چاقی یکی از مهمترین علتهای مرگومیر در جهان است.
هماکنون،
۵۰ تا ۷۰ درصد از ایرانیانِ بالای ۲۰ سال با چاقی و اضافه وزن درگیرند. در این میان، درصدِ افرادِ بالغِ
چاق ۲۰ تا ۲۵ درصد است و مابقی نیز گرفتارِ اضافه وزن هستند. این آمار را فریدون عزیری، استادِ پیشکسوتِ دانشگاهِ علومِ پزشکیِ شهید بهشتی، در دوازدهمین کنگرهی غددِ درونریز و متابولیسم، عنوان کرده و افزوده است: «توجه نکردن به این مسئله با
طولِ عمرِ جمعیتِ ایرانیان و مسائلی همچون
بیماریهای قلبی و عروقی همراه بوده و ارتباطِ مستقیم دارد.»
به گزارشِ «
مردمسالاری آنلاین» و به گفتهی رئیسِ پژوهشکدهی غددِ درونریز و متابولیسم، آمارِ دیابت در کشور نیز که با آمارِ چاقی رابطهی مستقیم دارد به شتاب رو به افزایش است، تا آنجا که در دو دههی پیش ۶ تا ۷ درصد بود، ولی این آمار امروز به
۱۰ درصد رسیده و در
شهرهای بزرگِ کشور
بیش از ۱۵ درصد است. این آمار در تهران یک در ۱۰۰ در سال است، یعنی از هر ۱۰۰ تنِ بالای ۲۰ سال در تهران یک تن سالانه به دیابتیها افزوده میشود.
بیماریِ چاقی با گسترش در میانِ بزرگسالان و کودکان
یکی از مهمترین علتهای مرگومیر در سرتاسرِ جهان است که خوشبختانه پیشگیریپذیر نیز هست. بسیاری از کارشناسان آن را برجستهترین معضلِ سلامتِ همگانی در سدهی بیستمویکم میدانند. چاقی هر چند در گذشته، در برخی از کشورها، نشانهی توانگری در مردان و باروری در زنان بوده است، لیک اکنون به عنوان به یک بیماری شناخته میشود که باید برای آن چارهاندیشی شود.
برای پیشگیری از معضلِ چاقی و اضافه وزن
با توجه به گستردگیِ روزافزونِ چاقی و اضافه وزن و نیز هزینههای سرسامآورِ مراقبتهای بهداشتی، لزومِ تغییرِ رویکرد از درمان به پیشگیری بیش از پیش اهمیت مییابد
به برنامههای جدیِ جامع و سراسری در کشور نیاز داریم، به ویژه آن گاه که آمارِ چاقی و اضافه وزن در ایران را با آمارهای جهانی میسنجیم، بیش از پیش پی به وخامت اوضاع میبریم؛ چراکه برپایهی گزارشِ سازمانِ بهداشتِ جهانی در سالِ ۲۰۱۷،
۳۹ درصد از بزرگسالانِ بالایِ ۱۸ سالِ جهان اضافه وزن داشتهاند و
۱۳ درصد گرفتارِ چاقی بودهاند که این میزان در کشورِ ما نزدیک به دو برابرِ آمارِ جهانی است. چنین، با توجه به گستردگیِ روزافزونِ چاقی و اضافه وزن و نیز هزینههای سرسامآورِ مراقبتهای بهداشتی، لزومِ
تغییرِ رویکرد از درمان به پیشگیری بیش از پیش اهمیت مییابد. بر همین اساس، پژوهشهای گوناگونِ سازمانِ بهداشتِ جهانی بر لزومِ ارتقای سلامتِ جامعه تأکیدِ اساسی دارد. این امر دربردارندهی تشویق به برگزیدنِ سبکِ زندگیِ سلامتمحور، زیستن در محیطی که از سلامتی افرادِ جامعه حمایت و پشتیبانی میکند، جهتدهیِ دوبارهی خدماتِ بهداشتی به پیشگیری تا درمان و نیز تعیینِ سیاستهای بهداشتِ عمومی است.
سازمانِ بهداشتِ جهانی همچنین پیشبینی کرده که بیماریِ چاقی و اضافه وزن به زودی جای بیماریهای قدیمیِ سلامتِ همگانی همچون سوء تغذیه را خواهد گرفت و اندکاندک به مهمترین عاملِ ضعفِ سلامتی بدل خواهد شد. بیماریِ چاقی، به علتِ گستردگی، آثارِ منفیای که بر سلامتِ فرد دارد، و نیز هزینههای آن به عنوانِ جدیترین معضل در زمینهی سلامتِ همگانی و همچنین مشکلی اجتماعی به شمار میآید. به نظر میرسد که مهمترین رویکرد در این زمینه
ناچیز بودنِ سهمِ مراقبتهای بهداشتی و نیز پژوهش در این زمینه از درآمدِ تولیدِ ناخالصِ ملیِ کشور بسیار نگرانکننده است. در برخی کشورها ۸ تا ۱۰ درصد از درآمدِ تولیدِ ناخالصِ ملی سهمِ مراقبتهای بهداشتی است، اما این رقم در کشور ما ۲ تا ۳ درصد است. همچنین، در کشورهایی همچون کرهی جنوبی سهمِ پژوهش از تولیدِ ناخالصِ ملی ۴ درصد است که این میزان در ایران بسیار پایینتر و میانِ ۰/۵ تا ۰/۶ درصد است
میتواند
دگرگونی در شیوهی مصرفِ موادِ خوراکی که انرژیای بیش از مصرف تولید میکنند، و همچنین تشویقِ گستردهی جامعه به
ورزش و فعالیتهای جسمانی باشد. این کوششها از دگرگونی در برنامهی غذاییِ مدرسهها، محدودیتگذاری در فروشِ مستقیمِ تنقلات به کودکان و نوجوانان و کاهشِ دسترسی به نوشیدنیهای شیرینشده را شامل میشود تا ایجادِ فضاهای مناسبِ شهری برای ورزش و پیادهروی و نیز دسترسپذیرتر شدن بوستانها در سطحِ شهر. فرایندهای پیشگیری در چارچوبِ سیاستهای ضدچاقی در جهان به سه دسته تقسیم میشود: دستهای به دنبالِ تغییر در جامعه است، دستهای دیگر دغدغهی اصلاحِ رفتارِ شهروندان را دنبال میکند و دستهی سوم نیز در پیِ درمانِ بیماریهای کنونی است؛ لیک ، بیگمان پایشِ سلامتِ شهروندان و گرهگشایی از مشکلاتِ بهداشتی، بی پشتوانه و برنامهریزیهای درازمدتِ دولتی و سازمانهای درگیر در این امر شدنی نیست. در این میان، اما، ناچیز بودنِ
سهمِ مراقبتهای بهداشتی و نیز
پژوهش در این زمینه
از درآمدِ تولیدِ ناخالصِ ملیِ کشور بسیار
نگرانکننده است. در برخی کشورها
۸ تا ۱۰ درصد از درآمدِ تولیدِ ناخالصِ ملی سهمِ مراقبتهای بهداشتی است، اما این رقم در کشور ما
۲ تا ۳ درصد است. همچنین، در کشورهایی همچون کرهی جنوبی سهمِ پژوهش از تولیدِ ناخالصِ ملی
۴ درصد است که این میزان در ایران بسیار پایینتر و میانِ
۰/۵ تا ۰/۶ درصد است که این زنگِ هشدار را باید برای مسئولان به صدا درآورد و آنان را به چارهاندیشی وادارد.