شاید با شنیدن عنوان «نامهای زنان قاجاری» به ویژه زنانی که از خانوادههای برجسته و شاهزادهها هستند ذهن همه به سمت اسمهای پر طمطراق برود که البته درست است، بسیاری از اسامی که از زنان آن دوره به چشم میخورد همینگونه است که برخی از آنها در سالهای اخیر دیگر شنیده نمیشود. از جمله این اسامی میتوان به «ابتهاج ملک»، «بدیع الجمال»،«سرو جهان»،« شاه زنان»، «نور جهان»، «شرف جهان»، «شمس ایران» و «ناهید ایران» اشاره کرد. نامهای دختر علینقی وزیری «بدرآفاق» و یکی از نوههای فتحعلی شاه به نام «جهان آرا» هم در این گروه جای میگیرند.
به گزارش چمدان، گروه دیگری که در این میان توجه را به خود جلب میکند اسمهایی است که شباهت با نام مردان دارد یا نامی مردانه را در خود جای داده است، برای مثال یکی از شاهزادگان قاجار «عباسه خانم» نام دارد که او را با لقب والیه میخواندند، اگر چه بسیاری از اسامی با اضافه شدن «ه» زنانه میشوند اما نام عباسه در زمان ما رواج ندارد. برخی دیگر از این اسمها با اضافه شدن پسوند «دخت» به نام پدر ساخته میشدهاند، مانند «تیموردخت» دختر امیرتیمور و «فیروزدخت» دختر فیروز میرزا نصرت الدوله فرمانفرما. «امیربانو» را هم میتوان در این گروه جای داد.
گروهی دیگر از اسامی، نامهایی هستند شاعرانه و زیبا و گاهی الهام گرفته از طبیعت؛ اما در دوره ما حداقل در شهرهای بزرگ چندان رواجی ندارد، مانند «فصل بهار»، «صاحب جان»، «گلبدن»، «ماه تابان»، «ماه پاره»،«نازتاب»، «تابنده» و«دلدار».
بخش آخر اسامی نامهایی هستند که در دوره ما عجیب به نظر میرسند یا حداقل در زمان ما به ندرت شنیده شدهاند، از جمله این اسمها میتوان به «خورده خانم»، «نازک بدن»، «بالا»، «بالاچه»، «کسرائیل خانم»، «امجد خانم»،«آقازاده خانم»، «آتشه»، «بکتور»،«نیمتاج»،«مچول» و«زعفران» اشاره کرد.
منبع استخراج این اسامی، سایت دنیای زنان در عصر قاجار است. در این گزارش به میزان رواج و مورد اقبال بودن این اسامی پرداخت نشده و همچنین ممکن است این اسامی در طبقات خاصی از جامعه فراوانی داشته باشد.