی تصمیم گرفتهاند در این رویداد شرکت نکنند. من فکر میکنم این اتفاق دلیل سادهای دارد و من به طور خلاصه آن را به کارآمدی و ناکارآمدی دولت مربوط میدانم. البته تأکید دارم که کارآمد یا ناکارآمد بودن دولتها مطلق نیست اما میزان ناکارآمدی سیاسی یا ضعف نهادهای سیاسی میتواند تاثیرات خود را داشته باشد. از طرفی عدم مشارکت گسترده در انتخاباتها نیز نشان از وجود یک دوقطبی در جامعه است که خودش را در جاهایی نشان میدهد و اگر بخواهیم در سینما آن را دنبال کنیم، در جشنواره فجر پدیدار میشود. با این اوصاف در شرایط حاضر به نظر من؛ این حواشی عجیب نیستند و طبیعیست که عدهای علاقه نداشته باشند در این رویداد شرکت کنند و عدهای هم در آن شرکت میکنند.
این فیلمنامهنویس در ادامه گفت: شخصا علاقه دارم فیلمهای برگزیده سال سینمای ایران را در جشنواره فیلم فجر ببینم ولی کسی را برای عدم شرکت در این جشنواره سرزنش نمیکنم. با این حال باید بگویم با وجود اینکه هر ورزشکار یا سینماگری میتواند نگرش سیاسی یا مطالباتی داشته باشد و حتی این دیدگاه میتواند در تضاد با دیدگاه سیاسی رسمی کشور باشد، به نظر من؛ ورزش و سینما ربطی به مطالبات و اعتراضات سیاسی ندارند و شخصا تحریم یک رویداد ورزشی یا هنری را برای بیان مطالبات قبول ندارم؛ به نظر میآید که این اتفاق از روی عصبانیت و استیصال رخ میدهد. در واقع اگر احزاب در این جریانها حضور داشتند و رسانهها قوی بودند دیگر نیازی به این اتفاقات نبود اما چون هیچکدام با قدرت عمل نمیکنند، چنین اقداماتی شکل میگیرد و مباحثی چون تحریم جشنواره فیلم فجر مطرح میشوند. از نگاه من؛ رسانهها باید حتی مطالباتی که ممکن است نامعقول و غلط باشند را هم منعکس کنند چراکه این انعکاس باعث میشود مردم بپذیرند صدایشان شنیده میشود؛ اما به دلیل عدم وجود چنین رویکردی در رسانهها، اگر سینماگر امروز جشنواره را تحریم میکند _ با وجود اینکه این کار را قبول ندارم _ اقدام آنها را درک میکنم چراکه اعتراضش را در جایی نمیبیند و راهی برای اعلام آن ندارد و دست به کارهای عجیبی چون تحریم جشنواره میزند.
سجادهچی در ادامه خاطرنشان کرد: وقتی جریانهای حزبی که باید شکلدهی خط و جریان سیاسی را برعهده بگیرند، نباشند یا احزاب کمرنگ باشند، طبیعتاً جریانهای دیگری به سیاست آلوده میشوند که اصلاً کارشان شکلدهی خط و جریان سیاسی نیست؛ همانطور که امروز میبینیم این اتفاق رخ داده و ورزشکاران و سینماگران چنین کاری انجام میدهند.
وی افزود: در این میان نباید جریانهای حاکم سیاسی و در واقع دولت را هم بیتقصیر دانست. سازمانهای دولتی هم تلاش میکنند روی دیگر تفکرات موجود در کشور را نشان دهند. اگر عدهای به جشنواره نیایند هیچ ایرادی ندارد، آنها اختیار تصمیمگیری دارند ولی وقتی دولت به تلافی اقدامی که این افراد انجام دادهاند، سالنهای پُر شده سینما را نشان میدهد و میخواهد آنها را تخریب کند که با نیامدنشان اتفاق خاصی رخ نداده، تنشها بیشتر میشود و دولت خودش پیام میدهد که این جشنواره سیاسی است و حالا که سالنها پر شده، به این معناست که ما هیچ مشکلی نداریم و تحریمکنندگان نمیتوانند حرفی برای گفتن داشته باشند.
سجادهچی در پاسخ به این پرسش که چگونه میتوان جشنواره را از آلودگی به سیاست جدا کرد، گفت: انجام این کار، ساده نیست. وقتی ما از ملت صحبت میکنیم باید بپذیریم، همه آنهایی که اعتراض کردند، آنهایی که اعتراض داشتند و بیان نکردند، آنهایی که اعتراضی ندارند و آنهایی که به معترضان اعتراض دارند، همگی از اعضای این ملت هستند. باید نقطه مشترکی وجود داشته باشد که همه این اقشار در کنار هم قرار بگیرند. فکر میکنم تیم ملی فوتبال در جام جهانی و سینما در جشنواره همین نقاط مشترک هستند ولی متأسفانه دو طرف در کشور ما هر کدام سعی دارند از آن واقعه به نفع خود بهرهبرداری کنند یا آن را به نفع خود مصادره کنند و حاضر به شکلگیری اشتراک عمل نیستند. به نظر من اگر این رویکرد از هر دو طرف کنار گذاشته شود، میتوان به نقاط مشترک رسید تا هنر و سینما هم از آلودگی به سیاست نجات پیدا کنند.
نویسنده فیلم سینمایی «روز سوم» در ادامه درباره عملکرد دولت برای شکلگیری این نقاط مشترک گفت: اینطور به نظر میآید که نهادهای دولتی تمهیدی برای باز کردن یک پنجره آشتی ندارند. مردم نمیتوانند این راه را باز کنند و در واقع آشتی باید از طرف نهادهای دولتی عرضه شود؛ اگر این اتفاق رخ دهد و پنجرهای برای استقبال کریمانه بازشود مطمئناً خیلیها از این پنجره عبور خواهند کرد و جشنواره فجر هم میتواند فرصتی برای این اتفاق باشد.
وی در پایان گفت: سیاستمدار نیستم اما اگر جای سیاستمداران بودم به جای اعلام تثبیت خودم، به دنبال همین اتفاق بودم که راهی برای آشتی باز کنم. حتی اگر یک درصد جامعه با اتفاقاتی چون تحریم جشنواره فجر موافق باشند بازهم ما به رقم بالایی میرسیم و نباید آنها را نادیده بگیریم و میتوانیم از فرصتهایی مثل جشنواره برای ایجاد همدلی استفاده کنیم.
هیئت انتخاب که دولتیست دستکم داوران عادلانه انتخاب شوند
یکدستی سینما به نفع هیچکس نیست
تا اینجا جشنواره را به سمت دولتی شدن صرف بردهاند
مهدی صباغزاده (تهیهکننده و کارگردان سینما) اظهار داشت: سینما ربطی به سیاست ندارد و جایگاه ویژه خود را دارد. البته شاید در همین سینما افراد نگاههای سیاسی هم داشته باشند و فیلمهای مختلفی اعم از کمدی، اجتماعی، سیاسی و... در سینمای سیاسی ساخته میشوند و همین نشان از وجود نگاههای مختلف دارد و آن را نمیتوان تنها مربوط به نگاه سیاسی خاصی دانست.
صباغزاده خاطرنشان کرد: جشنواره فیلم فجر هر سال برگزار میشود و هر سال این داوران هستند که تعیینکننده نگرشی هستند که میتواند به این جشنواره وجود داشته باشد. اگر عدالت رعایت شود و بیش از هر چیز کیفیت فیلم ملاک و معیار قرار بگیرد به هیچوجه نمیتوان به این رویداد برچسب سیاستزدگی زد. پیشنهاد من این است که داوران جشنواره عدالت را در نظر داشته باشند و به نظر افراد خارج از این هیئت مثل دبیر جشنواره توجهی نداشته باشند.
وی افزود: بنیاد سینمایی فارابی حدود ده تا دوازده فیلم به جشنواره ارائه میدهد و قطعاً این نهاد دولتی انتظار دارد که به فیلمهایش توجه شود اما واقعیت این است که اگر نهادها سهمی در جوایز داشته باشند و سینمای مستقل نادیده گرفته شود، چطور میشود که جشنواره را سیاسی ندانست؟
این کارگردان در ادامه درباره رویکرد جشنواره فیلم فجر در سالهای گذشته گفت: در دورههای مختلف نگاههای سیاسی کمرنگتر یا پررنگتر میشد اما در همان دورهها قطعاً چنین جوی وجود نداشت و سیاستزدگی باز کمتر بود. به عنوان مثال در سالی که من عضو هیئت انتخاب بودم معیار انتخاب فیلمها کیفیت بود ولی ملاحظاتی هم وجود داشت و مذاکراتی هم برای انتخاب برخی فیلمها وجود داشت اما به مرور شائبهها درباره انتخاب فیلمها بیشتر شد و امسال میبینیم در هیئت انتخاب یکدستی کاملی وجود دارد و همه افرادی که حضور دارند از طیف فکری نزدیک به دولت هستند و این نشان میدهد که نمایندگان دولت تمایلی به برداشتن برچسب سیاستزدگی جشنواره ندارند.
وی تصریح کرد: قطعاً اگر افراد از طیفهای مختلف در هیئت انتخاب حضور داشتند جشنواره امسال میتوانست وجهه بهتری پیدا کند. پیشنهاد من به مسئولان جشنواره این است که حتماً در انتخاب اعضای هیئت داوران این مسئله را در نظر داشته باشند. من درباره تحریمها نظری ندارم اما اگر رویکردی وجود داشته باشد که به سینماگران بگوید این جشنواره متعلق به یک نگاه و جریان فکری نیست قطعاً بسیاری از این مسائل و جو متشنجی که وجود دارد، حل میشود. مسئولان جشنواره باید به این درک برسند که ما در فضا و موقعیت حساسی هستیم و باید در انتخابها دقت داشته باشند تا لطمهای به جریان سینما وارد نشود.
صباغزاده خاطرنشان کرد: تنها فیلم باید مورد توجه قرار بگیرد، جوایز باید به کیفیت آثار داده شود، اگر بازیگری نقشش را به خوبی ایفا کرده باید جایزه بگیرد نه شخصی که دولت روی آن سرمایهگذاری کرده است؛ این نکات میتوانند یک جشنواره را از رویکرد سیاسی صرف نجات دهند و به آن وجهه فرهنگی هنری بدهند. در یک جمله باید دخالتهای غیر سینمایی از جشنواره حذف شوند.
وی افزود: آقای امینی دبیر جشنواره که در فیلم سینمایی «خاک و آتش» مدیر تولید فیلمم بود را به خوبی میشناسم و امیدوارم ایشان امسال بتوانند با توجه به بخش خصوصی و استقبال از تخصص سینماگران باتجربه در بخشهای مختلف جشنواره مثل هیئت داوران جشنوارهای بدون جناحبندی و غالب بودن نگاهی خاص برگزار کنند. متأسفانه تا امروز اینگونه نبوده و ادامه این روند نمیتواند نوید برگزاری یک جشنواره خوب بدهد.
کارگردان فیلم سینمایی «خانه خلوت» تأکید کرد: البته با نگاهی واقعبینانه باید بپذیریم که امسال ناگزیر به پذیرش بسیاری از اتفاقات هستیم که در سالهای قبل وجود نداشت و این اتفاقات نیز حاصل وقایع اخیر کشور است. در هر صورت بسیاری از برخوردها با جشنواره ممکن است احساسی باشد ولی جشنواره را در نهایت با فیلمها و جوایزش قضاوت میکنند.
صباغزاده در پایان خاطرنشان کرد: البته اینطور نیست که جشنوارههای معتبر دنیا هیچگونه نگاه سیاسی یا هیچ سیاستی ندارند، چندین سال پیش در یک جشنواره ایتالیایی با فیلم «سالهای خاکستر» شرکت کرده بودم و در حالیکه همه داوران معتقد بودند که باید جایزه جشنواره به این فیلم داده شود به بهانه عدم حضور آقای شجاعنوری جایزه را به فیلمی دادند که همه معتقد بودند این جایزه به دلیل همراهی آن فیلم با سیاستهای جشنواره بود. جشنواره فجر هم در این سالها سیاست مشخص و مدونی را دنبال نکرده است و معمولاً هم تأکید میشده که جوایز بر اساس رابطه و باندبازیها اهدا نشوند اما همواره اعتراضاتی هم وجود داشته و با این حال به نظر میرسد امسال حاکم بودن یک نگاه خاص بسیار بیشتر وجود دارد و مسئولان در این شرایط خاص تا اینجای کار جشنواره را به سمت دولتی شدن صرف بردهاند در حالیکه انتظار میرفت امسال به بخش خصوصی توجه بیشتری میشد. این جو موجب سرخوردگی بخش خصوصی و سینماگران جوان میشود و سینما را به سمت یکدست شدن میبرد که اصلاً به نفع هیچکس نیست. توصیه من این است که دبیر جشنواره و وزیر ارشاد نگاهشان را مردمیتر کنند و به سینمای مردمی توجه داشته باشند و از این طریق میشود به رسانههای مخالف بهانه ندهیم.
جشنواره فیلم فجر وابستگی شدیدی به دیدگاهها و سیاستهای دولتی پیدا کرده
به نظر افرادی که به جشنواره نمیآیند احترام بگذارند
تحریمکنندگان با حاکمیت مشکلی ندارند؛ مشکلشان با سیستم جشنواره است
حسن هدایت (کارگردان، نویسنده و تهیهکننده سینما)
اظهار داشت: اینکه جشنواره فیلم فجر امروز به رویدادی تبدیل شده که جنبههای سیاسی آن پر رنگتر از جنبههای فرهنگی و هنری است، اتفاق عجیبی نیست چراکه تمام ارکان کشور به نوعی تحت تأثیر رخدادهای اجتماعی قرار گرفته و این جشنواره که متولی آن دولت است هم نمیتواند از این قاعده مستثنی باشد و خود را از این اتفاقات کنار بکشد.
هدایت تصریح کرد: از آنجا که جشنواره دولتی در کشور ما سیاستهای دولت را دنبال میکند، نمیتواند خود را وقایع سیاسی و اجتماعی جدا کند و این اتفاق وقتی شمایل تندتری پیدا میکند که در همه ارکان آن از جمله هیئت انتخاب، هیئت داوران، دبیر و... نشانههایی از وجود نمایندگان و همراهان فکری دولت احساس شود.
وی افزود: در واقع جشنواره فیلم فجر وابستگی شدیدی به دیدگاهها و سیاستهای دولتی پیدا کرده است. بهتر است به این نکته توجه کنیم که جشنوارههای سینمایی مثل جشنواره فیلم کن، ونیز و... که از جشنوارههای مهم دنیا هستند هم با پول دولت برگزار میشوند ولی آنها سیاست استقلال دارند به این معنا که جشنواره را تابع نوسانات سیاسی دولت نمیدانند و جشنواره فقط تابع سیاستهای کلان حاکمیت است و استقلالش تا حد زیادی حفظ میشود. بودجه تلویزیون «BBC» هم توسط دولت انگلستان تأمین میشود اما الزاماً تابع سیاستهای دولت انگلستان نیست اما تابع سیاستهای کلان حکومت است. در واقع نهادهای دولتی استقلالی به این نهادها و رویدادها میدهند تا آنها تحت تأثیر جزر و مدهای سیاسی قرار نگیرند. متأسفانه این استقلال در جشنوارههای ما که تقریباً همه آنها دولتی هستند، وجود ندارد و اگر بخش خصوصی هم وجود دارد به عنوان اسپانسر است و مدیر جشنوارهها همیشه دولت است. وقتی صفر تا صد در اختیار دولت باشد، طبیعی است که جشنواره وجههای سیاسی داشته باشد.
کارگردان «گراندسینما» تصریح کرد: ما در جامعهای هستیم که متأسفانه سیاستزدگی در همه ارکان آن وجود دارد و جشنواره هم نمیتواند از این ماجرا مستقل باشد چراکه به محض اینکه بخواهد مسائلی را مطرح کند که جزو سیاستهای حاکم نیست قطعاً منتقدان قدرتمندی خواهد داشت که اصطلاحاً به آنها جریان تندرو میگوییم. ما به نهادهایی احتیاج داریم که بودجهشان را از دولت بگیرند ولی الزاماً تابع دولت نباشند و استقلالشان را حفظ کنند اما تابع سیاستهای کلان حاکمیت باشند که در نگاه واقعگرا ما فعلاً نمیتوانیم به این سمت برویم.
هدایت درباره عملکرد رسانههای خارجی فارسیزبان گفت: ما وقتی درباره رسانههای خارج از کشور صحبت میکنیم باید به این نکته توجه داشته باشیم که با یک جریان خارج از کنترلمان مواجه هستیم و آنجا ممکن است اهرمها، روزنامهها و مجلات و رسانههایی باشند که نگاههای مختلفی دارند و ممکن است نگاه انتقادی، منفی، مغرضانه یا حتی دلسوزانه هم داشته باشند و در این بین وقتی رسانههای داخلی به دلیل سیاستزدگی محدودیت داشته باشند توانایی جذب مخاطب ندارند، همان رسانههای خارجی قدرتمند میشوند و مخاطب دارند. به همین دلیل کنتراستی به وجود میآید که متأسفانه مسئولان به آن توجه ندارند و به این نکته توجه ندارند که باید رسانههای داخلی را قوی کنند و اجازه صحبت و انتقاد آزادانه به آنها بدهند تا مردم جذب رسانههای بیگانه نشوند. متأسفانه برخی افراد در بدنه تصمیمگیری وجود دارند که اجازه تغییر در جهت عقلانیت نمیدهند. حتی کشوری مثل ویتنام که پنجاه سال تحت تجاوز فرانسه و آمریکا بود، وقتی توانست به رشد برسد که عقلانیت آنجا حاکم و از تندروی جلوگیری شد و منافع ملی برای همه در اولویت قرار گرفت.
این کارگردان در ادامه اظهاراتش گفت: مسئولان جشنواره و رسانهها بهتر است در قبال کسانی که جشنواره را تحریم میکنند این رویکرد را داشته باشند که تحریمکنندگان در این اقدام با حاکمیت مشکلی ندارند و مشکلشان با سیستم جشنواره است و باید این سیاستزدگی از جشنواره دور شود و اگر مثلاً من اعلام کردم که به جشنواره نمیآیم، به من اتهام دشمن و مخالف نظام نزنند. هر کس حق دارد از جشنواره انتقاد داشته باشد و مدیر جشنواره هم باید این حق را برای هر کس قائل باشد که اگر نمیخواهد، در جشنواره حضور نداشته باشد.
وی افزود: باید به نظر افرادی که به جشنواره نمیآیند هم احترام بگذارند و برایشان خط و نشان نکشند. این رویه کار را بدتر میکند و باعث میشود افرادی که ممکن است بیطرف باشند هم ترجیح دهند با سیستمی که میگوید؛ "یا با من باش یا با تو برخورد میکنم" همراه نباشند و سال بعد به جمع تحریمکنندگان بپیوندد. پس اولین و مهمترین چیز این است که حضور نداشتن در جشنواره را حق هر فیلمساز بدانیم و حقوق او را در اکران فیلمش و دیگر مسائل حفظ کنیم. سازمان سینمایی باید از نظرات مخالف استفاده کند، از آنها خواهش کند که نقدهایشان را بنویسند و سازمان را در جریان اعتراضشان قرار دهند و برای منتقد حق اظهارنظر قائل باشند. وقتی که این کار انجام شود مطمئن باشید خیلی از کسانی که امروز علیه جشنواره موضع گرفتهاند با این عقلانیت دیر یا زود جذب میشوند در غیر این صورت همیشه تعداد افرادی که از این سیستم دور میشوند افزایش پیدا میکنند.
هدایت در پایان گفت: سیاستزدگی باید از جشنواره دور شود و همه باید به این نتیجه برسند که این یک رویداد فرهنگی و هنری است و حضور در آن هم اقدامی فرهنگی است نه سیاسی.