در شرایطی که حضور ناگهانی هاشمی رفسنجانی موجب شده است تا طرح اصولگرایان برای کاندیدا شدن در انتخابات ریاست جمهوری با تعداد زیاد، سرشکن کردن آرا و بیرون کشیدن شخص مورد نظر خود نقش بر آب شود، اکنون اصولگرایان هر چه بیشتر از وحدت و اجماع بر سر نامزدی واحد صحبت می کنند. این مسئله سبب شده است تا با در حاشیه قرار گرفتن قالیباف و سایر کسانی که بیش از همه اسمشان به عنوان کاندیدای مستعد اجماع شنیده می شد، نام سعید جلیلی و کامران باقر لنکرانی بیشتر مطرح شود. اما گذشته از دلایل حامیان این دو در اصلح معرفی کردن آنها، آنچه که هر روز در مورد این دو پر رنگ تر تبلیغ می شود ساده زیستی و دوری از ریخت و پاش آنها است.
به گزارش پایگاه خبری فریادگر، روز گذشته ستاد مردمی حیات طیبه حامیان سعید جلیلی در سومین اطلاعیه خود اعلام کرد: «هیچ ستاد خود جوشی نباید خود را نماینده رسمی یا انحصاری ایشان در منطقه یا صنف خود اعلام کند». این ستاد در بیانیه ای اعلام کرد؛ «ضمن تشکر از همه برادران و خواهرانی که از شهرها و استانهای مختلف و صنوف و اقشار متنوع اعلام آمادگی برای همکاری نمودهاند تاکید میشود فعالیتهای همه عزیزان در راستای معرفی هر
چرا در سال های اخیر بسیاری از سیاستمداران تلاش دارند که خود را ساده زیست یا حداقل کم هزینه نشان دهند در شرایطی که در بسیاری از کشورهای دنیا کاندیداها برای تبلیغات انتخاباتی خود ارقام هنگفتی را هزینه می کنند و از اعلام آن هم ابائی ندارند؟
چه بهتر گفتمان مقاومت و پیشرفت و آقای دکتر جلیلی به عنوان کاندیدای اصلح، نیازی به نصب نماینده خاص از مراکز استانی و کشوری ندارد».
این بدان معنا است که جلیلی قصد ندارد ستاد تبلیغاتی آنچنانی راه بیاندازد و جهت تبلیغات قرار نیست چندان هزینه ای کند. البته این ستاد در ادامه با بیان اینکه، «شکلگیری ستادهای موازی بلامانع است و پس از شروع رسمی تبلیغات انتخاباتی مسئولان استانی صرفا برای نظارت بر کار ستادهای خودجوش مردمی معرفی خواهند شد»، قصد دارد تا این را القا کند که جلیلی در میان توده مردم آنقدر طرفدار دارد که بسیاری به طور خودجوش برای وی ستاد های تبلیغاتی به راه خواهند انداخت، بدن اینکه نیاز باشد وی جهت اداره آنها هزینه ای کند.
البته در یکی دو سال اخیر بارها این وجه از شخصیت جلیلی سعی شده است تا در صدا و سیما و رسانه های نزدیک به اصولگرایان بارز شود. چنانکه تنها در یک مورد، زمانی که وی برای سفری به مسکو می رفت، و از هواپیمای عمومی استفاده کرد، و کنار مسافران عادی نشست، و چمدانش را خود حمل کرد، این رسانه ها در برنامه های مختلف روی آن مانور زیادی دادند و تلاش کردند تا هر چه بیشتر آنرا برجسته کنند و در معرض دید مخاطب قرار دهند.
در شرایطی که بسیاری از ایشان سعی می کنند تا با حفظ ظاهر خود را انسان هایی وارسته نشان دهند، به یکباره بروز خبرهایی مانند اختلاس سه هزار ملیارد تومانی، اختلاس در بیمه ایران، اختلاف محاسباتی واریزی ها به خزانه میان دولت و مجلس و بسیاری دیگر از این دست، سبب ایجاد خلل بزرگی در اعتماد مردم شده است
همین شکل از مانور شخصیتی را در مورد لنکرانی هم می توان شاهد بود. اگرچه لنکرانی معتقد است که نهایتا از بین این دو یک نفر به عنوان رقیب دو جناح میانه رو و دولت به میدان انتخابات خواهد رفت. لنکرانی در تازه ترین اظهار نظر خود گفته است؛ «گفتمان ما و آقای جلیلی از یک نوع است و در این راستا تلاش میکنیم که در روز ۲۴ خردادماه یک نماینده از گفتمان انقلاب اسلامی در صحنه حضور داشته باشد تا نیروهای حزب اللهی دچار ابهام نشوند». اما در ادامه لنکرانی نیز به هزینههای تبلیغاتی خود اشاره کرد و گفت: «بنده تاکنون هزینه خاصی برای تبلیغات انتخابات نداشتهام، به جز بلیطهای رفت و برگشت هواپیما که از شیراز به شهرهای مختلف داشتهایم». وی با بیان اینکه باید منشور تبلیغات داشته باشیم، افزود: «امیدوارم در این دوره از انتخابات به گونهای عمل کنیم که نشان دهیم با هزینه کم هم میتوان در این عرصه تأثیرگذار بود».
از مسابقه ساده زیستی تا اختلاس سه هزار میلیاردیاما چرا در سال های اخیر بسیاری از سیاستمداران تلاش دارند که خود را ساده زیست یا حداقل کم هزینه نشان دهند در شرایطی که در بسیاری از کشورهای دنیا کاندیداها برای تبلیغات انتخاباتی
احمدی نژاد که وعده مبارزه با فساد داده بود، در دولتش اختلاس های چند هزار ملیاردی رو شد تا دولتی که مدعی پاک ترین دولت تاریخ بوده است از این لحاظ در تاریخ ایران رکورد دار باشد
خود ارقام هنگفتی را هزینه می کنند و از اعلام آن هم ابائی ندارند؟ در واقع این میل را می توان ناشی از فاصله میان ظاهر و باطن و حرف و عمل بسیاری از مسئولان و مدیران بلند پایه در ایران دانست. در شرایطی که بسیاری از ایشان سعی می کنند تا با حفظ ظاهر خود را انسان هایی وارسته نشان دهند، به یکباره بروز خبرهایی مانند اختلاس سه هزار ملیارد تومانی، اختلاس در بیمه ایران، اختلاف محاسباتی واریزی ها به خزانه میان دولت و مجلس و بسیاری دیگر از این دست، سبب ایجاد خلل بزرگی در اعتماد مردم شده است. از این رو از اولین تلاش ها برای کسانی که سعی می کنند تا از پله های قدرت بالا روند، بویژه کسانی که با اتکا به رای مردم چنین قصدی را دارند، این است که حساب خود را از این گروه جدا کنند. همچنین به طور خاص در مورد این دو نفر تلاش می شود تا نوعی غیریت سازی در برابر نماینده دو جناح مذکور که یکی از حمایت تکنوکرات ها و بازاریان سرمایه دار سود می برد و دیگری از بیت المال بی زبان، صورت گیرد.
اما سکان بالاترین نهاد اجرایی کشور در ۸ سال گذشته در دست کسی بود که در آشیانه پاستور قرار نگرفت مگر با استراتژی ساده زیست نمایی. از آنروی ساده زیست نمایی که در تبلیغات او از خانه محقر و خودروی
به نظر می رسد دیگر حنای ساده زیست نمایی چندان رنگی میان مردم نداشته باشد و نسخه برداری برای تولید احمدی نژاد جدید نتواند بغض از ریخت و پاشگران و متعدیان به بیت المال را به حب ساده زیست نمایان تبدیل کند
ارزان و حساب بانکی صفر و... سخن گفته شد و در سال های نخستین پس از ورود به دفتر ریاست جمهوری، از تنفر از کاخ نشینی گفت و در حرکت های نمادین گوش مسئولان ول خرج را کشید و پول شام و نهار جلسه ها را از اعضای کابینه گرفت و کاپشن احمدی نژادی پوشید. اما هر چه که گذشت دید ساده زیستی شولایی است سخت که تن را به شدت می آزارد و به مرور آن را از تن به در آورد. او نیز کاخ نشین شد، کت و شلوار نو به تن کرد و چارتر خصوصی اش را به هر سویی به پرواز درآورد، و تنها در پی مرگ چاوز دو بار به آنسوی زمین پرواز کرد و باز تنها در آخرین سفر از هشت سفری که به سرزمین شیطان بزرگ کرد، صد نفر را با خود به همراه برد. او که وعده مبارزه با فساد داده بود، در دولتش اختلاس های چند هزار ملیاردی رو شد تا دولتی که مدعی پاک ترین دولت تاریخ بوده است از این لحاظ در تاریخ ایران رکورد دار باشد و با پول بیت المال و به بهانه سفرهای استانی کارناوال تبلیغاتی مشایی به راه انداخت.
هر چند که قرار بر مقایسه نیست اما به نظر می رسد دیگر حنای ساده زیست نمایی چندان رنگی میان مردم نداشته باشد و نسخه برداری برای تولید احمدی نژاد جدید نتواند رای مردم را دوباره تکرار کند.