به گزارش
مردم سالاری آنلاین، عجیب نیست اگر دبیرکل جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی به عنوان یکی از تاثیرگذارترین احزاب اصولگرا در روزهای نزدیک به انتخاب دبیرکل جدید، درخواست کنارهگیری کند و خواستار گردش نخبگان شود و بگوید برای کادرسازی، دبیرکل جوانی برای این تشکل انتخاب شود. چه آنکه چهرههایی که ایثارگران در کنار دیگر اصولگرایان معرفی کردهاند، هیچکدام نتوانستند در چند انتخابات اخیر اقبال عمومی داشته باشند. عبدالرضا داوری که اکنون در زندان به سر میبرد، زمانی گفته بود احمدینژاد مشکل صندوق رای اصولگرایان را حل کرده بود.
جمعیت ایثارگران به همراه موتلفه و جبهه پایداری سه تشکلی بودند که برای انتخابات مجلس در کنار هم جلسات سهگانه اصولگرایان را برگزار میکردند؛ جلساتی که نتیجه راضیکنندهای هم برای آنها نداشت.
چهرههای جدید برای رقابت جدید
اصولگرایان پس از شکست در انتخابات دوم خرداد 1376 به این جمع بندی رسیدند که باید بر بستر تازه و چهرههایی جدید رقابت سیاسی خودشان را با اصلاحطلبان تعریف کنند و با همین ذهنیت بود که پس از انتخابات دستگرمی ریاست جمهوری 1380 در انتخابات حساس تیرماه 1384 با محمود احمدینژاد که چهره جدیدی برای افکار عمومی به شمار میرفت و با تغذیه از بستر عدالتطلبی توانستند به پیروزی برسند.
شکافهای جدید در اردوگاه اصولگرایی
پس از این پیروزی بزرگ و بر تقسیم غنایم آن شکافهای جدی در اردوگاه اصولگرایی پدید آمد. مهمترین شکاف بین احمدینژاد و اضلاع مختلف اصولگرایی بود؛ رییس جمهوری اصولگرای سال 84 ابتدا از راست سنتی فاصله گرفت و حتی نمایندگان آنها را از کابینه اخراج کرد. در سالهای بعد این شکاف با نئواصولگرایانی مانند ایثارگران و حتی نزدیکترین جریان و چهرهها به احمدینژاد ادامه یافت تا جایی که در اواخر سال 1391 احمدی نژاد از نظر اصولگرایان یک خودی به شمار نمیرفت.
اصولگرایان در فقدان چهره جدید و با حضور چهرههایی که تناسبی با بستر عدالتطلبی و پیامهای مرتبط با آن نداشتند، در دو انتخابات 92 و 96 رقابت را به نماینده اصلاحطلبان و اعتدالگرایان واگذار کردند؛ نتایجی که البته در دو انتخابات مجلس سال 94 و شورای شهر سال 96 هم تکرار شد تا در مجموع اصولگرایان از 5 انتخابات برگزار شده از سال 92 تاکنون 4 انتخابات را به طور قطعی باخته باشند.
رونوشت برداری از شرایط سال 84
در شرایطی که دولت دوم روحانی تازه مستقر شده، اتاق فکر اصولگرایان در کنار پیران و بزرگان این جریان به دنبال چهرههایی تازه در قامت احمدی نژاد سال 84 هستند تا در انتخابات حساس و راهبردی سال 1400 باردیگر بتوانند سرزمینهای از دست رفته پاستور، بهارستان و در نهایت بهشت را از تسلط اصلاحطلبان و اعتدالگرایان خارج کنند
و چهرههایی مانند قالیباف بیشترین تلاش را انجام میدهند تا در جایگاه بازیگردانی اصولگرایان در این بازتعریف سهیم باشند، هرچند این تلاش دیگر از سوی لایه اصلی جریان اصولگرا چندان جدی گرفته نشده است. بزرگان اصولگرا معتقدند قالیباف دیگر جایگاه محوری و ظرفیت فکری لازم را ندارد. در عین حال شکست قالیباف در سه انتخابات 84، 92 و 96 و تجمیع تداعی منفی درباره وی به واسطه 12 سال حضورش در شهرداری تهران ظرفیتی برای ایفای این نقش برای او باقی نگذاشته است.
شرایط برای سایر چهرههای جریان اصولگرا حتی آنهایی که با موج انتخابات 84 میداندار شدند و قبل از آن سابقه سیاسی پررنگی نداشتند، چندان مساعد نیست و حال روز بهتری از قالیباف ندارند و ظرفیت فکری و جریانی لازم برای ایجاد تحول و هدایت اصولگرایان همچون انتخابات 84 از عهده آنها خارج است. همین چالش ها باعث شده اتاق فکر جریان اصولگرا باز هم به فکر رونوشتبرداری دقیق از شرایط انتخابات سال 84 باشد یعنی چهره کاملا ناشناختهای که بتواند از بستر عدالت بیشترین بهره را ببرد و نماینده اصلاحطلبان و اعتدالگرایان را در انتخابات 1400 شکست دهد. اصولگرایان دیر یا زود باید این چهره یا مجموعه ای از آنها را انتخاب کنند و با یک کمپین چراغ خاموش و با حرکتی خزنده به گود رقابت انتخابات 1400 نزدیک شوند.