روزنامه جوان نوشت: در یک تقسیم بندی کلی میتوان چند دسته شل حجاب و بدحجاب را شناسایی کرد.
اول: نوجوانان: دوره نوجوانی دوره گذار از بحرانهای شناختی و هویتی است.نوجوان از یک سو به دنبال ابراز شخصیت مستقل خود است و از یک سو به شدت نیازمند راهنمایی و توجه. هم روحیه عصیانگری بروز میکند و هم روحیه خودنمایی. برای دختران هم که مسئله ابراز وجود و مورد توجه قرار گرفتن یک مسئله ذاتی است، دوران نوجوانی، دوران اوج گیری این ویژگی شخصیتی است. طبیعی است در چنین دورانی بدحجابی به عنوان یک ابزار خودنمایی و نمایش استقلال مورد توجه نوجوانان قرار گیرد.
روش مواجه شدن با نوجوانان بدحجاب، مدارا و محبت است.
دوم: اهالی مُد: افرادی هستند که دنبال زیبایی هستند. شیکپوشی و زیبا بودن و ... ویژگی این طیف است. این هم تمایل نادرستی نیست، البته میتواند به یک تمایل انحرافی تبدیل شود. در هر حال تمایل به زیبایی یکی از تمایلات درست انسانی است. روایتهای مختلفی از آراستگی ظاهری حضرت رسول در دسترس است که میتواند الگوی آراستگی برای بشریت باشد.
روش مواجه شدن با این طیف نیز اصلاح صنعت مد در ایران است. مسئلهای که قبلا رهبرانقلاب نیز از متولیان امر خواسته بودند تا توجه بیشتری به آن شود.
سوم: عرفی گراها: هم مقید هستند، هم خوش قلب هستند، و هم حتی به تعبیر رهبرانقلاب احتمالا دل در گرو اسلام و انقلاب دارند. اما به طور عرفی در جامعه شل حجاب شدهاند. در دل نیت به شل حجابی نمیکنند اما پوشش عرفی جامعه را در این شیوه میبینند.
روش پاسخ به این طیف نیز آگاهی بخشی از عوارض عرفیگرایی در مسئله حجاب است. دل این افراد مریض نیست. شناخت از وضعیت و دلیل حجاب و فلسفه آن به همراه محبت و رفاقت راهگشا خواهد بود.
چهارم:کاسبان و مانکنها: شبکههای مافیایی که به دنبال سودهای اقتصادی هستند از برخی زنان به عنوان ابزار ترویج یک سبک پوشش استفاده میکنند. برخی زنان پول میگیرند تا یک نوع خاص از پوشش را ترویج کنند. این اتفاق هم دلیل اقتصادی دارد و هم دلایل ضدامنیت ملی.
روش مقابله با این افراد نیز کار دقیق اطلاعاتی و امنیتی است. شبکههای فساد اقتصادی باید به طور دقیق شناسایی و برخورد قانونی محکم با آنها انجام گیرد.
پنجم: بیعفتها: افرادی که امراض روحی و روانی دارند و مرزشان تا روسپیها هم ادامه پیدا میکند در این دسته قرار میگیرند. این طیف هم نه با نظام و انقلاب و اسلام کار دارند و نه با مخالفان و اپوزیسیون و کمپینسازان ضد اسلام.
این طیف هم باید جمعآوری شوند. هم نهادهای امنیتی باید ورود کنند و هم مجموعههای اجتماعی برای کنترل آسیبهای اجتماعی و عوارض ناشی از چنین پدیدههایی باید درگیر ماجرا شوند.
ششم: قانون شکنها: افرادی که به طور مستقیم و با نیت برخورد با قوانین اجتماعی میخواهند با بدحجابی کارشان را پیش ببرند. مسئله این طیف هم خود حجاب نیست. این طیف یک مسئله سیاسی در ایران دارند و آن مقابله با حکومت مستقر در ایران است. بدحجابی تنها یک بهانه است و در اصل آن اقدام سیاسی برایشان موضوعیت دارد.
پاسخ درست به این طیف نیز مواجهه قهری با ماجرا است. اینجا گشت ارشاد، قوه قضائیه و ... مسوول هستند و باید اقدام قاطع از خود نشان دهند.