جسدِ سوزاندهشدهی ۲۰۰ تا ۳۰۰ قلاده سگ پیرامونِ «قلعهچنان» اهواز یافت شده است.
یکشنبهشب، ۱۳ آبانماه، دوستدارانِ حیوانات و حامیانِ محیطِ زیست، جسدِ سوزاندهشدهی ۲۰۰ تا ۳۰۰ قلاده سگ در «قلعهچنان»، از حاشیههای اهواز، یافتند. آنان جسدها را در حالی یافتند که در زیرِ تایرهای فرسوده به آتش کشیده و جزغاله شده بودند.
به گزارشِ «
مردمسالاری آنلاین»، از چند و چونِ این کشتارِ دهشتناک و عاملانِ این رخدادِ شوم آگاهیای در دست نیست، لیک کنشگرانِ حقوقِ حیوانات که در صحنهی جنایت حاضر شدهاند و این رخداد را مستندسازی کردهاند،
در فیلمی که گرفتهاند خبر از آن دادهاند که قنوات، عضو شورای اسلامیِ شهر اهواز، چون «قلعهچنان» را جزء اهواز ندانسته از این حادثه اظهارِ بیاطلاعی کرده است.
پیشتر
در گزارشی در «مردمسالاری آنلاین» دربارهی وضعیتِ نامناسب جانورانِ خیابانی و کوتاهیِ شهرداریها در اینباره هشدار دادیم و بدین پرداختیم که در همهجای جهان شهرداریها وظیفهی مراقبت از سگها و گربهها و دیگر جانوران را بر عهده دارند؛ و این آن چیزی است که نه تنها
از چند و چونِ این کشتارِ دهشتناک و عاملانِ این رخدادِ شوم آگاهیای در دست نیست، لیک کنشگرانِ حقوقِ حیوانات که در صحنهی جنایت حاضر شدهاند و این رخداد را مستندسازی کردهاند، در فیلمی که گرفتهاند خبر از آن دادهاند که قنوات، عضو شورای اسلامیِ شهر اهواز، چون «قلعهچنان» را جزء اهواز ندانسته از این حادثه اظهارِ بیاطلاعی کرده است.
شهرداریهای سراسرِ کشور از زیرِ بارِ مسئولیتِ آن شانه خالی کردهاند که تلختر و ناگوارتر اینکه به جای سرپناه دادن و تیمارِ آنان، خود چونان قصابان بر سر گذرها برای کشتارِ این جانوران کمین کردهاند، تا آنجا که حتی به سگی که در حال شیردادن به تولههایش نیز بوده است رحمی روا نداشتهاند!
اینبار نیز گویا ابعاد فاجعه پیشتر رفته است تا آنجا که پس از کشتارِ چند صد جانورِ بیگناه آنها را به آتش کشیدهاند و طبعا این عمل نه تنها نادیده گرفتن حقِ زندگی و حقوقِ جانوران است که با هیچ یک از معیارهای اخلاقی یک جامعهای که ادعای اخلاقمداری دارد سازگار نیست.
در جایجای ایران کسانی هستند که در این خلاء قانونیِ حمایتِ از حقوقِ حیوانات و بیآنکه از نهادهای دولتی، همچون شهرداری، چشمِ یاری داشته باشند خود آستین بالا زده، به حیوانات یاری میرسانند و از دسترنجِ خود به جانوران خوراک میدهند و سرپناه برایشان فراهم میکنند. در خوزستان نیز انجمنهایی چند در زمینهی حقوقِ حیوانان فعالاند که سگهای آواره را پس از
امید میرود این رخدادِ شوم با همهی تلخیهایی که دارد زنگِ هشدار را برای قانونگذاران به صدا درآورد تا آنها، با چارهجویی برای رفعِ خلاهای قانونی، با تصویب قانونهایی، با ضمانتِ درستِ اجرایی، جلوی آزارِ حیوانات در ایران را بگیرند و حقوقِ آنان را از لحاظِ قانونی به رسمیت بشناسند.
زندهگیری به پناهگاه برده مایهکوبی و نازا میکنند و در اختیارِ سرپرستانِ تازهشان میگذارند که شهرداری آن منطقهی خوزستان نیز میتوانست کنترلِ جمعیت و نگهداری از این سگها را بدیشان واگذار کند، نه اینکه صورت مسئله را چنین پاک کند.
در این میان، گویا، بازرسِ ویژهی استاندارِ خوزستان از ورودِ جدی و تشکیلِ پرونده در این زمینه خبر داده است. با همهی این، امید میرود این رخدادِ شوم با همهی تلخیهایی که دارد زنگِ هشدار را برای قانونگذاران به صدا درآورد تا آنها، با چارهجویی برای رفعِ خلاهای قانونی، با تصویب قانونهایی، با ضمانتِ درستِ اجرایی، جلوی آزارِ حیوانات در ایران را بگیرند و حقوقِ آنان را از لحاظِ قانونی به رسمیت بشناسند، و با در نظر گرفتنِ مجازاتهایی سخت برای حیوانکُشان و جانورآزاران، همچون دیگر کشورهای متمدنِ جهان، از رخدادن حادثههایی چنین پیشگیری کنند؛ چون جامعهای که برای کرامتِ حیوانات ارزشی قائل نباشد، بیگمان برای کرامتِ انسانها نیز نمیتواند ارزشی قائل باشد.