جز المپیک که هنوز کاراته کاها حضور در آن را تجربه نکرده اند، تقریبا میدانی نیست که حمیده عباسعلی کسب مدال در آن را تجربه نکرده باشد.
جدا از مدال طلای بازی های آسیایی 2014 اینچئون و دو مدال نقره و برنز جهانی 2014 و 2016 که بیش از هر زمان دیگری نام این دختر باانگیزه و مستعد را در کاراته جهان بر سر زبان ها انداخت، او گردن آویزهای زیادی از مسابقات قهرمانی آسیا، لیگ جهانی کاراته، مسابقات دانشجویان جهان، غرب آسیا، کشورهای اسلامی، جام باشگاه های آسیا، پیکارهای اوپن و جایزه بزرگ و... در کارنامه پرمدالش دارد اما با این وجود همه چیز در این قهرمان 27 ساله به مدال ختم نمی شود، وقتی با او همکلام می شوی جدا از ادب و شخصیتِ دوست داشتنی، دنیایی از انگیزه و امید است که در او حس می کنی. چیزی که باعث می شود برای او توقفی در نظر نگیری. او هنوز هم خود را در ابتدای راه قهرمانی می بیند و میل به بهتر شدن و پیشرفت آنقدر در اولین مدال آور کاراته بانوان ایران در مسابقات جهانی زیاد است که نمی توانی حد و مرزی برای هدف هایش متصور شوی.
گفت وگوی "مردم سالاری" با حمیده عباسعلی دارنده دو مدال نقره و برنز جهان و قهرمان بازی های آسیایی اینچئون را در زیر می خوانید:
** چقدر مدال دارید خانم عباسعلی؟!
از نظر من که هنوز خیلی کم است، با توجه به اینکه سال های زیادی نیست که کاراته بانوان مجوز حضور در مسابقات آسیایی و جهانی را پیدا کرده، درواقع ما فرصت خیلی زیادی برای کسب مدال نداشته ایم. از سال 2010 برای شرکت در مسابقات قهرمانی آسیا مجوز گرفتیم و از 2014 هم برای حضور در رقابت های جهانی.
** یک چیزی که در کلام و نگاه شما همیشه وجود دارد، میل به پیشرفت و ممانعت از درجا زدن است، اینکه همیشه سرشار از انگیزه هستید.
خب در من همیشه انگیزه برای تلاش کردن و بهتر شدن زیاد است. دوست ندارم سریع به انتهای کار برسم. گاهی اوقات مشکلات آنقدر زیاد می شود که ممکن است بخواهی کار را رها کنی و از ادامه دادن خسته می شوی اما من مغلوب شدن را دوست ندارم، نمی خواهم هیچوقت مقابل مشکلات و سختی ها کم بیاورم. سعی می کنم به خودم بقبولانم که همیشه از پس مشکلات برمی آیم و این برایم لذت بخش است. شاید گفتنش آسان باشد چون وقتی در ورزش حرفه ای کلی تلاش می کنی و وقت و انرژی می گذاری اما به آن چیزی که استحقاقش را داری نمی رسی، این خیلی ناراحت کننده و ناامید کننده است اما به نظر من درست همین جاست که متوجه می شوی که تفاوتت با بقیه چیست. اینکه باید محکم باشی، باید دقیقا بدانی که چه چیزی می خواهی و برای رسیدن به هدفت تلاش کنی، این برای حمیده عباسعلی خیلی ارزشمند است. از خدا هم ممنونم که در هر شرایطی، می گویم در هر شرایطی چون هر موقع که نتیجه گرفته ام حتما در شرایط ایده ال قرار نداشته ام، اما خوشبختانه به نتیجه رسیده ام.
** همانطور که گفتید، یک ورزشکار الزاما همیشه در شرایط ایده آلش در مسابقات شرکت نمی کند و ممکن است در آستانه مسابقه ای مهم، اتفاقا با دغدغه های فکری زیادی مواجه باشد.
شاید بقیه فکر کنند که یک ورزشکار وقتی تمرینش را برای هدفی آغاز می کند، حتما در شرایط ایده آل است و هیچ کم و کسری ندارد و همه اتفاقاتی که پیرامونش می افتد خوب و در جهت مسیری است که او دارد طی می کند، اما واقعا اینطور نیست. همیشه وقتی در مسیر ورزش قهرمانی هستی، مشکلاتی پیش رویت هستند. اینکه آدم هایی وجود دارند که دوست ندارند تو نتیجه بگیری و پیشرفت کنی. ممکن است مسائلی هم در تمرین وجود داشته باشد. به هر حال ما در شرایط سخت تمرینی هم هستیم، ضمن اینکه فقط این ما نیستیم که تمرین می کنیم، حریفان ما هم سخت تلاش می کنند وهمه فکر و ذهن شان رسیدن به هدفی است که برای خود ترسیم کرده اند. واقعا این در مورد هیچ ورزشکاری مصداق ندارد که حتما باید و می شود که به هر مسابقه ای که می روی مدال بگیری. ما خودمان بیش از هر فرد دیگری دوست داریم در مسابقات مدالی را بگیریم که لایقش هستیم و برای این موضوع همه نهایت تلاش مان را می کنیم اما خب حریف پیش رو هم چنین هدفی دارد. برای همه کسب مدال خیلی ارزشمند است، اینکه نام کشورت را در رنکینگ بالا ببری. این برای من هم خیلی مهم است.
** همیشه هم یک انگیزه بزرگ وجود دارد که ورزشکار را رو به جلو هدایت می کند.
گاهی که خیلی خسته می شوم حرف های مردم در فضای مجازی به من امید و انگیزه می دهد. بعضی حرف ها روی آدم خیلی تاثیر دارد و انگیزه ورزشکار را دوچندان می کند. اینکه می بینی چه مدال بگیری و چه نگیری، همین که نهایت تلاشت را می کنی، مردم کشورت دوستت دارند و این تلاش و پشتکار برای آنها ارزشمند است. اینکه مردم دوست دارند که همیشه در حال پیشرفت باشم و رو به جلو حرکت کنم خیلی به من امید می دهد.
** در مسیر ورزش قهرمانی لازم است از خیلی چیزها بگذرید تا به آن چیزی که خواسته اید برسید. حمیده عباسعلی چطور این مسیر را طی کرده؟
تمرینات ما خیلی سنگین است. وقتی در این سیستم قرار می گیری دیگر باید همه فکر و ذهنت به تمرین باشد و از خیلی کارها چشم پوشی کنی. مهمانی رفتن تعطیل می شود، وقت خیلی کمتری برای در کنار دوستان بودن داری، این برای همه ورزشکاران حرفه ای صادق است. حتی اگر یک روز هم فکرت چیزی غیر از ورزش باشد، همان یک روز هم آسیب می بینی، خصوصا در کاراته که تمرکز خیلی اهمیت دارد. تمرینی که در آن تمرکز نداشته باشی اصلا به درد نمی خورد. البته ما خودمان خواسته ایم که ورزش حرفه ای را دنبال کنیم و این سختی ها همیشه همراه این مسیر است و منتی بر کسی نیست. فقط گاهی دوست داریم بیشتر درک مان کنند.
** حتما خیلی کارها هست که هنوز به دنبالش هستید؟
دوست دارم باز هم ارتقا داشته باشم و پیشرفت کنم. مدال جهانی برایم خیلی ارزشمند است که باز هم به دنبالش هستم. دوست دارم دوباره مدال طلای بازی های آسیایی ام را تکرار کنم. چهار سال است که قهرمان آسیا هستم و دو مدال جهانی دارم، اما دوست دارم رنگ مدال های جهانی ام بهتر شود، هیچ وقت قول مدال نداده ام، اکنون هم قول نمی دهم اما دوست دارم بهترین مدال را بگیرم.
** وقتی همین چند وقت پیش از جهانی با مدال برنز برگشتید، همه کسب دومین مدال جهانی را به شما تبریک می گفتند اما شما گفتید که این مدال راضی تان نکرده و فقط طلا می خواستید.
واقعا در خودم می دیدم که طلا بگیرم و دوست هم داشتم که این اتفاق بیفتد، اما در عین حال هم اعتقاد دارم که گاهی اوقات هر کاری که می کنی، نمی شود، هرچقدر هم که تلاش می کنی به آن چیزی که می خواستی نمی رسی. البته یک سری مسائل هست که بازگو کردنش اصلا درست نیست اما در همین حد می گویم که وقتی در یک مسیر هستی، خیلی چیزها هم باید کنار هم قرار بگیرند و ذهنت آرام باشد. همه کسانی که امسال به جهانی آمده بودند به دنبال مدال بودند. با توجه به اینکه مسابقات جهانی کاراته یک سال در میان برگزار می شود به خاطر همین رقابت هایش در بالاترین سطح ممکن برگزار می شود. مثلا می بینی قهرمان دوره گذشته اصلا نمی تواند در کشورش ملی پوش شود و یکی دیگر به جایش می آید. رقابت ها آنقدر سنگین است که نفرات برتر دائم تغییر می کنند. همه با آمادگی خوبی در مسابقات امسال شرکت کرده بودند اما من هم می خواستم که موفقیت هایم تداوم داشته باشد. با وجودی که خیلی ها در مورد آسیب دیدگی ام صحبت کرده بودند اما خداراشکر توانستم باز هم مدال بگیرم و دست خالی برنگردم. معتقدم که مگر می شود ورزش حرفه ای بکنی و آسیب نبینی؟ اگر می خواستیم صرفا برای شادی و نشاط ورزش کنیم که ورزش صبحگاهی را انتخاب می کردیم (باخنده)، وقتی تصمیم گرفتم که در این مسیر قرار بگیرم، این را هم پذیرفتم که آسیب دیدگی هم جزئی از کار است. امسال هم شرایط از این نظر خیلی خوب نبود اما باز هم توانستم به مدال برنز برسم.
** تا وقتی که هنوز به مدال نرسیده ای، موانع زیادی وجود دارد و اتفاقات زیادی در مسیر هست که ممکن است خواسته یا ناخواسته بخواهد یک ورزشکار را از ادامه کار مایوس کند. حتما با چنین اتفاقاتی مواجه شده اید.
تا وقتی که یک ورزشکار شناخته شده نشود، امکانات خاصی در اختیارش قرار نمی گیرد، فرقی هم نمی کند که در پایتخت باشی یا در شهرهای کوچک، این مسئله همیشه وجود دارد. تازه زمانی که حرفه ای هم می شوی باز امکانات خیلی در سطح قابل قبولی نیست. حقیقتا تا امروز اتفاقی برایم نیفتاده که بگویم آن مسئله می توانست مرا از پا دربیاورد، به خاطر این خیلی شاید این موضوع را درک نکنم. اعتقادم این است که وقتی تو تلاش می کنی و پشتکار و هدف داری، دیگر کسی نمی تواند به آن شکل مانعت بشود. زمانی هم که ملی پوش می شوی یک سری آدم ها هستند که به خاطر توقع بیش از اندازه شان از قهرمانان، سختگیری هایی می کنند اما من سعی می کنم نسبت به این مسائل بی تفاوت باشم چون هر کاری که انجام دهی این مسائل وجود دارد، حتی در کار خودِ شما ولی وقتی خوب باشی، هرچقدر هم در موردت بد بگویند و تو را بد جلوه دهند که طرز فکر دیگران را در موردت خراب کنند اما یک روزی از این کار خسته می شوند. من ادعا ندارم که خوبم اما کار خودم را انجام می دهم و همیشه سعی می کنم به حاشیه های این سبکی توجه نکنم چون اگر اهمیت بدهم درواقع به خودم آسیب رسانده ام. می خواهم از ورزش کردن و زندگی ام لذت ببرم.
** کمی در این مورد شفاف تر صحبت می کنید؟
اصلا نمی خواهم موضوع را باز کنم، چیزی است که گذشته، اما همینقدر بگویم که بعد از بازی های آسیایی، خیلی شرایط ایده آلی نداشتم. فشار روی من زیاد بود. در آستانه مسابقات جهانی 2014 که درواقع اولین میدان جهانی بود که بانوان اجازه حضور در آن را پیدا کرده بودند، حرف و حدیث هایی پیش آمد که جالب نبود. کمتر از یک ماه به مسابقات مانده بود، سختی هایی در راه کسب ویزا پیش آمد، رفتن و نرفتن ما به آلمان، روی هوا بود، اصلا نمی دانستیم که می رویم یا نه. این در حالی است که وقتی می خواهی به مسابقه بروی، فقط آمادگی جسمانی مهم نیست. تو با تمرین کردن می تواند از نظر جسمی به آمادگی قابل قبول برسی اما اگر از نظر روحی و جسمی آماده نباشی بدنت نمی کشد و مغز درست فرمان نمی برد.
** در این شرایط چه کسی کمک تان کرد؟
من آن روزها شرایطی بحرانی داشتم و تازه قبل از بازی های آسیایی بود که با روانشناس ارتباط گرفتم. همین باعث شد که ذهنم کم کم باز شود و این حرف ها واقعا روی من اثر داشت. تمام نکته هایی که روانشناس به من گفته بود کاملا همراهم بود. بعد از آسیایی فشار روانی زیادی روی من بود، بعد به خودم آمدم و گفتم در این وضعیت نمی توانم نتیجه بگیرم. البته با توجه به اینکه ما اولین جهانی مان را پیش رو داشتیم خیلی ها می گفتند که از ما توقع مدال ندارند و کسی انتظار ندارد که شما در اولین حضور، روی سکو بروید، این حرف هم درست بود چون آن زمان بزرگترین میدان کاراته کاها همین میدان جهانی بود و همه با بیشترین آمادگی شان می آمدند، اما من می خواستم در همان اولین حضور مدال بگیرم. باید خودم را از نظر روحی جمع می کردم. خیلی ها می گفتند بعد از طلای بازی های آسیایی قانع شده ای، اما من قانع نشده بودم، می خواستم در همان جهانی هم طلا بگیرم. وقتی فینالیست جهانی 2014 شدم، ثابت شد آنهایی که در موردم صحبت می کردند، من را نشناخته اند. آنجا حمیده واقعا خودش بود، می خواستم ثابت کنم که می توانم در شرایط سخت از پس همه مشکلات بربیایم. قصد خودستایی ندارم و اصلا از خودراضی نیستم، اما وقتی به آن روزها و اتفاقاتی که رخ داد فکر می کنم خودم را تحسین می کنم که توانستم کارم را درست انجام دهم. همان زمان با خودم می گفتم مگر چند بار قرار است به اوج آمادگی برسم؟ مگر چند بار قرار است به جهانی بروم؟ می گفتم شاید فقط یک بار این اتفاق بیفتد و من باید از همین یک فرصت نهایت استفاده را ببرم.
** وقتی که مدال باارزشی می گیری، به نوعی این مسیر سخت تر هم می شود. بعد از مدال جهانی حتما این حرف ها که می گویید بیشتر از قبل هم شده؟
بله، بعد از مدال جهانی، همه دیگر انتظار دارند اما باز هم تاکید می کنم که من سعی می کنم به این حرف ها زیاد اهمیت ندهم و فقط خودم باشم. دوست دارم کسی باشم که مردم کشورم به من افتخار کنند و در عین حال از کاری که انجامش می دهم لذت ببرم. وقتی واکنش مردم را نسبت به خودم می بینم بیشتر انگیزه می گیرم. یک وقت هایی باید در مقابل حرف ها و قضاوت هایی که در مورد خودت می شنوی، سکوت کنی و تمرکزت روی مسائل تکنیکی و تمرینی باشد. من وقتی می دانم چه کاری می خواهم انجام دهم، راهم را ادامه می دهم بدون توجه به موانعی که وجود دارد و آنهایی که می گویند نمی توانی.
** چه شد که اصلا کاراته را انتخاب کردید؟
من کلا ورزش کردن را خیلی دوست داشتم، اما این مادرم بود که کاراته را برای من انتخاب کرد، آن زمان 8 سالم بود، مادرم مرا به همراه خواهرم در باشگاه ثبت نام کرد. او هم مثل همه والدینی که دوست دارند بچه شان فرد مفیدی برای جامعه شود، می خواست ما راه درستی را طی کنیم. وقتی به باشگاه رفتم کم کم به کاراته علاقمند شدم و به خاطر پشتکار خودم و صدالبته حمایت خانواده، پیشرفت کردم. به نظر من حمایت خانواده در این مسیر حرف اول و آخر را می زند. من خیلی ها را دیده ام که با وجود استعداد سرشارشان و پیشرفت سریع، اما چون حمایت خانواده را ندارند، از مسیر قهرمانی فاصله می گیرند.
** حالا چه برنامه ای دارید که برنز امسال تان را در جهانی 2018 تبدیل به طلا کنید؟
بعد از جهانی یک ماه کامل استراحت کردم چون ذهنم خیلی خسته بود. مدت ها از نظر جسمی و روحی درگیر تمرین و مسابقه بودم و به این زمان احتیاج داشتم. مدال برنز هم راضی ام نکرده بود، اما باز خدا را شکر می کنم که بدون مدال از جهانی 2016 برنگشتم، شاید اگر مدال نمی گرفتم شرایط برایم به شکل دیگری رقم می خورد. انتظاری که از خودم داشتم کسب مدال طلا بود و تمام تلاشم را هم کردم اما خب نشد. هیچ وقت قول مدال نداده ام و باز هم قول نمی دهم اما آرزویم کسب مدال طلای جهان است.
** از جایگاهی که اکنون در آن قرار دارید، راضی هستید؟
من آدمی هستم که هدف هایم را پله پله برای خودم انتخاب می کنم که قابل دسترسی تر باشد. یعنی زمانی که هنوز به تیم ملی نرسیده ام، نمی توانم بگویم که قهرمان جهان می شوم و این برایم غیرقابل درک است. زمانی که به کاراته علاقمند شدم، همیشه در ذهنم این بود که پیشرفت کنم. وقتی نماز می خواندم، دعا می کردم که به سطوح بالاتر برسم و با توجه به صحبت هایی که مربیانم داشتند در خودم می دیدم که شرایط بهتری پیدا کنم. می خواستم عضو تیم ملی شوم اما چون به خاطر موضوع حجاب به مسابقات برون مرزی نمی رفتیم، تیم ملی رسمی هم نداشتیم. بعد که بحث حجاب در آستانه رفع شدن قرار گرفت، مستقیم وارد تیم ملی بزرگسالان شدم، 16-17 سالم بود، از آن زمان هم هدفم آن چیزی بود که پیش رویم قرار داشت. دقیقا می دانستم که چه چیزی می خواهم. حالا هم همین شرایط را دارم و می دانم که باید تلاشم را باز هم بیشتر کنم. برای من اینطور نیست که خب دو مدال جهانی دارم، مدالم را گرفته ام و کار دیگر تمام است. برای من کار تمامی ندارد. حالا می خواهم موفقیت های قبلی را تکرارش کنم، می خواهم همچنان از تمرین کردن لذت ببرم. من خیلی نمی توانم در خانه بمانم اما یک ماه در خانه ماندم تا از نظر ذهنی آماده کاری شوم که باید دوباره شروعش کنم. حالا با اشتیاق بیشتری دوباره استارت می زنم.
** یک روز اردویی حمیده عباسعلی چطور می گذرد؟
خب در کاراته اینطور نیست که بخواهی صرفا به تمرینات اردویی اکتفا کنی چون آنجا شرایط تمرینی یکسانی برای همه وجود دارد، به همین خاطر وقتی تمرین تمام می شود بدون استراحت خودم اختصاصی تمرین می کنم. در روز چیزی در حدود 4 تا 5 ساعت تمرین می کنم.
** خوشبختانه چند سالی است که بدنسازی هم جایگاه خود را در ورزش بانوان پیدا کرده، فکر کنم شما هم تمرینات خوبی را از این نظر پشت سر می گذارید؟
بدنسازی مکمل همه رشته های ورزشی است و خیلی به ورزشکار حرفه ای کمک می کند تا در رشته خودش موفق عمل کند و کمتر آسیب ببیند. خصوصا اینکه یک ورزشکار اگر فقط تمام وقتش را در رشته خودش بگذراند، این گاهی کسل کننده می شود. من معمولا همراه با خانم رجبی تمرین بدنسازی می کنم و از همسرش پیمان رجبی هم کمک می گیرم. این روی پیشرفتم خیلی تاثیرگذار بوده است.
** حالا که صحبت از لیلا رجبی شد، او بعد از المپیک از مسائلی دلگیر است که اعلام کرده که دیگر نمی خواهد ورزش قهرمانی را ادامه دهد.
با لیلا دوست هستم اما نمی توانم در مورد تصمیمش صحبت کنم چون جای لیلا نبوده ام. فقط می دانم او از یک کشور دیگر آمده و تابعیت ایرانی دارد، او شرایط متفاوتی را قبلا تجربه کرده و پذیرفتن برخی مسائل برایش سخت است، او گاهی با موضوعاتی در اینجا مواجه است که قبلا در کشورش آنها را ندیده، اما با این وجود همیشه سعی کرده بر مشکلات غلبه کند و این کار هر کسی نیست. همیشه او را تحسین می کنم به خاطر تلاشی که می کند و اراده قوی ای که دارد.
** حالا که کاراته المپیکی شده، حتما آینده برای شما کسب مدال در این میدان بسیار بزرگ است؟
به هر حال آدم ها برای خود هدفی بلند مدت در نظر می گیرند که هدف من هم المپیک است. همیشه جزو آرزوهایم بود که کاراته در زمانی که من هم در آن حضور دارم، المپیکی شود و هر وقت در این خصوص صحبت می شد به همه می گفتم که مطمئنم که تا وقتی من هستم کاراته به المپیک می رود. وقتی این اتفاق افتاد خیلی خوشحال شدم. حالا اول باید بتوانم سهمیه بگیرم و بعد در این میدان حضور داشته باشم. المپیک بزرگترین رویداد ورزشی است و انگار با کسب مدال در آن پرونده ورزشی ات کامل می شود، اما با این وجود قبل از فکر کردن به المپیک، ما یک جهانی و یک بازی های آسیایی پیش رو داریم که باز هم سعی می کنم پله به پله پیش بروم و به هدفم برسم.
گفت و گو : مرضیه دارابی/مردم سالاری