طرح ضربتی پلیس از 30مهر امسال برای جمعآوری دلالان، خردهفروشان و عمدهفروشان دارو در محدوده ناصرخسرو تهران به اجرا درآمده و تا به حال به گفته دلالان دارو حدود 100سرکرده اصلی و دانهدرشتهایی که داروهای تخصصی در مشت داشتند دستگیر شدهاند.
به گزارش همشهری، سردار رحیمی، فرمانده انتظامیتهران بزرگ بعد از اجرایی شدن مرحله اول این طرح خبر داد: در این مرحله بیش از ۳۰۰هزار انواع و اقسام داروها کشف و ضبط شد. بخشی از این داروها تقلبی، بخشی کمیاب و بخش عمده آن نیز تاریخ گذشته است. حالا در ناصرخسرو دلالان دارو با احتیاط بیشتری رفتار میکنند اما کمبود دارو و سود کلان حاصل از این کار دندان طمعی است که به این آسانیها نمیتوان از شرش خلاص شد. هنوز خیلی از سوداگران از مقابل متروی امامخمینی، بیپروا در گوش عابران زمزمه میکنند:«دارو، دارو».
دارو هست، نیست!
چیزی که مثل نقل و نبات در ناصرخسرو پیدا میشود داروهای متادون و قرصهای انرژیزاست. اما این روزها داروهای تخصصی به سختی پیدا میشود، مثل داروهای ضدسرطان. از مقابل متروی امامخمینی اگر بیماری اسم داروهای ضدسرطان بیاورد به او آدرس مسجدالنبی را میدهند که در خیابان ناصرخسرو است. جوانی که فقط داروهای متادون دارد میگوید: «اونایی که تو کار داروهای تخصصی هستن جلوی مسجدالنبی جمع میشن. اما این روزا خیلیهاشون رو پلیس گرفته. نگران نباش هرچی بخوای برات پیدا میکنن.»
مقابل مسجدالنبی، جوانی در گوشم زمزمه میکند: «دارو» از او میپرسم:«پرژتا میخوام. داری؟» چشمانش گرد میشود: «ای بابا. فک نکنم گیرت بیاد. میدونی قیمتش چنده؟ اگه گیرت بیاد قیمتش میلیونیه؟» جوان به تقلا میافتد و گوشی موبایلش را از جیب بیرون میآورد، میپرسد:«مأمور که نیستی؟ داستان نشی واسهمون. میبینی که من خردهفروشم فقط قرصهای لاغری و چاقی این چیزا دارم. حالا تو اومدی یه داروی کمیاب میخوای. دارم زنگ میزنم بلکه این وسط چیزی هم به من برسه.»
دلال خردهپا با چند نفر تماس میگیرد، آخرسر با ناامیدی میگوید:«شرمنده داداش دارو نیست.» یکی از پشت تلفن به او پیشنهاد میدهد داروهای معادل را بخرم: «داداش میگه کریستین، دیسپورت و... نمیخوای؟ ارزون حساب میکنه. کریستن هر آمپولش 400هزار تومان اون دوتای دیگه 700. میخوای؟ شماره پزشکش رو نداری؟ زنگ بزن جایگزین میکنه.»
دلال بازی
در اطراف مسجدالنبی «فرزاد»نامیهست که دلالان میگوید در چنتهاش همه نوع دارویی دارد. فرزاد به سختی پیدا میشود. پیرمرد کوتاه قامتی اول مرا با نگاهش آنالیز میکند و بهطور تهدیدآمیزی میگوید: «بهت نمیخوره مأمور باشی. اما حواست رو جمع کن. دنیا خیلی کوچیکه!» راه میافتد در کوچهپسکوچهای. بعد به یک جوان چهارشانه میرسیم. پیرمرد میگوید:«تو همینجا وایسا.» درحالیکه نگاهشان به سمت من است در گوش هم پچپچ میکنند، بعد پیرمرد با سر اشاره میکند که با او همراه شو: «حواست رو خوب جمع کن.» مرد جوان بیآنکه حرفی بزند راه میافتد و دوباره به خیابان ناصرخسرو میآییم. آنجا تلفن میکند و چند دقیقه بعد مرد میانسال لاغراندامیاز یکی از دکانها بیرون میآید. با تلفن با لهجه شمالی صحبت میکند و فقط برای من سر تکان میدهد. تلفن را قطع میکند: «9میلیون! اون چیزی که تو میخوای اصلیش 9میلیونه. 7برای دارو 2میلیون مال من. تازه انعام اون پیرمرده و این جوون هم هست»
داروخانه دارها به دنبال دارو در ناصرخسرو!
علاوه بر داروهای ضدسرطان، داروهای دیابت انواع انسولین، داروهای ضدصرع، داروهای بیماریهای کبدی، کلیوی، قلبی و حتی برخی داروهای اعصاب و روان، این روزها در بازار کمیاب شده است. یکی از دلالان در اینباره میگوید: «چند دلیل داره. دیگه داروی قاچاق مسافرتی وارد نمیشه. قبلا مسافرا از کشورهای دیگه داروی قاچاق با خودشون میآوردن. اما الان مردم اونقدر دستشان خالی شده که مسافرت خارجی کمتر میرن. قبلا از همین ترکیه کلی دارو میآوردن اما حالا کم شده. دوم اینکه بهخاطر تحریمها دارو نیست. حتی داروخونههای مرجع خیلی از داروهای تخصصی رو ندارن. سوم اینکه همین مقدار داروها هم داره از کشور خارج میشه.»
دلیل سوم مبهم است و عجب است که ایران مبدا ترانزیت داروی قاچاق به کشورهای دیگر باشد. دلال دارو در اینباره بیشتر توضیح میدهد: «مقصد عراق و لبنانه. دارو اونجا به دلار قیمتشه اینجا به ریال. هرکاری کنیم اینجا ارزونتره. خیلیها زدن تو این کار. یک لیست داروی خاص هست که اونجا براش خوب پول میدن. خواستی لیستش رو بهت میدم و برات تهیه میکنم. خیلی پول توش هست خیلی.» از او میپرسم که عراق مشکل دارو ندارد. چطور چنین ادعایی میکنی؟«عراق نه که نداره. اما این داورها اغلب میرن لبنان.»
در ناصر خسرو این روزها حرف های عجیب و غریبی از زبان برخی دلالان دارو میشنوی. مثلا اگر آمار چند داروی مختلف را از آنها بگیری با خوشحالی میپرسند:«راسش را بگو داروخونهداری؟» آنطور که این قماش کاسب میگویند گویا برخی از صاحبان داروخانهها هم برای خرید داروهای تخصصی و و فوق تخصصی به ناصر خسرو مراجعه میکنند!«مشتری این شکلی زیاد دارم. طرف داروخونه داره و دارو بهش نمیرسه. میاد اینجا تهیه میکنه.» بعد برای اینکه بگوید حرف هایش راست است تلفن همراهش را نشان میدهد و تماس هایی که همان روز دریافت کرده: «عبدالرضا داروخونه، خانم بیات داروخونه، آقا سلیم داروخونه و...»
دوئل بر سر زندگی
این روزها افرادی که مبتلا به دیابت هستند بیش از بقیه بیماران برای تهیه انسولین راهی ناصرخسرو میشوند. پدری که یک دختر 6ساله مبتلا به دیابت دارد از اصفهان برای تهیه انسولین سرمهای به تهران آمده: «2روز اینجام. از داروخونه هلالاحمر فقط یک بسته 5 آمپولی سهمم شد. بیشتر ندادن. حالا به اجبار اومدم اینجا. هرآمپولی رو میگن 250هزار تومان. چارهای ندارم. باید بخرم. سلامتی دخترم برام از هرچیزی باارزشتره.»
خواهری که برادرش بهعلت سرطان روده بزرگ روی تخت بیمارستان افتاده در خیابان ناصرخسرو بهدنبال داروهای ضدسرطان است او میگوید: «خیلی از این داروها تقلبی و تاریخ گذشته هستن. اینها رو میدونم اما چارهای نیست. دنبال داروی اوستین هستم. دارویی که تقلبی اون پارسال 52نفر رو کور کرد اخبار تلویزیون نشون داد. با این حال وقتی آدم عزیزش روی تخت بیمارستان باشه خودش رو به هر آب و آتیشی میزنه. امیدوارم داروهایی که امروز میخرم تقلبی و تاریخ گذشته نباشن. یه ریسکه و هیچ راه چارهای ندارم.»
مردی که مبتلا بهاماس است در خیابان ناصرخسرو بهدنبال داروی آوانکس میگردد: «این تنها داروییه که با مصرف اون میتونم روی پاهای خودم بایستم. اما توی داروخانهها موجود نیس. از شهرستان آباده در استان فارس به تهران اومدم. با اینحال نتونستم دارو رو تهیه کنم و همه آدرس ناصرخسرو رو به من دادن. حالا با هزار ترس و دلهره قراره یه 400میلیگرمیش رو بخرم یکمیلیون و50هزار تومن.» همه بیمارانی که برای تهیه دارو به ناصرخسرو مراجعه میکنند یک علامت سؤال بزرگ در ذهن دارند؛ اینکه چرا دارو در داروخانهها موجود نیست اما این دلالان هرنوع دارو تخصصی و فوق تخصصی در چنته دارند.