آمریکا به دنبال محاصره تهران، محدودسازی قدرت عملیاتی ایران در منطقه و افزایش سطح اصطکاک کشورمان با دولتهای منطقه است.
به گزارش ایسنا، «مهدی مطهرنیا» تحلیلگر مسائل آمریکا در تشریح دلایل سفر وزیر خارجه آمریکا به کشورهای حاشیه خلیج فارس در گفتوگو با ایلنا اظهار کرد: تور یک هفتهای «مایک پمپئو» به کشورهای حاشیه خلیج فارس به دلیل توجیه و گفتوگوی او با دولتهای منطقه در مورد خروج نظامیان ایالات متحده از سوریه برگزار خواهد شد اما باید بدانیم که سال ۲۰۱۹، سالی پر از تنش و مخاطره برای خاورمیانه خواهد بود. ایالات متحده در وضعیت و فضای فعلی نظام بینالملل به دنبال آن است تا زمینه ایجاد وضع مناسب در جهت رسیدن به اهداف خود را مهیا کند تا از ین طریق نهایتاً بتواند زمینههایی برای ورود جدی به شرق آسیا را طراحی و نهایتاً اجراء کند. آمریکا به دنبال هدفگذاری استراتژیک در خاورمیانه است و حتی از سال ۲۰۰۰ میلادی این پروژه را در راستای گسترش هژمونی از غرب به شرق در دستور کار خود قرار داده بود.
وی ادامه داد: ایالات متحده در وضعیت کنونی تسلط هژمونیک را در سر میپروراند و گام هایی که از سال ۲۰۰۱ در افغانستان برداشت در همین راستا قابلیت تحلیل دارد. واشنگتن در صدد آن است تا بتواند مدیریت ناامنی در عراق و افغانستان که نهایتاً به تاسیس پایگاههای مختلف منجر شد را در یک بافت مدیریت شده مستقیم قرار دهد و از سوی دیگر با روی کار آمدن اوباما در سال ۲۰۰۹ دکترین ضعف در توازن قدرت را شتاب داد. در آن زمان مقامات داخلی و بسیاری از کشورهای منطقه میگفتند که ایالات متحده در باتلاق عراق گرفتار شده و حضور آنها در بغداد را نامشروع و خطرناک ارزیابی میکردند. این تئوری رفته رفته باعث شد تا مشروعیت حضور آمریکا در عراق به زیر سوال برود و همگان منتظر خروج آمریکا از خاک عراق بودند که ناگهان «نوری المالکی» نخستوزیر وقت عراق با انتشار نامه رسمی خواستار ادامه حضور آمریکا در عراق شد.
این استاد دانشگاه اضافه کرد: پس از انتشار نامه نوری مالکی دیگر هیچ ندایی مبنی بر عدم مشروعیت حضور ایالات متحده در عراق به گوش نمیرسید و حضور آنها با انعقاد قرارداد امنیتی بغداد – واشنگتن جنبه رسمی به خود گرفت. این سابقه کوتاه و بسیار مهم نشان میدهد که ایالات متحده اکنون به دنبال آن است تا مدیریت امنیت نسبی را در خاورمیانه انجام دهد و تسلط بر پیرامون ایران را به صورت جدی کلید بزند. به گونهای که سفر جان بولتون، به سرزمینهای اشغالی و ترکیه و سپس تور یک هفتهای وزیر خارجه آمریکا به کشورهایی مانند اردن، مصر، بحرین، امارات متحده عربی، قطر، عربستان سعودی، عمان و کویت دقیقاً در همین راستا معنا پیدا میکند. چراکه خروج آمریکا از سوریه میتواند به افزایش تنشها و خیزش مجدد داعش و سایر جریانهای تروریستی در منطقه و سوریه کمک کند. به عبارت گویاتر آمریکا به دنبال آن است تا تمنای حضور خود از سوی کشورهای عربی منطقه را به چشم ببیند.
وی افزود: در خلال سفر پمپئو به منطقه باید توجه داشت که او به دنبال محاصره منطقهای تهران است و حتی بحث احیاء ناتوی عربی پس از خروج ایالات متحده از منطقه قوت گرفته است. حضور جمهوری اسلامی ایران از تنگه هرمز تا خلیج عدن باعث شده تا متحدان ایالات متحده در منطقه و به خصوص رژیم صهیونیستی احساس خطر کنند و آمریکا هم برای جلب نظر آنها به دنبال همکاری با دولتهای عربی در جهت ضربه زدن و محاصره تهران است. درست است که ایران دارای اهرمها و توان نظامی قدرتمند برای مقابله با کشورهای عربی منطقه است اما باید توجه کرد که سفرهای پمپئو و طرحهایی که او علیه تهران در خلال ورود به کشورهای منطقه مطرح میکند، تنها جنبه نظامی و امنیتی ندارد؛ بلکه سناریوهای دیپلماتیک و اقتصادی اهرمهای فشاری خواهد بود که او در طول یک هفته پیشرو از آنها سخن خواهد گفت.
مطهرنیا در پایان خاطرنشان کرد: یکی دیگر از اهداف سفر پمپئو به منطقه، برجسته کردن تهدید ایران برای اعراب به خصوص پس از خروج نظامیهای ایالت متحده از سوریه خواهد بود. وزیر خارجه آمریکا سعی میکند از این راه پروژه ارتباطگیری اعراب با اسرائیل را چند قدم به جلو هدایت کند تا از این طریق جایگاه اسرائیل را هم تقویت کند و از سوی دیگر پیدایش ناتوی عربی را تسریع کند. در اینجا باید توجه کرد که ناتوی عربی به عنوان یک اهرم یا کارتِ نظامی و سخت خطرناک نیست بلکه آنچه خطرناک خواهد بود اتحاد سیاسی ایالات متحده و اعراب علیه تهران است. بنابراین بیشترین تمرکز پمپئو در سفر اخیر خود به حاشیه خلیج فارس محاصره تهران، محدودسازی قدرت عملیاتی ایران در منطقه، افزایش مرز و سطح اصطکاک تهران با کشورهای منطقه و نهایتاً افزایش گستره و خط تقابل با آمریکا خواهد بود.