«مصطفی کواکبیان» دبیرکل حزب مردم سالاری و نماینده مردم تهران، ری، شمیرانات، اسلامشهر و پردیس در مجلس شورای اسلامی میهمان برنامه اینترنتی«رینگ» بود که در شبکه آپارات پخش شد. برنامه ای که ماهیتی انتقادی داشت و البته گاه گرایشهای اصولگرایانه از آن به مشام می رسید. اما کواکبیان به پرسشهای این برنامه چالشی، پاسخ داد. متن این گفتگوی چالشی را در زیر بخوانید:
اخیرا آقای قالیباف به طیف شما، مجلس و دولت شما گفته بیعُرضه. شما بیعرضهاید؟
مجلس عرضه و بیعرضهاش خیلی مشخص نمیشود. این مسئولان اجرایی هستند که باید عرضه نشان دهند. مجلس کار اجرایی ندارد. مجلس کار نظارتی دارد و این عرضه در مصوباتش بروز و ظهور میکند. هیچکدام از نمایندگان مجلس نه شهردارند نه استاندار هستند.
شما اگر بخواهید براساس مصوبات مجلس به آقای قالیباف جواب بدهید که ما با عرضه بودیم، مهمترین مصوباتی که اشاره میکنید کدام است؟
ما در بحث تقنینی یک بحث داریم، در بحث نظارتی یک جور دیگر باید بحث کنیم. من معتقد هستم در بحث نظارتی آنگونه که باید قاطعیت به خرج ندادیم. یکی از این مباحث املاک نجومی شهرداری تهران بود. من خودم به عنوان مسئول تحقیق و تفحص از املاک نجومی شهرداری برای سومین بار موضوع را در صحن مطرح کردم و هربار با دو سه رای که از قبل لابی شده است رای نمیآورد.
چه کسی مانع شده است؟
کسی تفنگ رسمی نیاورده است، عرض کردم با لابیهای که دوستان انجام میدهند مانع میشوند.
مهمترین کسانی که مانع تحقیق و تفحص املاک نجومی در مجلس شدند چه کسانی بودند؟
من شخص آقای لاریجانی را بیتاثیر نمیدانم، چند بار این بحث مطرح شد اما با لطایف الحیل از آن گذشتند. حداقل دوستان خودش در فراکسیون مستقلین مجلس خیلی همراهی نکردند و ما نتوانستیم نتیجه بگیریم.
یعنی شما آقای لاریجانی را مانع اصلی اجرای شدن طرح تحقیق و تفحص املاک نجومی در مجلس میدانید؟
شخص ایشان و گروه فراکسیون مستقلین که کمتر همراهی کردند؛ سه فراکسیون در مجلس داریم، فراکسیون اصولگرایان، فراکسیون اصلاح طلبان و فراکسیون مستقلین. اگر دو فراکسیون با هم باشند مصوباتشان به نتیجه میرسد؛ ولی نباشند قطعا یک فراکسیون به تنهایی نمیتواند مصوبهای از مجلس بگیرد.
اخیرا آقای کدخدایی(سخنگوی شورای نگهبان) مصاحبهای کردهاند و گفتهاند 90 نفر از نمایندگان فعلی عمدتا به دلیل مسائل مالی رد صلاحیت شدند، من به این تعداد کسانی را که به دلیل مسائل مالی خودشان ثبت نام نکردند نیز اضافه میکنم، همچنین کسانی که هنوز فساد مالی آنها کشف نشده؛ اینطور به نظر میآید که حداقل یک سوم مجلس فعلی ما درگیر فساد مالی هستند. به نظر شما در بند مالی اوین یا سیسیل ما یک سوم فاسد مالی داریم؟ در چه نمونه جمعیتی ما یک سوم فاسد مالی داریم؟ در رسانهها هم در مورد فساد مالی نمایندهها صحبت میشود و هنوز به مرحله قضایی نرسیده است.
نمیشد گفت آنهایی که ثبت نام نکردند لزوما همه مشکل مالی داشتند، برخی به دلیل سن بالا ثبت نام نکردند. من قبول دارم بعضی از نمایندگان به این دلیل بودهاند، اما با تصویری که شما میسازید موافق نیستم.
باید به جامعه یک فیدبک داده شود که این افراد به نظر ما فاسد میرسند، اینها مسامحه کار هستند، اینها نمیگذارند طرح تحقیق و تفحص به نتیجه برسد، اینها نمیگذارند ما در مورد فلان موضوع ورود کنیم...
کمی هم تحمل بفرمایید ما صحبت کنیم! ببینید من خودم موافق تعبیر امام خمینی هستم که فرمودند: «مجلس در راس امور است و باید عصاره فضایل ملت تلقی
من معتقدم از اساس نهاد مجلس باید حراست کرد و نباید با این حرفها مردم را مایوس کرد، این روند به گونهای در حال پیشروی است که انگار به مردم میگوییم پای صندوقهای رای بیایید و به فاسدترین نهادها رای بدهید! این چه تفسیری است؟ مجلسی که قرار است در راس امور باشد و به نمایندگی از این ملت مهمترین تصمیمات را اتخاذ کند و بهترین نظارت را داشته باشد باید پاکترین نهاد باشد
شود.» بله عدهای بودهاند که از موقعیت شغلی سواستفاده کردهاند و به راههایی کشیده شدهاند که راههای فساد آنها را فراهم کرده است.
من معتقد هستم که سه نهاد در این میان مقصر هستند که یکی از آنها قوه قضائیه است. قوه قضائیه در طی این مدت در مورد این 90 نماینده خواب بوده است؟ این نهاد مرجع رسیدگی به این مسائل است. دومی هیات نظارت بر رفتار نمایندگان است که باید این موارد اگر وجود داشته مطرح و پیگیری میکرد. و سوم نهادهای مدنی، احزاب و افکار عمومی، که البته مطبوعات و صداوسیما میتوانستند نقش داشته باشند. اگر نهاد قضایی یا نظارتی مجلس به وظیفهاش عمل نکرد، رسانهها هم چیزی نگفتند.
من معتقدم از اساس نهاد مجلس باید حراست کرد و نباید با این حرفها مردم را مایوس کرد، این روند به گونهای در حال پیشروی است که انگار به مردم میگویم پای صندوقهای رای بیایید و به فاسدترین نهادها رای بدهید! این چه تفسیری است؟ مجلسی که قرار است در راس امور باشد و به نمایندگی از این ملت مهمترین تصمیمات را اتخاذ کند و بهترین نظارت را داشته باشد باید پاکترین نهاد باشد. من میپذیرم، اما واقعیت این است که به همه مربوط میشود که چرا این موضوع تابه حال مطرح نشده است؟
در عین حال باید به نوعی شفافیت مالی مطرح شود. اخیرا قوه قضائیه گفته است که قبل از تصدی مسئولیت و بعد از مسئولیت باید مشخص باشد که شخص چه اموالی دارد و اموالش را اعلام کند. حتی من پیشنهاد دادم اموالی که اعلام میشود لازم نیست محرمانه بماند و به رسانهها هم اعلام شود. دستگاه قضا اگر در این مدت اینگونه رصد میکرد و حتی اموال فرزندان آنها را رصد میکردند اینگونه نمیشد. من اموالم را محرمانه به قوه قضائیه اعلام کردهام، شفاف اعلام کنند که اگر من وارد مجلس شدم 4سال بعد این اموال چقدر اضافه شده است.
با اوصافی که شما بهتر از ما به آن آگاه هستید، بزرگترین فسادهایی که در مجلس اخیر دیدهاید چه بوده و متعلق به چه کسی بوده است؟
ما اخیرا قانونی تصویب کردیم مبنی بر شفافیت در هزینههای تبلیغات انتخاباتی، دوستانی که باید نظارت کنند خوب دقت کنند که پولهایی که برای تبلیغات میلیاردی در بعضی جاها هزینه میشود باید شفاف باشد و در پرونده کاندیدا ثبت شود.
شما در جایی هستید که تعداد زیادی آدم فاسد اطراف شما هست، در بین این افراد چشم شما بیشتر چه کسی را گرفته است؟ اسم بگویید آقای کواکبیان.
وقتی فردی موقعیتی دارد، افراد با واسطه یا بیواسطه میآیند تا از موقعیت آن فرد برای منافع خود استفاده کنند، ممکن است آن فرد هم خیلی مایل به این سواستفاده نباشد، اما زمینه این سو استفاده فراهم شده است. خیلی از افراد هستند که نفوذ دارند و با داخل مجلس لابی میکنند.
مثلا چه کسانی؟
فرض کنید نهادهای اقتصادی یا بخش خصوصی یا حتی بخش دولتی.
کدام نهاد اقتصادی یا بخش خصوصی؟
من کلی میگویم.
اگر جای من و شما هم عوض شود من میتوانم کلی بگویم. اینها از مقوله پند و اندرز سیاسی است، شما سیاستمدار برجسته کشور هستید از سیاستمدارهای خوشنام هستید دو دوره در مجلس حضور داشتید، روزنامه و حزب دارید در کریدور اصلی اخبار و اطلاعات هستید، از شما انتظار میرود که بگویید مهمترین فسادی که این اواخر دیدید متعلق به چه نهادی بوده است؟ مردم این کلیات را از حفظ هستند.
من باید انسان قانونمداری باشم، اسنادی که برای بنده ثابت نشده است نمیتوانم بگویم، حتی قوه قضائیه هم تا برایش ثابت نشود آبروی افراد را نمیبرد. بنده عرض میکنم که طبقات ضعیف جامعه به مجلس دسترسی ندارند،
اخیرا قوه قضائیه گفته است که قبل از تصدی مسئولیت و بعد از مسئولیت باید مشخص باشد که شخص چه اموالی دارد و اموالش را اعلام کند. حتی من پیشنهاد دادم اموالی که اعلام میشود لازم نیست محرمانه بماند و به رسانهها هم اعلام شود. دستگاه قضا اگر در این مدت اینگونه رصد میکرد و حتی اموال فرزندان آنها را رصد میکردند اینگونه نمیشد. من اموالم را محرمانه به قوه قضائیه اعلام کردهام، شفاف اعلام کنند که اگر من وارد مجلس شدم 4سال بعد این اموال چقدر اضافه شده است
آدمش را ندارند که وارد مجلس شود، اما شما در راهروهای مجلس میبینید که بخشهای مختلف خصوصی و دولتی رفت و آمد دارند و در این میان افرادی پیدا میشوند که از موقعیت یک نماینده به نفع خودشان سواستفاده میکنند.
وقتی همه نمایندههای مجلس میگویند که بله ما هم میدانیم و کلی است همه اتهامات معطوف به مجلس میشود، اما اگر مجلسی داشته باشیم که لحظه به لحظه با جامعه پیش بیاید و در لحظات حساس بگوید فلان نهاد یا صنف این فساد را مرتکب شده است قوه قضائیه پیگیری کند. ما از این جنس کارها نداریم.
بحث من این است که همه معطوف به مجلس نیست، برخی مربوط به افکار عمومی است بخشی نظارت است. نظارت افکار عمومی نیست. یک خبرنگار در مورد املاک نجومی حرف میزند 5سال حبس میگیرد.
این مربوط به قوه قضائیه است...
همین را میگویم، داخل مجلس ما باید سازوکارهای نظارتی خوبی تعبیه کنیم که این سازوکارها مانع لابیهای سواستفادهگر باشند.
ببینید آقای کواکبیان من روشن بگویم دوستان شما اخباری را به خبرنگارها درز میدهند، خبرنگارها حساس میشوند و پیگیری میکنند، برای رسانه و خبرنگار دردسر ایجاد میشود اما سیاستمداران خود را کنار میکشند. ما این ویژگی زدن حریف با چماق کسی دیگر را در هر دو جناح داریم.
شما سالهاست در رسانه کار میکنید، تا به حال چند مورد به من مدارک دادهاید که کسی سواستفاده اقتصادی میکند و ما پیگیری نکردهایم؟
بحث ما شخصی نیست. در ماههای گذشته در باره چند نماینده دهها و صدها سند منتشر شده است، قطعا شما دیدید که خبرنگارها در فضای مجازی منتشر کردهاند، قطعا شما شورای نگهبان و قوه قضائیه دیدهاید، حتی یک واکنش رسمی نداشتهایم! از این روشنتر؟ شخص متهم کری میخواند و رسما میگوید کاری نمیتوانید بکنید! حتی نظام را تهدید میکند!
شما احتمالا مذاکرات مجلس را یا کم شنیدهاید یا اصلا نشنیدهاید. اتفاقا من یکی از کسانی بودم که بر سر بازداشت آن دو نماینده که بعضی دوستان حرفهایی میزدند که همه را میگیرند و دیگر نمیتوانیم حرف بزنیم من در مجلس صحبت کردم که مجلس باید سالم باشد.
نه حرف من در مورد این دو مصداق اخیر است نه آن ماشینها!
من خبر ندارم! روسای بعضی کیسیونها هستند؟
بله!
من میخواهم بگویم شورای نگهبان که میخواهد مو را از ماست بکشد، اگر به نتایجی رسیده است که نباید تایید کند، اگر بررسی نکرده است که باید بررسی میشد. من به طور مشخص در مورد برخی افراد ذهنیتی دارم که فرد بعضی افراد را در بعضی وزارتخانهها منصوب کند. اما این که این افراد سواستفاده کردهاند یا خیر نمیدانم.
اگر شورای نگهبان تایید نکند انتخابات تشریفاتی نمیشود؟
تشریفات انتخابات زمانی اتفاق میافتد که رقابت شکل نگیرد. ما باید بتوانیم رقابت جدی داشته باشیم.
شما اگر شورای نگهبان باشید کدام یک از نمایندگانی که تایید شدند را رد میکنید؟
این چه سوالی است که شما میپرسید! ما میگویم چرا رد صلاحیتها گسترده بوده است، شما از چرای تایید صلاحیتها میگوید!
سوال دیگرم این است که کدام یک از رد صلاحیت شدهها را تایید میکنید؟ دو اسم به من بگویید، یک اصلاح طلب یک اصولگرا.
اجازه بدهید من از رد صلاحیتها صحبت کنم. برای اینکه تایید شدن به من ربطی ندارد، من نمیتوانم آبروی همکارانم را ببرم. اما در رد صلاحیت شدهها من «علی مطهری» را میگویم و متعقدم کسی بود که میتوانست تایید صلاحیت شود و آنچیزی که ما خبر داریم جر توئیتها و حرفهای داخل
من به عنوان دبیر کل یک حزب اصلاحطلب میگویم، این که بگوییم این مجلس، مجلس اصلاحطلبان بوده کاملا خطاست، اکثریت مجلس یا اصولگرا بود یا مستقلینی که در اختیار اصولگرایان بودند. مجلس متعلق به قالیبافیها بوده است ما نهایتا 110 نفر بودیم، با این 110 نفر باید کجای عالم را میگرفتیم؟
مجلس چیزی از او ندیدهایم. شاید شورای نگهبان اطلاعاتی دارد که ما نداریم اما باید برای افکار عمومی شفاف سازی شود. به هر حال ما لیستهایی به شورای نگهبان دادهایم که فکر میکردیم در این بحثهای مالی نیستند و فکر کردیم شاید بررسی کمتری صورت گرفته است.
شما همچنان فکر میکنید اتهام آقای قالیباف اتهام کذبی است؟
بله، آقای قالیباف منظورشان این است که چرا ما رئیس جمهور را استیضاح نکردیم، چرا دولت را کلهپا نکردیم. من به عنوان دبیر کل یک حزب اصلاحطلب میگویم، این که بگوییم این مجلس، مجلس اصلاحطلبان بوده کاملا خطاست، اکثریت مجلس یا اصولگرا بود یا مستقلینی که در اختیار اصولگرایان بودند. مجلس متعلق به قالیبافیها بوده است ما نهایتا 110 نفر بودیم، با این 110 نفر باید کجای عالم را میگرفتیم؟
چه کسانی قالیبافی بودند؟
آنانی که در بخش اصولگرایان و مستقلین بودند. حدودا 110 نفر اصلاح طلب داشتیم. 60 تا 70 نفر مستقلین و نزدیک 100 نفر اصولگرایان بودند. البته حدود 30 نفر هم بودند که در قالب هیچکدام از این 3 فراکسیون نمیگنجیدند و همه جا بودند. هیچکدام از این 70 نفر مستقلین به طرح تحقیق و تفحص رای ندادند. حتما لابی شده است، حالا شما میخواهید بگویید لابی نشده است؟
«میعاد صالحی» رئیس سابق صندوق بازنشستگی کشور، اخیرا مصاحبهای داشته که گفته در دوران تصدی کوتاه من 25 نماینده مجلس پیش من آمدند؛22 نفر از آنها خواسته نامشروع مالی داشتند. ما گزارشهایی از این دست از دولت و نهادهای دیگر به کرات میشنویم. دو دلیل دارد یا میخواهند این مجلس را به هر دلیلی سیبل قرار بدهند تا در انتخابات میوه آن را بچینند؛ یا اینکه واقعا بوده است و شما نخواستید عنوان کنید. حالا یا مصلحت سیاسی بوده است یا تعهدات چندجانبهای که وجود دارد یا هر دو. شما خودتان در رابطه با خودتان بارها گفتهاید که از نمایندگان شفاف مجلس هستم و صراحت لهجه دارم. یک سوال ساده، برای استیضاح آقای آخوندی شما پیگیر بودید یا نبودید؟
همین آقای میعاد صالحی چرا اسم این 22 نماینده را نمیگوید؟ به من که مراجعه نکردهاند! شفافیت یعنی همین!
آقای میعاد صالحی اسامی را منتشر کردند. حتی از رئیس کمیسیون اجتماعی مجلس اسم بردند. شما هم دوتا اسم به ما بگویید!
من تا از چیزی یقین نداشته باشم مصاحبه نمیکنم. آنها مدرک دارند. و اما در مورد بحث آقای آخوندی، من در سوالاتی که از وزرا پرسیدم یکی هم آقای آخوندی بوده شرکت کردهام، اما استیضاح را خیر امضا نکردم، با استیضاح رئیس جمهور هم مخالف بودهام. دلیل امضا نکردن من این است که گاهی باید قبول کنیم در داخل مجلس جریانات سیاسی نقش دارند، من وقتی میبینم سردمدار استیضاح یک جریان سیاسی خاص است من باید بروم زیر علم او سینه بزنم، این کار را نمیکنم. شاید اگر استیضاح در صحن مطرح شود به آن رای هم بدهم اما این که با آنها همصدا شوم این کار را نکردهام.
اتفاقا جامعه هم این را فهمیده است که زمانی که نماینده مجلس باید یقه یک وزیر را بگیرد یا تغییرش دهد آنقدر این قبیلههای سیاسی ملاحظات دارند که نماینده مجلس فریز میشود. مسئله این است که شما رای نگرفتهاید که زیر علم چه کسی سینه بزنید!
یکی از بزرگترین ضعفهای مجلس ما این است که فراکسیونی است نه حزبی. اگر احزاب مانند کشورهای دموکراتیک آنقدر قدرت داشته باشند، شفاف مواضع خود را بیان میکنند.
آن چیزی که شما از حزب میخواهید جریان اصلاحات دارد. به لحاظ تشکیلاتی شما تعدادی حزب هستید. این احزاب در تصمیمات بزرگی مثل انتخابات تابع یک شورای سیاستگذاری هستند، اشکال ماجرا این است که نظام انتخابات حزبی نداریم. ما در همین مجلس 6 ماه تلاش کردیم برای اصلاح قانون انتخابات. اما شورای نگهبان رد کرد. آقای لاریجانی میتوانست مجددا در دستور کار قرار دهد، من شاید ده بار تذکر دادم که اگر شورای نگهبان با بخشهایی مخالف است، بقیه بخشها را در دستور کار بیاورید، اما اتفاق نیفتاد
اعضای خرد، احزاب کاملا هماهنگ هستند. این که شما میتوانید برای آقای روحانی 180دفتر را در کل کشور بسیج کنید یعنی حزب.
اشکال ماجرا این است که نظام انتخابات حزبی نداریم. ما در همین مجلس 6 ماه تلاش کردیم برای اصلاح قانون انتخابات. اما شورای نگهبان رد کرد. آقای لاریجانی میتوانست مجددا در دستور کار قرار دهد، من شاید ده بار تذکر دادم که اگر شورای نگهبان با بخشهایی مخالف است، بقیه بخشها را در دستور کار بیاورید، اما اتفاق نیفتاد. فقط همین بحث شفافیت هزینههای تبلیغات انتخاباتی مطرح شد. وقتی میگویم انتخابات حزبی، در آنجا پیشبینی شده بود که فردی که پای صندوق رای میرود، هم بتواند به اشخاص رای دهد و هم احزاب. ما فعلا فقط اشخاص داریم، اشخاص هم اینگونه است که در حوزه انتخابیه راهنمای چپ میزند برای رای گرفتن، میاید در مجلس به راست میپیچد. اگر قرار بود احزاب داشته باشیم، نماینده باید به حزب پاسخگو باشد. الان بسیاری از اشخاص هستند که 4 سال پیش با ما عکس یادگاری گرفتند، اما در مجلس زنبیلشان را جای دیگر گذاشتند. اینطور روی چه کسی میتوان حساب کرد؟ تیپهایی که در این دوره میخواهند به مجلس بیایند اصلا نظام انتخاباتی حزبی را قبول ندارند.
من شفاف به شما بگویم که ریشه اختلاف کجاست، برخی انتخابات را قبول ندارند ولی تصرف مجلس را قبول دارند. وقتی که کسی در راهپیمایی پلاکارت لیاخوف کجایی به دست گرفته است این چه مفهومی دارد؟ این افراد ذرهای به انتخابات اعتقاد ندارند. انتخابات را قبول ندارند اما میگویند اگر مجلس و بقیه دستگاهها در دست من باشد به منویاتم میرسم. باور کنید من افرادی را میشناسم که کاندیدا شدهاند، اما ذره ای به اندیشه امام که میزان رای ملت است، که مردم همه کاره نظام هستند، این که مردم ولی نعمت ما هستند ،رویکرد ما افکار عمومی مردم است باور ندارند. میگویند مردم بعضی جاها نمیفهمند و ما باید به نمایندگی از مردم تصمیم بگیریم.
من به آقای قالیباف هم همینجا پیشنهاد مناظره دادم. برخی میگویند انتخابات منشا مشروعیت نظام نیست به چه مفهومی؟ به مفهوم مشروعیت سیاسی. امام به ما یاد دادند تابع آرای ملت باشیم، ما نباید دیکتاتوری باشیم. برخی از دوستان ما معتقد هستند که مردم زینت المجالس هستند، برای تشریفات و گرم کردن فضای انتخابات هستند ولی اگر بخواهند نظر آخر را بدهند مردم نمیتوانند.
آقای قالیباف چند انتخابات باختند و بی سر و صدا کنار رفتند. اینکه یک نفر گفته است لیاخوف کجایی، خیلیها هم حرفهای دیگری زدند. این ملاک بازی سیاسی نیست. خیلیها هم گفتند در راهپیمایی قانون اساسی را آتش زدند. این که گروهی کاری بکنند ملاک نیست.
این دوستان تبری بجویند. اعلام برائت کنند که این شعار را قبول نداریم.
من گفتوگوهای دو سه سال اخیر شما را رصد کردم، سه نکته به ذهن من رسید. یکی انتقاد جدی شما به دولت آقای روحانی، یکی انتقاد شما به مجلس، و دیگری انتقاد شما به شورای شهر تهران. حرف من این است که در زمان انتخابات شما همه حیثیت و امکانات سازمانی خود را برای شکل گیری آن دولت و این شورا و مجلس خرج میکنید، نمیشود بعد از انتخابات بگویید من تذکر دادم من گفتم من با این روند مخالف بودم. یک لحظهای وجود دارد که ما باید بپرسیم شما مسئولید، یک شورای شهر 30 نفره کاملا از جریان شما یک مجلس غالب و دولت، این مسئولیت کجا رفته است؟ شما کجا میگویید ما این کار را کردهایم، اما اشتباه کردیم؟
من برای انتخابات ریاست جمهوری کاندیدا بودم، من اگر میخواستم با آقای روحانی باشم برای چه
من با هرگونه افزایش قیمت بنزین مخالفت کردم. ما به دولت پیام دادیم که مخالفیم. من نطقی داشتم که به دلیل قطع بودن اینترنت و کم لطفی همیشگی صدا و سیما شما نشنیدید(خطبه بنزینیه). رهبری گفتند در کار کارشناسی دخالت نمیکنم، اما از تصمیم سران سه قوه حمایت میکنم. ما همین جمله را گفتیم، گفتیم سران سه قوه بیایند مجلس صحبت کنیم حتی در دیدار با آقای رئیسی خواهش کردم یکبار دیگر بیایند در مجلس بررسی کنیم. ما از تصمیم سران نمیخواستیم حمایت کنیم، آقای شمخانی در مجلس گفتند این تصمیم به شورای عالی امنیت ملی رفته است و آنجا هم تاکید شده است که اجرا شود، بر اساس اصل 176 قانون اساسی تصمیم شورای عالی امنیت ملی بعد از اجازه رهبری لازم الاجراست. یعنی ما هیچ طرحی نمیتوانستیم بدهیم. ما کاری که میتوانستیم انجام بدهیم این بود که جلسهای تشکیل بدهیم که سران سه قوه بار دیگر بیایند با حضور نمایندگان این اتفاق بیفتد که هیچکدام استقبال نکردند
پا پیش گذاشتم؟ اما به هر دلیلی شورای نگهبان صلاحیت ما را تایید نکردند. من اعتقاد داشتم که بهتر از آقای روحانی در مواضع سیاسی، اقتصادی، بین المللی و ... برنامه و اجرا دارم اما نشد. اما بعد از آن آمدم بین گزینههای موجود سبک و سنگین کرده و به سمت خیر الموجودین رفتیم. بین 2 نفر باقی مانده در عرصه، آقای روحانی را بهتر دانستیم، انتخاب که گناه نیست! ما در آن موقع انتخابی کردیم که اصلا پشیمان نیستیم. اما به این مفهوم نیست که اگر حمایت کردیم چشم ببندیم و تمام بدیها را نبینیم.
چه اتفاقی بیفتد پشیمان میشوید؟
ما دو گزینه داشتیم. گزینه سومی وجود نداشت. در آذر 96 گفتم همشهری عزیزم بجنب وضع اقتصادی کشور مناسب نیست. ما باید افتخار کنیم که از شما حمایت کردیم اما وضعیت به گونهای نیست که افتخار کنیم. اگر شما مشکل دارید و میگوید عده ای نمیگذارند بیایید برای مردم توضیح دهید؛ آقای روحانی این کار را نکرد. ما آنقدر حریت داشتیم که این حرفها را هم بزنیم. اما در عین حال شما توجه داشته باشید که واقعا در بحث انتخابات گزینههای محدودی وجود دارد. ما باید داشتههای خودمان را در لیست بگذاریم. دوستان رقیب ما طوری القا کردهاند که تا ما حرفی میزنیم میگویند دولت که از شما بوده، مجلس از شما بوده، شورا از شما بوده؛ پس شما هیچ کاری نکردید. در حالی که اینطور نیست. مجلس دست ما نبوده است. همین فراکسیونهای مجلس در دولت هم وجود دارند. حزب اعتدال و توسعه وجود دارد با چند وزیر، اصلاح طبان هستند با چند وزیر، اصولگراها هستند با چند وزیر. چرا فقط اصلاحطلبها باید پاسخگوی دولت باشند؟ یعنی اصولگراهای دولت وزیر نیستند؟ معتدلین نباید پاسخگو باشند؟
چون حزب اعتدال و توسعه بدنه اجتماعی نداشت؛ شما بدنه اجتماعی اصلاح طلبان را در دامن آقای روحانی ریختید. در نتیجه در چنین لحظهای میگویید ما دو گزینه داشتیم. سوال من این است چه اتفاقی باید در کشور بیفتد تا شما بگویید پشیمان شدهاید؟ چه اتفاقی نیفتاده که باید بیفتد؟ نکته دوم این است که شما فکر نمیکنید این بازی اصلاحطلبان و اصولگرا، این دوگانه سازی دیو و فرشته که در انتخابات از آن استفاده میکنید این را از ما انتظار نداشته باشید که بعدا هم باور کنیم. دوستان اصلاح طلب و اصولگرا همه یکصدا از افزایش قیمت بنزین دفاع کردند، تفاوت در این بود که اصلاح طلبان میگفتند به مردم فرصت اعتراض بدهید، اصولگراها میگفتند شیوه را پلکانی کنید.
این را بگویم که ما در آن ماجرا چند طرح آماده کرده بودیم پیشنهادها را ارائه کردیم. من با هرگونه افزایش قیمت بنزین مخالفت کردم. ما به دولت پیام دادیم که مخالفیم. من نطقی داشتم که به دلیل قطع بودن اینترنت و کم لطفی همیشگی صدا و سیما شما نشنیدید(خطبه بنزینیه). رهبری گفتند در کار کارشناسی دخالت نمیکنم، اما از تصمیم سران سه قوه حمایت میکنم. ما همین جمله را گفتیم، گفتیم سران سه قوه بیایند مجلس صحبت کنیم حتی در دیدار با آقای رئیسی خواهش کردم یکبار دیگر بیایند در مجلس بررسی کنیم.
ما از تصمیم سران نمیخواستیم حمایت کنیم، آقای شمخانی در مجلس گفتند این تصمیم به شورای عالی امنیت ملی رفته است و آنجا هم تاکید شده است که اجرا شود، بر اساس اصل 176 قانون اساسی تصمیم شورای عالی امنیت ملی بعد از اجازه رهبری لازم الاجراست. یعنی ما هیچ طرحی نمیتوانستیم بدهیم. ما کاری که میتوانستیم انجام بدهیم این بود که جلسهای تشکیل بدهیم که سران سه قوه بار دیگر بیایند با حضور نمایندگان این اتفاق بیفتد که هیچکدام استقبال نکردند.