برگزاری اجلاس سران کشورهای عضو جنبش عدم تعهد در تهران ، اتفاق بزرگی بود که در روزهای گذشته بوقوع پیوست و اعتباری ویژه برای جمهوری اسلامی ایران در عرصه بین المللی بود . به گزارش پایگاه خبری فریادگر، حضور سران و هیاتهای دیپلماتیک نزدیک به نیمی از کشورهای دنیا در تهران باعث شده بود تا اخبار ، گزارشها و تحلیلهای رسانه ای به این موضوع پر اهمیت اختصاص یابد و در طول مدت برگزاری آن ، شخصیت ها ، رسانه هاو جناحهای سیاسی داخلی از بیان و انتشار گفته ها و اظهاراتی که به موضوع اختلاف نظرها و مشکلات داخلی مربوط می شود بپرهیزند . در این میان اما بعضی افراد و رسانه های خاص حتی ملاحظه این ایام را هم نکرده و به بیان سخنانی از این دست ادامه دادند.
اولین چراغ را در این زمینه جعفر شجونی عضو جامعه روحانیت مبارز تهران که شغل اصلی اش اداره دفتر ازدواج و طلاق است روشن کرد . وی در روزهای آغازین اجلاس خاطراتی را از اوایل انقلاب بیان کرد که هیچکس یادش نمی آمد! شجونی در این سخنان که در روزنامه دولتی ایران هم منتشر شد گفت: در دوره اول مجلس، نماینده مجلس بودم، من فرمایشات شهید لاجوردی را به طور صددرصد قبول داشتم. آن زمان بهزاد نبوی میخواست به عنوان وزیر صنایع رای اعتماد بگیرد، چنان جوی علیه بهزاد نبوی درست شده بود که من تصور میکردم که بیشتر از سه رای نیاورد، همه ما علیه بهزاد نبوی حرف زدیم. موقع رای گیری آقای هاشمی از بهزاد نبوی چنان دفاعی کرد که همه ما مبهوت ماندیم، چنان مغز نمایندگان را تسخیر کرد که بهزاد نبوی که من خیال میکردم سه رای هم نمیآورد، ۱۸۳ رای آورد.بعد که آقای هاشمی از آن بالا پایین آمد، رفتم پیش او و گفتم این طور که میگویند بهزاد نبوی دو بار در زندان مرتد شده، یکبار مسعود رجوی مسلمانش کرده و یک بار شهید رجایی. بیچاره شهید لاجوردی از بابت این ماجراها دارد نابود میشود، کشمیری را این آقا معرفی کرد، این آقا باید زیر سوال و پرسش برود. آقای هاشمی در پاسخ به من گفت، این مملکت را بهزاد نبوی و میرحسین موسوی میتوانند نگه دارند نه عسگراولادی و بازاریها. من به موتلفهایها هم گفتم که آقای هاشمی هنوز هم به شما هیچ عقیدهای ندارند آن زمان عقیدهاش اینگونه بود؛ حالا که دیگر هیچ! این حمایتها وجود داشت که اجازه نمیداد افرادی مانند بهزاد نبوی محاکمه شوند؛ همان طور که امروز هم اجازه نمیدهند.
اگر چه جعفر شجونی شخصیتی سیاسی محسوب نمی شود اما محمد حسین صفار هرندی که سالها در روزنامه کیهان بوده و وزیر ارشاد قبلی دولت احمدی نژاد محسوب می شد ، آنقدر از سیاست بلد است که در زمان اجلاس سخنان تفرقه افکنانه بیان نکند ولی وی در زمان برگزاری اجلاس ،در دانشکده ادبیات دانشگاه فردوسی مشهد حضور یافت و علیه همکاران سابقش در دولت افشاگری کرد . وی اظهار کرد: با تصویری که من از آقای احمدینژاد دارم و از دوران دانشجویی نسبت به روحیات ایشان شناخت دارم نمیتوانم تصور کنم که ایشان تحت تأثیر جریان انحرافی باشد اما باید این واقعیت را نیز گفت که حرفهای امروز او با دیروزش متفاوت است. آقای احمدینژاد برای مشایی اعتبار بسیار زیادی قائل بود و گاهی پیشنهاد وزرا را قبول نمیکرد اما پیشنهاد مشابه آقای مشایی مورد موافقت ایشان قرار میگرفت و زمانی که ایشان از سوی آقای احمدینژاد به عنوان معاون اول انتخاب شدند همه اعضای هیئت دولت مفقود شدند. برخی از چهرههای جریان انحرافی فقط ادا درمیآورند در حالی که این کارها بسیار مضحک است و این دوستان با این مواضع خود بسیاری از رفقای دیرینه انقلابی خود را از دست میدهند و دوستانی در اردوگاه مقابل برای خود پیدا میکنند و باید به آنها گفت که این معامله برای آنها سودآور نیست.
روزنامه دولتی ایران اما توانست برتر از این دو شخصیت عمل کند و در روز چهارشنبه هفته گذشته و در اوج برگزاری اجلاس در گزارش مفصلی با عنوان «حواشي نامه جنجالی ۲ وزير معزول ادامه دارد ؛ وقتي بازي در زمين دشمن دلسوزانه ميشود!» که در تیترهای صفحه اول آن روزنامه هم قرار گرفته بود ، به موضوعی پرداخت که علت اصلی اختلاف اصلی دولت با یاران سابقش در هفته های اخیر است: نامه نگاری وزرای سابق دولت علیه دولت! خوراک اصلی روزنامه ایران را اما روزنامه کیهان فراهم آورده بود که یکروز به تقبیح این نامه پرداخت و روز دیگر از آن تعریف کرد و بابت حرف گذشته اش ، عذرخواهی کرد!
روزنامه دولتی ایران در چهارشنبه گذشته نوشت:ماجراي نامهپراكني دو وزير معزول دولت به رهبر معظم انقلاب از ۱۷ روز پيش شروع شد، يعني از زماني كه روزنامه اطلاع يافت منوچهر متكي و مصطفي پورمحمدي، وزراي معزول امور خارجه و كشور نامهاي را خطاب به مقام معظم رهبري نوشته و پيشنهاد تشكیل ستادي براي انجام برخي امور اجرايي در يك سال باقي مانده دولت دهم را ارائه دادهاند و البته براي جلب امضا نيز سراغ وزراي پيشين و همكاران سابق خود رفتهاند...نخستين واكنش منوچهر متكي به اين نامه پراكني در يك سخنراني صورت گرفت. او بدون تكذيب اصل خبر روزنامه به موضعگيري عليه آن پرداخت و گزارش رسانه دولت را مصداق داستان «خسن و خسين هر سه دختران معاويه هستند! » دانست.
در گزارش روزنامه ایران ، علاوه بر متکی و پورمحمدی ، حرفهایی هم درباره احمد توکلی ،غلامرضا مصباحی مقدم ، محسن رضایی ، حسین شریعتمداری و ۸ نفر دیگر از همکاران سابق زده شده و به طور کلی جریانی را از جریان موسوم به اصولگرایان رودرروی دولت ساخته و پرداخته کرد. برای مثال درباره روزنامه کیهان نوشت : مشي اين روزنامه و مدير مسئول آن بويژه در يكسال گذشته نشان ميدهد به اين راحتي حاضر به عذرخواهي نيست، براي نمونه او در مقطع اوجگیری گرانی برخی قیمتها، دولت را به دامن زدن عمدی به گرانی و بزرگنمایی تحریمها برای نوشاندن جام زهر به رهبر انقلاب متهم كرد، در فروردين ماه همزمان با آغاز سفر استانی محمود احمدی نژاد به بندرعباس، رئیس جمهور را «بی عرضه» و در «مرز نامردمی» توصیف کرد. قبل از سفر رئیس جمهور به نیویورک و سخنرانی در سازمان ملل متحد، به مردم هشدار می داد که رئیس جمهور تحت تأثیر جریان انحرافی میخواهد با امریکا رابطه برقرار کند. به اين موارد اتهاماتی چون ضدیت رئیس جمهور با ولایت فقیه، ارتباط نزديكان رئيس جمهور با سرویسهای امنیتی بیگانه، پیوند دولت با جریان فتنه و ... را ميتوان اضافه كرد.
این نوع اخبار و گزارشها در حالی از سوی اصولگرایان منتشر می شود که پیش از اجلاس ، زمانی که غلامحسین کرباسچی به سخنان محمدرضا باهنر پاسخ گفت ، بعضی از افراد منتسب به اصولگرایی ، عنوان می کردند که در آستانه اجلاس سران عدم تعهد نباید چنین سخنانی بیان شود!سید احمد خاتمی در همان روزها گفته بود: همان فتنه گرانی که در سال ۸۸ فرصت سوزی کردند و طلایی ترین فرصت ها را برای نظام اسلامی تباه کردند، در پی آن هستند که این فرصت را نیز بسوزانند. اینجا سخن از منافع یک باند و جناح نیست، بلکه منافع یک ملت می باشد.وی با بیان این که متأسفانه امروز شاهدیم که همان فتنه گران در پی آن هستند که این فرصت ارزشمند را نیز بسوزانند؛ خطاب به آنها گفت: شما ا گر با مبانی نظام اسلامی هم همراه نیستید، چرا با ایران اسلامی مخالفت می کنید و منافع ایران اسلامی را می سوزانید؟ به خود آیید و کاری نکنید که پروند شما سیاه تر از این که هست، شود! بگذارید این اجلاس بدون مسئله و حاشیه به نفع ایران اسلامی رقم بخورد.
حالا زمانی است که مردم می توانند قضاوت کنند که چه کسانی عملا در پی آن بودند که این اجلاس بدون مسئله و حاشیه به نفع ایران اسلامی رقم بخورد؟!