ديدار دانشجويان در ماه رمضان با رهبر انقلاب بسيار سروصدا کرد. هم به خاطر دغدغههايي که دانشجويان مطرح کردند و هم به خاطر مباحثي که رهبري بيان فرمودند.
به گزارش پایگاه خبری فریادگر، نکاتي که در اين مراسم آيتالله خامنه اي مطرح کردند در شرايط کنوني کشور بسيار حائز اهميت است. در بخشي از سخنان ايشان آمده است: «منظور از نظام اسلامي، مجموعه ساختار نظام و ارزشها و اهداف آن همچون عدالت، پيشرفت علم، اخلاق، مردمسالاري، قانونگرايي و آرمانگرايي است.» همچنين ايشان تاکيد کردهاند: «بارها گفتهايم حرف مخالف رهبري، نه جرم است و نه معارضهاي با آن ميشود.» همچنين گفتهاند: «براساس قانون و منطق، رهبري نميتواند در تصميمگيريهاي جزئي و اجرايي دستگاهها وارد شود و اگر مسئولان اجرايي دچار اشتباه شوند، بايد مجلس از ابزارهاي نظارتي همچون استيضاح استفاده کند و يا اينکه رئيسجمهور مانع از اجراي آن تصميم اشتباه شود.» اين صحبتها در حالي مطرح ميشود که تا پيشاز اين تعدادي در صدد بودند جايگاه فراقانوني براي برخي از مسوولين در نظر بگيرند. در اين گزارش سعي شده است اين بخش از صحبتهاي رهبري مورد بررسي قرار گيرد.
تاکيد رهبر بر قانونگرايي
گفتني است قبل از اين ديدار نيز رهبري بارها به اين موضوع اشاره کردند بطوريکه صحبتهاي تاريخي رهبري در 29 خرداد 88 نکات قابل تاملي دارد. با مطالعه دقيق صحبتهاي ايشان متوجه ميشويم که رهبر انقلاب قانون را فصلالخطاب ناميدهاند. ايشان گفته بودند: «پيش خدا مسئوليد، از شما سؤال خواهد شد. آخرين وصاياي امام را به ياد بياوريد؛ قانون، فصلالخطاب است؛ قانون را فصلالخطاب بدانيد. انتخابات اصلا براي چيست؟ انتخابات براي اين است که همه اختلافها سر صندوق رأي حلوفصل بشود. بايد در صندوقهاي رأي معلوم بشود که مردم چي ميخواهند، چي نميخواهند؛ نه در کف خيابانها».
از طرفي روز شنبه در ديدار با دانشجويان گفتند: «منظور از نظام اسلامي، مجموعه ساختار نظام و ارزشها و اهداف آن همچون عدالت، پيشرفت علم، اخلاق، مردمسالاري، قانونگرايي و آرمانگرايي است.» ايشان همچنين با اشاره به برخي ديگر از انتقادات دانشجويان درخصوص تصميمگيريهاي جاري دستگاهها در کشور گفتند: «براساس قانون و منطق، رهبري نميتواند در تصميمگيريهاي جزئي و اجرايي دستگاهها وارد شود و اگر مسئولين اجرايي دچار اشتباه شوند، بايد مجلس از ابزارهاي نظارتي همچون استيضاح استفاده کند و يا اينکه رئيسجمهور مانع از اجراي آن تصميم اشتباه شود.» البته ايشان خاطرنشان کردند: «البته رهبري در مواردي که احساس کند برخي اقدامات حتي اقدامات جزئي، موجب انحراف نظام از مسير اصلي ميشود، بايد ورود پيدا کند و مانع از آن کار شود».
6 شهريور ماه 92، دولت يازدهم براي اولين بار به ديدار رهبري رفتند. در اين ديدار آيتالله خامنهاي قانونگرايي را از شاخصهاي بسيار مهم دولت مطلوب دانسته و افزودند: «قانون، ريل حركت دولت است و اگر به هر دليلي از آن خارج شويد، كشور و مردم صدمه ميبينند. ممكن است برخي قوانين ناقص و معيوب باشد، اما ضرر عمل نكردن به همين قوانين بيشتر از اجراي آنهاست. بنابراين تلاش كنيد قانونگرايي در همه دستگاهها نهادينه شود.» همه اينها نشان ميدهد برخلاف تصور بعضي از آقايان، رهبر انقلاب به قانون اهميت بسياري ميدهند و برخلاف آنهايي که ميگويند صحبتهاي ايشان فصلالخطاب است، ايشان قانون را بالاتر از هر چيزي ميدانند.
ذوب در ولايت کليد واژهاي براي ضربه به نظام
حسين کنعاني مقدم، عضو جبهه ايستادگي معتقد است ما در انقلاب آفتي داريم که حتي زمان امام هم به چشم مي آمد و آن اينکه بعضي خودشان را خيلي امام تر از خود امام ميديدند و مي گفتند امام در بعضي موارد اشتباه ميکند و بايد توجيه شود! او در توضيح بيشتر به مردمسالاري مي گويد: «اين افراد اتفاقا ضدولايت فقيه هستند.
بعضي خود را ذوب در ولايت مي دانند. اما اين افراد واقعا ذوب نيستند. رهبري هم خودشان در جايي فرمودند بعضي از کساني که مي گويند ذوب در ولايت هستند از اين ابزار استفاده ميکنند تا به انقلاب ضربه بزنند. در واقع به نظر بنده اين افراد خود را ذوب در ولايت معرفي ميکنند تا ابزاري باشد براي پيشبرد اهدافشان که مرزش قانون است. حضرت آقا تاکيد دارند که اين نظام قانون مند است و بايد بر اساس قانون جلو برود.» اين فعال سياسي با اشاره به ديدار دانشجويان با رهبر مي گويد: «هرسال حضرت آقا با ملاقات با دانشجويان، صحبتهايي را مطرح ميکنند که جنبشي در فضاي دانشجويي ايجاد ميکند. به نظر من اين ديدار، مهمترين اتفاق در مردمسالاري است که دانشجويان ميتوانند مستقيم و بي واسطه با رهبري صحبت کنند. اين فضاي بازي که ايشان ايجاد ميکنند بايد سرلوحهاي باشد براي همه مسئولان. روساي قوا هم بايد بتوانند فضايي را ايجاد کنند که مردم بدون واسطه و رو در رو با آنها صحبت کنند».کنعاني مقدم درباره مشکلات قانون گريزي در کشور مي گويد: «ما سه دسته قانون گريز در کشور داريم. بعضيها به دنبال غيرقانوني عمل کردن هستند.
اينها حتي از مجاري قانوني به صورت غيرقانوني استفاده ميکنند و وقتي مورد بازخواست قرار ميگيرند ميگويند کارشان قانوني است.
از طرفي بعضي بي قانون عمل ميکنند. اين افراد دنبال اين هستند که از قانون فرار کنند و طوري رفتار ميکنند که پاسخگو نباشند. دسته سوم کساني هستند که فراقانون فکر ميکنند. يعني فکر ميکنند چون مسئول هستند ديگر ميتوانند هرکاري خواستند انجام دهند و قانون فقط براي مردم عادي است.» اين فعال اصولگرا ادامه ميدهد: «ما خود را اصولگرا ميناميم و اولين شرط اصولگرا بودن، قانون گرا بودن است. اگر قانون گرا نباشيم سنگ روي سنگ بند نميشود و کشور از روي ريل خودش خارج ميشود. ولي رهبري هميشه در برابر اين بيقانوني ايستادگي ميکنند. در برابر کساني ايستادگي ميکنند که ميخواهند فراقانوني عمل کرده و اگر هم کسي اعتراض کند در پيچ و خم دستگاههاي قضايي گيرش مي اندازند».
علامه عزيزي دبير شوراي ناظر انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه علامه نيز درباره صحبتهاي رهبري به ايسنا گفته است: «مهمترين بحث شنبه شب را مربوط به تاکيدات رهبري بر اصل آزادي و قانون مداري ميدانم.
ايشان نظام اسلامي را مجموعهاي از نهادهاي استوار بر قانون دانسته و بر جايگاه قانوني خود تاکيد کردند با اين تاکيدات رهبري، بر انديشههاي فاسد کج انديشان که جايگاهي فراقانوني براي ايشان در نظر ميگرفتند، خط بطلان کشيدند».
بعضي رهبري را مصادره به نفع ميکنند
داريوش قنبري نماينده ادواري مجلس و فعال اصلاحطلب نيز معتقد است رهبري با تاکيد بر قانون گرايي در واقع خواسته پاسخ بدهد به بعضي از گروههاي سياسي که از قانون فرار ميکنند. او به مردمسالاري مي گويد: «به نظر من تاکيد رهبري بر قانون مداري در واقع پاسخي به دو گروه است؛ گروه اول، قشري هستند که خوب نميتوانند بيانات رهبري را درک کنند و درک درستي از نظام جمهوري اسلامي ندارند و نميتوانند خوب و بد را متوجه شوند. اما گروه دوم کساني هستند که همه چيز را خوب ميفهمند ولي با هدف سرکوب رقيب دنبال اين هستند که بيانات رهبري را مصادره به مطلوب کنند تا رقيبان را خارج از چارچوب ولايت فقيه معرفي کرده و آنها را از حقوق سياسي محرم کنند.» او درباره اين صحبت رهبري که گفته اند «بارها گفتهايم حرف مخالف رهبري، نه جرم است و نه معارضهاي با آن ميشود» نيز مي گويد: «بارها رهبري اين را تاکيد کردهاند که صحبت کردن برخلاف صحبتهاي او، مخالفت با نظام و رهبري نيست. در هيچ کجاي قانون هم چنين چيزي ذکر نشده است. ايشان هميشه خود را در چهارچوب قانون دانسته و توصيه کردهاند که قانون سرمنشا رفتار همه باشد. اما عدهاي هستند که براساس منافعشان بحثهايي را مطرح ميکنند. اينها منافعشان حکم ميکند که تحت لواي اصولگرايي، رهبري را تنها متعلق به خودشان بدانند. تفسيرهايي هم که از صحبتهاي رهبري دارند کاملا مخالف با اهداف رهبري است.» اين فعال سياسي ادامه ميدهد: «اما افراد تفسير خودشان را هميشه دارند و هدفشان اين است که به نوعي تحت عنوان يک جريان سياسي، فرصت طلبانه برخورد کنند. اين افراد معتقدند تنها گروهي که ولايتمدار هستند، خودشان هستند و اداره اکشور با آنهاست و شخص ديگري نبايد پستهاي کشوري را بگيرد چون تنها افراد صالح، خودشان هستند. اما مشکل اينجاست که بدترين ضربهها را همين به نظام زدهاند».با صحبتهاي مطرح شده مشخص ميشود، رهبري بارها خود را در چارچوب قانون تعريف کردهاند و در واقع تاکيد ايشان بر قانونگرايي، مشتي است بر دهان کساني که بعضيها را فراقانوني ميدانند و يا قانون را تفسير به راي ميکنند.