مجسمه ای ساخته شده توسط مارووینو در مقابل تئاتر شهر تهران نصب شده است
فضای آکادمیک هنر در ایران، در سال های اخیر نشان داده که چقدر عقیم است، همین مسئله باعث شده که گالری ها و بخش خصوصی در هنر در راستای بخش آموزش گامهای جدی بردارند.
به گزارش پایگاه خبری فریادگر، امروزه شاهد هستیم که رونق برخی از هنرها به سبب همین آموزشها صورت گرفته است. مجسمهسازی از جمله هنرهایی است که تا یک دهه پیش در خاموشی و فراموشی به سر میبردند، اما به کمک فضای آموزشی که گالریها فراهم کردند، امروزه هنرمندان جوانی را برای این موضوع به جامعه معرفی کردهاند. با این مقدمه میتوان به رویکرد جدید دیگری اشاره کرد که میتواند با مورد توجه قرار گرفتن از سوی بخش دولتی و دیگر بخشهای خصوصی، راه رسیدن به هنر روز دنیا باشد و پیشرو شدن هنر ایران در عرصه جهانی را رقم زند. این موضوع پیوند گالریها با مجموعهداران هنری و اسپانسرهای خصوصی در جهت آموزش برای غنا بخشیدن به هنر است. پیوندی خجسته که باعث منتفع شدن هنرمند، گالریدار، مجموعهدار و به طور کلی فرهنگ و هنر یک کشور می شود. در این راستا گالری آریا که سابقه طولانی در امر آموزش دارد با همکاری یک مجموعهدار، امیر بهرامی اقدام به برپایی آموزش مجسمه سازی با سنگ کرده است. از آنجا که در دو دانشگاه رشته مجسمه سازی ایران، فضایی برای کسب تجربه و آموزش هنرجویان وجود ندارد و به همین خاطر است که در کشور مجسمهساز نامداری که تجربه با سنگ را در کارنامه خود داشته باشد، نداریم. از سویی دیگر سنگ یکی از موارد قابل دسترس در ایران است. این گالری با شناخت فضای موجود هنر و پتانسیل موجود در کشور، اقدامی قابل توجه را رقم زده است. این در حالی است که این گالری توانست در جهت جذب مجموعهداران برای سرمایهگذاری برای آینده هنر نیز اقدام شایستهای انجام دهد. گالری آریا با دعوت از لوکا مارووینو مجسمهساز نامدار ایتالیایی اقدام به آموزش ۱۶ هنرمند جوان مجسمه ساز کرد تا راه را برای تغییر رویکردهای هنری و به سبب آن تغییر فضاها و المان های شهری پدید آورد. گفت و گوی پایگاه خبری فریادگر با مارووینو را می خوانید.
مجسمه سازی را از چه زمان آغاز کردید؟
من از ۱۵ سالگی مجسمه سازی را آغاز کردم؛ چهارسال در یک کارگاه مجسمهسازی کارکردم و پس از آن نخستین مدرکام را در حوزه مجسمهسازی و با عنوان کندهکاری روی چوب گرفتم و پس از آن وارد دانشگاه شدم وهمزمان با تحصیل در رشته مجسمهسازی؛ یک کارگاه مجسمه سازی به همراه دوستم در کارارا راهاندازی کردیم و مدت ۱۲ سال با هم در این کارگاه مشغول مجسمهسازی بودیم.
بیشتر برای مجسمهسازی از چه موادی در کارهایتان استفاده کردهاید؟
من تقریبا روی تمام متریالهای موجود که مجسمهسازان در کارشان استفاده میکنند در کارم استفاده کرده ام زیرا معتقدم یک مجسمهساز باید بتواند، ازهر چیزی که در اطرافاش وجود دارد، برای ساخت مجسمه استفاده کند. اما در۲۰ سال گذشته به صورت تخصصی روی سنگ کار میکنم و مجسمه های متعددی با سنگ ساختهام. البته در زمینه ساخت مجسمه با سنگ به شکل مجسمه های فیگوراتیو بیشتر کار کردهام.
تاکنون در چند کشور به ارائه اثر پرداخته اید؟
من تاکنون در بیش از۲۰ سمپوزیوم مجسمهسازی شرکت کردهام و در شهرها و کشورهای مختلفی همچون تمامی شهرهای ایتالیا و کشورهایی چون فرانسه، اتریش، استرالیا، ترکیه و ایران در سمپوزیوم های مختلف شرکت کرده ام. من در اولین
من در اروپا بزرگ شدم و از فرهنگ عمیق آن استفاده کردهام و با کشورهایی که فرهنگ و گذشته زیادی ندارند، نمی توانم ارتباط برقرار کنم. اما در ایران خیلی راحت هستم، زیرا وقتی با ایرانیان برخورد می کنید، می فهمید که از چه فرهنگ عظیمی برخاستهاند
سمپوزیوم مجسمه سازی تهران شرکت کردم که اثری که در این سمپوزیوم ساختم، هم اکنون در مقابل تئاتر شهر قرار دارد.
با وجود اینکه پیشتر نیز در ایران حضور داشتید از هنر مجسمهسازی ایران چقدر شناخت دارید؟ در دو سفرم به ایران که اولی در نخستین سمپوزیوم بین المللی تهران بود، کمتر توانسته ام از هنر مجسمهسازی ایران چیزی ببینم. چون در فضاهای عمومی شهر تهران مجسمه کمتر دیده میشود. اما هدفم برای حضور در این کارگاه که دومین سفرم را به تهران رقم زده، احیای این هنر است. شما ایرانیان یک هنر سنتی از قدیم داشتید که همان مجسمه سازی با سنگ است، اما به مرور زمان از یادتان رفته و من قصد دارم با همکاری هنرمندان جوان ایرانی این سنت را دوباره احیا کنم.
از هنرجویان این کارگاه رضایت دارید؟ البته. اینها مجسمهسازان جوانی هستند که خیلی معاصر کار میکنند. شور و اشتیاق زیادی نیز برای کار کردن دارند. آنها میخواهند در این حرفه حضور داشته باشند و برای همین تلاش می کنند. شجاعت و جسارت نقطه اشتراک آنها است. هنر مجسمهسازی با سنگ خیلی مشکل است و این تجربه کارگاهی و آموزشی به درد آنها میخورد. الان آنها سنگ را می فهمند و پس از این است که میتوانند این تجربیات را ادامه دهند.
یعنی ما میتوانیم شاهد نسل جدیدی در مجسمهسازی ایران باشیم؟ الان هم مجسمهسازان قابلی دارید؛ این را بر اساس شناختی که از همین هنرآموزان پیدا کردم، می گویم. به نظرم باید کمی شرایط فراهم شود تا مجسمه سازانتان یک مقدار خودشان را پیدا کنند. اگر برای آنها امکانات فراهم و زمینه آشنایی آنها را با هنرمندان دیگر کشورها فراهم کنید تا بتوانند سفر و تجربه کسب کنند، می توانند معرف ایران و فرهنگ ایرانی باشند.
شما در کشورهای مختلفی مجسمهسازی کردهاید، تفاوتی که بین ملتها و فرهنگها برای مجسمهسازی هست چه تاثیری بر ارائه اثر هنری دارد؟ زیبایی کار هنری در این است که در همه ملتها، ادیان، قومیتها و... تفاوتهایی وجود دارد که کار هنری کردن را مطابق با این رنگها و بوها می کند. از سوی دیگر واضح است هر هنرمند نیز با ایده خود به جایی می رود. این عمل مثل گرده افشانی گل است که زنبورها انجام می دهند و باعث چند برابر شدن زیبایی می شوند.
از شرایط و امکانات رضایت دارید؟ من در ایران خیلی راحتم به خاطر اینکه کاراکترهای ما خیلی شبیه به هم هستند. این حس همگون زمینه رضایت را به وجود میآورد. من وقتی به سمپوزیوم استرالیا رفتم، روز آخر از آنجا فرار کردم. زیرا در آنجا افکار بستهای وجود دارد و استرالیاییها شخصیت سردی دارند. این مسئله هم به این دلیل است که استرالیا قدمت ندارد ونمی توان با آنها ارتباط فرهنگی عمیق برقرار کرد. من در اروپا بزرگ شدم و از فرهنگ عمیق آن استفاده کردهام و با کشورهایی که فرهنگ و گذشته زیادی ندارند، نمی توانم ارتباط برقرار کنم. اما در ایران خیلی راحت هستم، زیرا وقتی با ایرانیان برخورد می کنید، می فهمید که از چه فرهنگ عظیمی برخاستهاند.
اگر دوباره به ایران دعوت شوید از این سفر استقبال میکنید؟ من هم اکنون نیز برای حضور دوباره در ایران دعوت شدهام و از این موضوع خیلی خوشحالم، زیرا قرار است تا با همکاری گالری آریا، مرکز بینالمللی مجسمهسازی سنگی را بنا کنیم. امیدوارم این مرکز هرچه زودتر تاسیس شود تا بتوانم تجربیاتم را در اختیار هنرآموزان ایرانی قرار دهم.
گفت و گو:محمود نورایی