دریانیها که از دهه ٢٠ کسبوکار خود را در تهران آغاز کردند، حالا سعی دارند در میدان رقابت با ابرمارکتها جا نمانند.
به گزارش ایسنا، روزنامه شهروند نوشت: تا چندسال پیش کسی گمان نمیکرد هایپرمارکتها و فروشگاههای زنجیرهای اینگونه کار و کاسبی بقالیها و خواربارفروشان را کساد کند. کسادی بازار بهقدری است که بزرگترین مجموعه سوپرمارکتی کشور از کاهش حدود ٢٠ درصد فروشش نسبت به گذشته خبر میدهد. دریانیها که از دهه ٢٠ کسبوکار خود را در تهران آغاز کردند، حالا سعی دارند در میدان رقابت با ابرمارکتها جا نمانند؛ از اپلیکیشن خرید اینترنتی گرفته تا راهاندازی فروشگاههای زنجیرهای دریانی و تخفیفهای چشمگیر.
با وجود این، رضا پاشا بیگی دریانی که ٢٠ سال مدیریت یکی از سوپرمارکتهای دریانی را بر عهده داشته است، در اینباره به «شهروند» میگوید: «این روزها به هر کوچه و پسکوچهای که میروی، بدون در نظر گرفتن نیاز منطقه و جانمایی واحدهای صنفی یک فروشگاه زنجیرهای افتتاح شده است. در حالی که گفته میشود فروشگاههای زنجیرهای تنها ٧ درصد بازار را در اختیار دارند، اما از وقتی که تعداد فروشگاههای زنجیرهای بهصورت نجومی زیاد شد، فروش همصنفیهای ما هم ٢٠ تا ٣٠درصد کمتر شده است.»
کاسب کهنهکار، بهروز شد
اپلیکیشن خرید اینترنتی دریانی هم به بازار آمد. در حال حاضر، مردم میتوانند با نصب اپلیکیشن خرید اینترنتی از سوپرمارکتهای دریانی، اقلام مورد نیاز خود را خرید کنند و درِ منزلشان تحویل بگیرند. آنگونه که عضو هیأتمدیره اتحادیه خواربارفروشان میگوید: «البته میزان استقبال از این مدل خرید متفاوت است؛ بهعنوان مثال در مناطق شمال تهران مردم ترجیح میدهند بهصورت آنلاین خرید کنند، اما در مرکز و جنوب تهران بیشتر مردم ترجیح میدهند بهصورت حضوری خرید کنند.»
آینده نامعلوم سوپرمارکتهای دریانی
مشاغل موروثی البته کم نیست، اما حفظ یکپارچگی و ادامه راه پیشینیان معمولاً کمتر دیده میشود. روزگار خیلی از مشاغل اما خوب نیست؛ مسگران، نجاران، قلمزنان و خیلیهای دیگر حالا امید چندانی به ادامه ندارند. شاید اگر پیشه خانوادگی را به شهرهای دیگر صادر میکردند، حال و روزی بهتر داشتند؛ کسی چه میداند. دریانیها را شاید بتوان یکی از موفقترین مشاغل موروثی در کشور دانست؛ از سختکوشی تا انسجام فامیلی و… را به دریانیها نسبت دادند، اما از لابهلای حرفها و تاریخ آنها میتوان یک نکته را استنباط کرد؛ درواقع آنچه سبب شده آنها به چنین پیشرفتی دست یابند، پشتکار آنهاست، اما حالا با وجود سختی کار و رشد بالای فروشگاههای زنجیرهای معلوم نیست چه سرنوشتی در انتظار سوپرمارکتهای دریانی است.
دریانیها دیگر سوپرمارکتدار نمیشوند
حالا نسل سوم دریانیها مشغول کسب هستند. از وزیر گرفته (یکی از وزرا دریانی بوده است) تا وکیل و پزشک در دریانیها داریم. پاشا بیگی دریانی میگوید: «بچههای ما دیگر اکثراً تحصیلکرده هستند و کمتر وارد شغل ما میشوند. شغل ما خستهکننده است و زمان زیادی را باید صرف آن کنی. البته داشتن شغلهای دولتی در میان دریانیها خیلی کم است. بیشتر دریانیها با وجود تحصیلکردهبودنشان سعی میکنند خود کسبوکاری در رشته تحصیلیشان به راه اندازند.»
هایپرمارکتها دل مشتریان را نبردهاند
در روزهایی که شنیدن نام برند و برندسازی، بلافاصله نام فروشگاههای زنجیرهای بزرگ همچون هایپراستار را در ذهن تداعی میکند، شاید اینطور به نظر برسد که با وجود راهاندازی فروشگاههایی از این دست، کار فروشگاههای کوچک کمی کساد شده باشد و کمتر کسی برای خرید به سوپرمارکتها مراجعه کنند. هرچند که رضا پاشابیگی دریانی قبول دارد که میزان مشتریان واحدهای صنفی در مقایسه با گذشته حدود ٢٠درصد کاهش پیدا کرده است، اما میگوید: «دریانیها همچنان مشتریهای خود را دارند و اطمینان میدهد که هایپرمارکتها نتوانستهاند دل مشتریان را آنقدرها هم ببرند.»
تعطیل و غیرتعطیل نداریم
تعطیلی کار برای آنها معنا و مفهمومی ندارد، از ۶ صبح تا ۱۲ شب. برای آنها روز تعطیل و غیرتعطیل فرقی نمیکند. حالا میخواهد تعطیلی، روز اول عید باشد یا سیزده بدر، آنها همیشه هستند. رضا پاشا بیگی دریانی میگوید: «کار ما خیلی سخت است، نه تعطیلی داریم نه استراحت. تهران است دیگر، یکساعت نمیشود مغازه را بست.»
مدیریت صنعتی خوانده است اما میگوید شغل مناسب با رشته تحصیلی خود پیدا نکردم و از آنجایی که بیزینس را دوست داشتم، وارد شغل و حرفه پدرم شدم. ٢٠سال است که کرکره این مغازه را بالا میکشد و مشتری راه میاندازد. حالا خود را بازنشسته کرده و مغازهاش را به برادر خود واگذار کرده است.
او که حالا بیشتر ساعات خود را در اتحادیه سپری میکند، میگوید: «روزانه ١٨ساعت کار میکردم؛ یعنی ٣ برابر آنچه وزارت کار تعیین کرده است. در واقع میتوان گفت که من به اندازه ٦٠ سال در شغل خانوادگی مشغول بودم.»
بیزینس فامیلی
در بین دریانیها این کار (سوپرمارکتداری) یک بیزینس فامیلی است و در این بیزینس فامیلی، افراد شاخص و صاحبان سرمایه و مغازه ترجیح میدهند در بحث نیروی انسانی از اقوام و نهایتاً همشهریان خود استفاده کنند. عضو اتحادیه خواربارفروشان توضیح میدهد: «در بین دریانیها مرسوم نیست که کسی سوپرمارکت خود را تعطیل کند. ٩٩ درصد دریانیها خود صاحب مغازه هستند و وقتی به سن بازنشستگی میرسند، مغازه خود را به یکی دیگر از اقوام و آشنایان معتمد خود واگذار میکنند.»
از کار گرفته تا مدیریت صندوق همه دریانی هستند. وقتی از او در این رابطه میپرسم، اینگونه پاسخ مرا میدهد: «وقتی میبینم که برادر و پسرعمو و پسردایی خودمان بیکار هست و دنبال کار میگردد، چطوری از فرد دیگری در مجموعه استفاده کنیم. یکی از دلایل موفقیت دریانیها در سالهای گذشته همین مسأله است که ما پشت هم بودیم و نگذاشتیم کسی از دریانیها زمین بخورد. از طرفی اعتماد کردن این روزها خیلی سخت شده و در صنف ما به دلیل حجم بالای گردش مالی نمیتوان به کس دیگری اعتماد کرد.»
نقدی خرید میکنیم تا تخفیف بدهیم
هیچ فروشگاه زنجیرهای در ایران نقد خرید نمیکند، اما ما تا آنجایی که میتوانیم نقد خرید میکنیم و این خودش یک امتیاز است. از طرفی سعی میکنیم حجم بالایی را در هر خرید انجام دهیم. این دو عامل باعث میشود که هزینه لجستیک عرضه کالا برای تولیدکننده کاهش پیدا کند و تولیدکنندگان هم تخفیفهای خوبی بابت این قضیه به ما بدهند و ما هم این تخفیفها را به مصرفکننده منتقل میکنیم. از طرفی دریانیها در سالهای گذشته سعی کردند که زنجیره تأمین و توزیع کالا را ایجاد کنند و در برخی از برندها هم موفق شدند. در حال حاضر واحدهای تولیدیای داریم که مخصوص دریانیهاست و محصول را با قیمت مناسبی در اختیار ما قرار میدهند.
چقدر سود داریم
کمترین سود مربوط به لبنیات است؛ ٧ تا ١٠ درصد. شویندهها و تنقلات معمولاً با ١٠ تا ١٥ درصد سود فروخته میشود. بیشترین سودمان مربوط به تنقلات خارجی مثل آدامس، شکلات کالاهای لوکس است. معمولاً حاشیه سود این کالاها ٢٠ درصد است ولی باید توجه داشت که این محصولات جز مواد پرمصرف که در سبد خرید روزانه خانوارها بگنجد، نیست.
دریانیها از کی به تهران آمدند
دهه ٢٠ بود که حاجعلیاکبر دریانی به همراه برادر کوچکش مهدی، به تهران آمد و در حاجیسرای بازار به تجارت مشغول شد؛ تجارت چای. اتفاقاً کارشان هم گرفت. مهدی اما سرمایهاش را در اثر حادثهای از دست داد و ورشکست شد اما بعدها دوباره سرمایهای به هم زد و به کارآفرینی بزرگ تبدیل شد. او حالا عنوان بزرگ خاندان دریانی را دارد. از روزهایی که با دوچرخه در بازار و لالهزار چای توزیع میکرد، زمان زیادی گذشته؛ از افتتاح اولین سوپر دریانی هم همینطور. سال ۱۳۱۵ بود، درست ۸۲ سال پیش؛ خیابان انقلاب، مقابل لالهزار نو. اما حالا تعداد سوپرمارکتهای دریانی از مرز حدود هزار واحد هم گذر کرده است.