پرده اول: محمد درویش، در پست منتشره در کانال خود، برای اولین بار، شدیدترین انتقادها را به ریاست سازمان محیط زیست، عیسی کلانتری، وارد کرده و حتی به صورت تلویحی او را غیر ایرانی خواند. واکنش امروز درویش البته نیازمند رجعتی به گذشته است.
پرده دوم : همه دوستداران محیط زیست میدانند که مدارس طبیعت به عنوان ثمره یک عمر فعالیت و تفکر وهابزاده، با وجود همه ایرادات و اشکالات وارد به آن که ذاتی هر پدیده تازه تاسیسی است، تا چه حد میتوانست در پرورش نسلی مروج فضائل انسانی و اخلاق محیط زیستی، تاثیرگذار باشد. اما متاسفانه بعد از نصب عیسی کلانتری به صندلی ریاست سازمان محیط زیست این مدارس علیرغم استقبال روزافزون خانوادهها و با وجود شهریههای نه چندان کم، سیر قهقرایی را پیمودند تا اینکه همه آنها به تعطیلی کشانده شدند.
عیسی کلانتری در دهمین اجلاس ملی شبکه تشکلهای محیط زیست و منابع طبیعی کشور در اردبیل برای اولین بار پرده از علت تعطیلی این مدارس برداشته و ضمن بازکردن قسمت عمده سهم تقصیر از گردن خود گفته است:
مدارس طبعیت از دید مراجع تقلید غیر شرعی بود. دادستان، سپاه و اطلاعات نسبت به ادامه فعالیت این مدارس تذکر دادند. به دلیل نداشتن پشتوانه قانونی این مدارس را تعطیل کردم.
بازهم پرده اول: دلیل عصبانیت محمد درویش (اگر ناراحتی او از کلانتری به خاطر برکناری از سمت معاونت مشارکتهای مردمی سازمان محیط زیست را کنار بگذاریم) از عیسی کلانتری نیز به همین امر برمیگردد. او که از حامیان پروپاقرص این مدارس بود و سهم به سزائی در ترویج آنان داشت نوشته است:
شرم بر آن گروه از مدیران عافیتطلبی که در سازمان حفاظت محیطزیست، آموزش و پرورش و دیگر نهادها فرصت شکلگیری و پوستاندازی مدارس طبیعت را گرفتند.
مدارس طبیعت البته بیاشکال نبودند، اما مشتی مدیر ترسو و ضد ایرانی به جای ترمیم اشکالات، ریشهی این مدارس ارزشمند را زدند. هشدار میدهم: اگر از این تاریخ خونی در طبیعت ایران بریزد یا دوباره حیوانی را بیازارند و یا جنگلی را به عمد آتش زنند، در گناهش همهی آنهایی که از پشت به این مدارس خنجر زدند، شریک هستند. من، محمد درویش، تا روزی که زندهام خواهم کوشید تا عیسی کلانتری و مدیران ترسویش را بابت این جنایت به پای میز محاکمه کشم. شک ندارم که او روزی سزای این خیانت را پس خواهد داد و نیز دیگرانی که در مرگ مظلومانه مدارس طبیعت سکوت کردند؛ آنها نیز هرگز بخشیده نخواهند شد.
پرده سوم: عدهای دیگر نیز البته مقصر اصلی در تعطیلی مدارس را محمد درویش و معصومه ابتکار میدانند. به این علت که آنان در سالهای حضورشان در سازمان فقط به دنبال تعجیل در شکلگرفت و تاسیس کردن این مدارس و عضویت خودشان در هیات مدیره آنان بودند و علی رغم تمام خطراتی که به علت عدم ثبت قانونی این مدارس، محصلین مدارس طبیعت را تهدید می کرد، هیچ گاه پشتکار لازم برای گذراندن مراحل قانونی آن نداشته و در ماه های آخر نیز با توجه به تغییرات صورت گرفته مدیریتی نسبت به این امر کوتاهی شدید داشتند. در حقیقت این مدارس به علت عدم امکان ثبت قانونی به درست یا غلظ مورد تایید و حمایت هیچ کدام از نهادهای حاکمیتی نبود و خود آقای درویش و خانم ابتکار نیز حاضر به ایستادگی و دادن هزینههای لازم برای قانونی کردن این مدارس نبودند.
از طرفی این مدارس حتی از نظر کارشناسان آموزشی نیز نیاز به تعمیق بیشتر در اساسنامه و همچنین انتخاب تسهیلگران داشند. اگرچه نداشتن سوء سابقه کیفری شرط کافی بر امنیت کودکان نیست (کما اینکه بسیاری از آزار و اذیتهای اخیر مدارس توسط مدرسان مورد تایید گزینش انجام شده اند) اما شرط لازم هست و نمیتوان به راحتی از آن چشم پوشید.
منبع: ساحت زیست
توضیح مردمسالاری: اخیرا سازمان حفاظت محیط زیست بخشنامهای صادر کرده و در آن به کارکنان حفاظت محیط زیست دستور داده است که در برنامههای رسانهای با حضور محمد درویش شرکت نکنند و نیز محمد درویش تحت هیچ شرایطی حق ورود به مناطق تحت مدیریت سازمان محیط زیست را ندارد!