حادثه تصادف اتوبوس در واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی و جان باختن ده نفر در این حادثه، بار دیگر موضوع مدیریت بر این دانشگاه را در محور تحلیلها قرار داده است. چراکه دانشگاه آزاد اسلامی با روی کار آمدن "علی اکبر ولایتی" در حوزه مدیریت دستخوش تحولاتی شد که عموما از دیدگاه کارشناسان، این تغییر و تحولات جنبه سیاسی داشته است. داوود محمدی نماینده مردم تهران و عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی، در گفتوگو با "مردمسالاری آنلاین" می گوید: "آقای ولایتی باید در قبال سانحه دردناک پیشآمده در دانشگاه پاسخگو باشد." محمدی تصریح کرد کمیسیون آموزش مجلس از ولایتی باید دعوت به عمل آورد تا با حضور در کمیسیون به مردم و نمایندگان پاسخ بدهد. این نماینده مجلس شورای اسلامی، با اشاره به اساسنامه دانشگاه آزاد اسلامی گفت: این اساسنامه میتواند مورد بررسی مجدد قرار بگیرد. به گفته او در حال حاضر دانشگاه آزاد هیچگونه حرف شنوی از وزارت علوم ندارد. در این گفتوگو از نواقص مدیریتی دانشگاه آزاد، تاثیرات تغییر مدیران بر سانحه دانشگاه آزاد، چند شغله بودن علی اکبر ولایتی و سوء تاثیر این موضوع بر مدیریت او بر دانشگاه آزاد و همچنین از نتایج انقلاب فرهنگی بر جامعهی دانشگاهی کشور سخن به میان آمده است. گفت و گوی صریح "
مردم سالاری آنلاین" با داوود محمدی را بخوانید:
در محیط آموزشی کشور هر از چندگاهی شاهد وقوع اتفاقات ناگوار و تلخی هستیم. از فوت دانشآموزان زاهدانی تا دانشجویان دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات نمونه این حوادث تلخ هستند. چرا این همه اتفاق ناگوار باید در محیط آموزشی ایران رخ بدهد؟
اتفاقی که در دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات رخ داد بسیار تلخ بود. جا دارد به خانوادههای این عزیزان تسلیت بگویم. امیدوارم حال مصدومین هر چه زودتر خوب شود. چند روز پیش هم در مدرسهای در زاهدان آتشسوزی اتفاق افتاد که بسیار دردناک و تلخ بود. این وقایع فیزیکی شرایط بسیار ناخوشی را در کشور ایجاد کرد. این مشکلات به دلیل عدم نظارت و مدیریت صحیح رخ داده است. قطعا در هر دو مورد باید مسئولان مربوطه جوابگو باشند.
بنابه گزارشها، وسیله حمل و نقل دانشجویان دانشگاه آزاد، از ایمنی لازم برخوردار نبوده است. برای جابجایی افرادی که آینده علمی کشور را می سازند، چرا باید از این
قطعا افراد مسئول، از رییس دانشگاه تا بخش معاونت و همچنین مسئول حمل و نقل دانشگاه باید پاسخگو باشند. مساله مهم در مدیریت آموزشی، ثبات مدیریت است. در دو سال اخیر در دانشگاه آزاد، شاهد تغییرات مدیریتی بودهایم. باید سوال کنیم که معیار برای تغییرات مدیریتی پی در پی چه بوده است؟ آیا این تغییرات سیاسی بودهاند؟ باید محیطهای آموزشی کشور به دور از گزینشهای سیاسی اداره شوند. افراد و مدیران توانمندی که به ساختار نظام معتقد هستند، ولو با هر سلیقهای باید وارد کار و عرصه مدیریت شوند. اما متاسفانه در دو سال اخیر در مورد دانشگاه آزاد به جهت تغییرات مدیریتی، حد نظارت و کیفیت مدیریتی آن کاسته شد
وسیله غیر ایمن استفاده کنند؟ برخی در دامنه کوه دانشگاه تاسیس کردهاند که این خود جای تحلیل و تفحص دارد. آیا در دامنه کوه میشود دانشگاه تاسیس کرد؟ با چنین شرایطی رفت و آمد در دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات بسیار مشکل است و نیاز به وسیله حمل و نقل ایمن دارد.
قطعا افراد مسئول، از رییس دانشگاه تا بخش معاونت و همچنین مسئول حمل و نقل دانشگاه باید پاسخگو باشند. مساله مهم در مدیریت آموزشی، ثبات مدیریت است. در دو سال اخیر در دانشگاه آزاد، شاهد تغییرات مدیریتی بودهایم. باید سوال کنیم که معیار برای تغییرات مدیریتی پی در پی چه بوده است؟ آیا این تغییرات سیاسی بودهاند؟ باید محیطهای آموزشی کشور به دور از گزینشهای سیاسی اداره شوند. افراد و مدیران توانمندی که به ساختار نظام معتقد هستند، ولو با هر سلیقهای باید وارد کار و عرصه مدیریت شوند. اما متاسفانه در دو سال اخیر در مورد دانشگاه آزاد به جهت تغییرات مدیریتی، حد نظارت و کیفیت مدیریتی آن کاسته شد. امید است هر چه زودتر این مشکل حل و فصل شود.
در خصوص آموزش و پرورش هم نیاز به ثبات مدیریتی داریم. آموزش و پرورش نیز به خاطر عدم ثبات مدیریتی دچار مشکل شده است. احساس میشود انتخابهای موجود بر اساس توانمندی و شایستگی افراد نیست. معتقدم ثبات مدیریتی در این بخش از اهمیت بسیار بالاتری برخوردار است. مدیران باید ثبات داشته باشند تا بتوانند فضای فیزیکی و علمی را رصد و بررسی کنند. اتفاقاتی که در چند ماههی اخیر رخ داده به جهت نبود دقت لازم است که به نوبه خود این موضوع به انتخاب نوع مدیران باز میگردد. استفاده از سیستم گرمایشی که به هیچ وجه استانداردهای لازم را نداشته و همچنین محیطی که جهت آموزش علمی مناسب نبوده، باعث اتفاق تلخ زاهدان شد. مطمئنا این موضوع به جهت سوء مدیریت بود. باید افراد مقصر به جامعه معرفی و با آنها برخورد شود. انتخاب مدیران باید بر اساس شایستگی و توانمندی باشد نه بر اساس نگاههای سیاسی و جناحی. نگاه سیاسی نباید معیار انتخاب مدیران آموزشی شود.
به نظر شما رخداد تلخ دانشگاه آزاد، تا چه میزان با نگاهی که بدان اشاره داشتید ارتباط دارد؟ به هر حال بحث انتخاب مدیران در چند سال اخیر در این دانشگاه حساس شده است.
البته حادثه به وجود آمده را باید با دقت بیشتری مورد بررسی قرار بگیرد. مشخصا مدیران این دانشگاه باید
ما به عنوان اعضای کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی بایستی در جریان اتفاقاتی که در دانشگاه آزاد رخ میدهد قرار بگیریم. بارها اعتراض کردهایم که مدیریت دانشگاه (شخص آقای ولایتی) باید ماهیت و دلایل تغییرات را در اختیار ما قرار بدهد. باید از ایشان بخواهیم که به مجلس بیاید و پاسخ بدهد. کمیسیون آموزش و تحقیقات باید از آقای ولایتی دعوت کند. در کمیسیون این موضوع را مطرح میکنیم که آقای ولایتی باید به مجلس بیاید و پاسخ بدهد. ایشان باید در این خصوص پاسخگو باشد
مورد بازخواست قرار بگیرند و با فرد خاطی برخورد شود. به جهت تغییرات مدیریت، من تصور نمیکنم مدیران مربوطه فرصت بررسی مشکلات دانشگاه را داشتهاند. تغییرات مدیریتی در زمان رییس پیشین دانشگاه نیز وجود داشت که ما البته به این تغییرات که باعث مشکلاتی شده بود، اعتراض کردیم. این اعتراضات به رییش دانشگاه آزاد منتقل شده بود. به هر حال این تغییرات موثر است و منجر به عدم ثبات مدیریت میشود. اما در این واقعه خاص باید بیشتر بررسی شود که ببینیم این تغییرات چگونه سوء تاثیراتی از خود بر جای گذاشته است. در برخی مواقع انتخابهای ما منطقی نیست.
با آمدن آقای "علیاکبر ولایتی" چنین به نظر میرسد که فضای دانشگاه آزاد یک قدم از فضای آموزشی کشور فاصله گرفت و دچار حواشی شد. به عنوان مثال ظرف زمان کوتاهی چندین بار رییس دانشگاه تغییر کرد...
ما به هیچ عنوان این تغییرات را نمیپذیریم. این تصمیمات مورد اعتراض ما هم واقع شده است. ما به عنوان اعضای کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی بایستی در جریان اتفاقاتی که در دانشگاه آزاد رخ میدهد قرار بگیریم. بارها اعتراض کردهایم که مدیریت دانشگاه (شخص آقای ولایتی) باید ماهیت و دلایل تغییرات را در اختیار ما قرار بدهد. متاسفانه اکنون این مشکلات به وجود آمده است. امیدواریم هر چه زودتر این موضوعات شفافسازی شود.
آیا مجلس میتواند از آقای "علیاکبر ولایتی" دعوت کند تا در خصوص این حادثه به مردم و نمایندگان مردم پاسخ بدهد؟
این کار باید حتما صورت بگیرد. باید از ایشان بخواهیم که به مجلس بیاید و پاسخ بدهد. کمیسیون آموزش و تحقیقات باید از آقای ولایتی دعوت کند. در کمیسیون این موضوع را مطرح میکنیم که آقای ولایتی باید به مجلس بیاید و پاسخ بدهد.
پس به نظر شما شخص آقای "علیاکبر ولایتی" باید پاسخگوی مشکلات دانشگاه آزاد و بخصوص سانحهای که در آن 8 نفر از دانشجویان کشور و دو نفر دیگر فوت شدند باشد.
بله همینگونه است. ایشان باید در این خصوص پاسخگو باشد. ایشان باید به ما پاسخ بدهد. در کمیسیون آمورش و تحقیقات این مساله را مطرح خواهیم کرد.
از الزام فاصله گرفتن فضای آموزشی کشور، از نگاه سیاسی صحبت کردید. آیا احساس نمیکنید با آمدن آقای ولایتی، فضای دانشگاه آزاد، بخصوص در حیطه انتخاب مدیران بیشتر سیاسی شده است؟
البته
کسی که در حیطه مدیریت وارد میشود باید از توان جسمی و علمی و ذهنی لازم برخوردار باشد. او باید توان اجرایی داشته باشد. با این شرایط چگونه میتوان یک فرد چند شغله را رییس دانشگاه کرد؟ دانشگاه آزاد که یکی از بزرگترین دانشگاههای دنیا است، مدیریت ویژهای میطلبداین در حالی است که مدیریت این دانشگاه، دارای مسئولیتهای مختلفی هم است. این همه شغل و مسئولیت که در یک فرد جمع شود امروزه در دنیای ما مورد قبول نیست
آقای ولایتی صرف نظر از جناح سیاسیاش، شخصیت برجستهای در حوزه سیاسی کشور محسوب میشود. او سوابق زیادی در حوزه سیاست دارد. از وزارت امور خارجه تا مشاور سیاسی رهبر انقلاب. با توجه به سوابق سیاسی و اجرایی ایشان، توقع داشتیم دانشگاه آزاد بهتر از گذشته اداره شود. در زمان آقای ولایتی باید این اتفاق رخ میداد. اما تا این لحظه این شرایط در دانشگاه آزاد محقق نشده است.
شما از تجربه آقای ولایتی صحبت کردید. اما همانطور که اشاره داشتید، ایشان در مدیریت دانشگاه آزاد ان چنانکه باید موفق عمل نکردند. علت را چگونه ارزیابی میکنید؟
بله؛ ایشان تجربه کافی داشتهاند. من معتقدم که این مساله حتما باید بررسی شود. منتها به هر حال انتظاری که ما از ایشان داشتیم، اتفاق نیفتاد. لذا باید این روند مدیریتی ایشان در کمیسیون آموزشی مجلس مورد بررسی قرار گیرد. البته ایشان از لحاظ مدیریتی و تجربه و همچنین جایگاه سیاسی، دارای تجارب مفیدی هستند. شخصیت علمی ایشان در حوزههای علوم انسانی مناسب ارزیابی میشود. آقای ولایتی فرد صاحب نظری هم است. از قضا در حوزه علمی و اجرایی تجارب خوبی هم دارند. اما به هر حال برای انتخاب مدیر، اصولی را باید مد نظر قرار داد که آقای ولایتی شرایط انتخاب را به لحاظ اجرایی و علمی دارا بودند. صحبت من این است که به لحاظ عینی و با توجه به سوابق گذشته ایشان، نمیتوان گفت که این گزینه اشتباه بود. اما با توجه به شرایط کنونی میتوانیم بگوییم که عدم موفقیت آقای ولایتی در مدیریت دانشگاه آزاد مشهود است و نمیتوان آنرا کتمان کرد. این موضوع (عدم موفقیت ایشان) عیان و آشکار است.
به نظر شما تعدد مشاغل "علیاکبر ولایتی" بر نوع مدیریتشان در دانشگاه آزاد تاثیر داشته است؟
امروزه حوزه مدیریت بسیار پیچیده است. دانشگاههای ما باید در تراز جهانی حرکت کنند. اکنون علوم در حال گستردهتر شدن هستند. تعدد رشتههای بینرشتهای در حال افزایش است. روز به روز شاهد گسترش مباحث علمی در دنیای علم هستیم. لذا کسی که در حیطه مدیریت وارد میشود باید از توان جسمی و علمی و ذهنی لازمی برخوردار باشد. او باید توان اجرایی داشته باشد. با این شرایط چگونه میتوان یک فرد چند شغله را رییس دانشگاه کرد؟ دانشگاه آزاد که یکی از بزرگترین دانشگاههای دنیا است، مدیریت ویژهای میطلبد.
به لحاظ قانونی دانشگاه آزاد باید از وزارت علوم تبعیت کند و زیر نظر این وزارتخانه باشد. ما در کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس بارها این موضوع را مطرح کردهایم. ولی متاسفانه اینچنین نیست. دانشگاه آزاد احساس میکند کار خودش را باید انجام بدهد و به وزارت علوم توجهی نمیکند. وزارت علوم باید به تحصیلات عالیهی کشور نظارت کند. دانشگاه آزاد نباید مستثنی از این امر باشد
در مقطع اخیر دانشگاه آزاد با مشکل جذب دانشجو و نهایتا با مشکلات مالی روبرو شد. این شرایط، مدیریت خاصی میخواهد. این در حالی است که مدیریت این دانشگاه، دارای مسئولیتهای مختلفی هم است. این همه شغل و مسئولیت که در یک فرد جمع شود امروزه در دنیای ما مورد قبول نیست.
از اساسنامه دانشگاه آزاد اسلامی هم صحبت کنیم. آبا موافق تغییر اساسنامه هستید؟
اساسنامه دانشگاه آزاد اسلامی باید بازبینی شود. دانشگاه آزاد بر اساس یک سری اصول به وجود آمد. حتی در زمان رژیم قبل هم ما دانشگاه آزاد داشتیم. بعدها این دانشگاه با توقعات و اهداف جدید در کشور تاسیس شد. بسیار هم مورد استقبال قرار گرفت. بعد از انقلاب در قالب دانشگاه آزاد اسلامی این روند پیگیری شد. حضرت امام بر تاسیس دانشگاه نیز تاکید کردند. در ابتدا باید یک آسیبشناسی جدی در دانشگاه صورت بگیرد. باید ساختار کنونی دانشگاه را بررسی کنیم. اگر تغییری در دانشگاه صورت گرفته (که اتفاقا به وفور هم صورت گرفته است) باید ببینیم این تغییرات بر چه اساسی بوده است. هدف از تغییرات چه بوده است؟ این موارد را باید بررسی کنیم تا بتوانیم ساختارشناسی متناسبی از اوضاع داشته باشیم.
بعضا دانشگاه آزاد را با سایر دانشگاههای بزرگ کشور مقایسه میکنند. به عنوان مثال میگویند دانشگاه آزاد را در حد سایر دانشگاههای بزرگ ایران ارتقا علمی ببخشیم. این قیاس درست نیست. این به عنوان یک سخن شاید مطلوب و زیبا باشد؛ اما این سخن در محتوا کاملا غلط است. اهداف دو دانشگاه آزاد و سراسری (مثلا دانشگاه تهران یا صنعتی شریف) متفاوت است. در تمام کشورها دانشگاههای متفاوت با کارکردهای گوناگونی وجود دارد. دانشگاهها در جهان طبقهبندی میشوند. دانشگاه آزاد نیز همینگونه است. باید این موضوع را مد نظر قرار بدهیم.
فردی که مدیر میشود باید با این فضا آشنا باشد تا اهداف را به خوبی دنبال کند. یکی از اشتباهاتی که در دانشگاه آزاد رخ میدهد این است که مدیران این دانشگاه از خارج دانشگاه میآیند. فردی که فضای دانشگاه را نمیشناسد نمیتواند اهداف دانشگاه را به فرجام برساند.
تغییر اساسنامه هیچ ایرادی ندارد. به مرور زمان ممکن است آسیبهایی در مسالهی خاصی به وجود آید که برای رفع این مشکلات باید یک قانون را تغییر داد. به نظر من این موضوع هیچ اشکالی ندارد.
در حال حاضر من زمانی فرماندار بودم. سخن یکی از افراد که قصد راهاندازی یک واحد دانشگاه آزاد را داشت شنیدنی بود. از او پرسیدم چرا میخواهید دانشگاه تاسیس کنید؟ به من پاسخ داد "به هر حال جوانان شهرمان کارت دانشجویی در جیبشان باشد و بدان افتخار کنند!" البته ایرادی هم به او وارد نیست. او هم جوانان بیکار شهر خود را میدید و میخواست برای آنها کاری انجام دهد. بعضا هدف از تاسیس واحدهای دانشگاهی چنین نگاههایی است
دانشگاه آزاد اسلامی از وزارت علوم تبعیت دارد؟
به لحاظ قانونی این دانشگاه باید از وزارت علوم تبعیت کند و زیر نظر این وزارتخانه باشد. ما در کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس بارها این موضوع را مطرح کردهایم. ولی متاسفانه اینچنین نیست. دانشگاه آزاد احساس میکند کار خودش را باید انجام بدهد و به وزارت علوم توجهی نمیکند. وزارت علوم باید به تحصیلات عالیهی کشور نظارت کند. دانشگاه آزاد نباید مستثنی از این امر باشد.
در چند سال اخیر شاهد توسعه دانشگاههای کشور بودیم. دانشگاه پیام نور نمونه دیگری از این دانشگاهها است. این دانشگاهها ضمن مطالعه کارشناسی تاسیس نشدهاند و با مشکلاتی مواجه هستند. دانشگاه علمی کاربردی هم همینگونه است. این دانشگاهها باید تعدادی از واحدهای خود را تعطیل کنند.
به نظر شما مجموعه این دانشگاهها با هدف کاهش آمار بیکاری راهاندازی نشدند؟
من زمانی فرماندار بودم. سخن یکی از افراد که قصد راهاندازی یک واحد دانشگاه آزاد را داشت شنیدنی بود. از او پرسیدم چرا میخواهید دانشگاه تاسیس کنید؟ به من پاسخ داد "به هر حال جوانان شهرمان کارت دانشجویی در جیبشان باشد و بدان افتخار کنند!" البته ایرادی هم به او وارد نیست. او هم جوانان بیکار شهر خود را میدید و میخواست برای آنها کاری انجام دهد. بعضا هدف از تاسیس واحدهای دانشگاهی چنین نگاههایی است.
از طرفی دانشگاههای ما کارآفرین نیستند. دانشجویان ما مهارت نمیآموزند. دانشگاه فنی و حرفهای بجای اینکه پرمحتواتر شود، روزبهروز ضعیفتر شد. آنها سرمایه زیادی جذب کردند؛ اما شاهد مستهلک شدن آن بودیم. بعدا دانشگاه علمی – کاربردی را تاسیس کردند که حتی 30 درصد هم برای کشور مفید نبود. ما با مطالعه و دقت کار نکردیم. در کشورهای غربی به محض فارغالتحصیل شدن، افراد وارد بازار کار عملی میشوند؛ چرا که مهارت آموختهاند؛ عمل و کار آموختهاند. در کدام دانشگاه ایران اوضاع اینگونه است؟ البته به لحاظ نظری ما توانمندیم. در المپیادهای خارج از کشور هم، رتبه و مقام خوب کسب میکنیم. دانشجویان ما در دانشگاههای خارج کشور هم جذب میشوند. ولی در عمل و فعالیت ما مشکل داریم. استعداد افراد را ما اینگونه از بین میبریم.
گفتوگو: سید مسعود آریادوست