گروه سیاسی- مانیا شوبیری: قتل دانشجوی دانشگاه تهران توسط زورگیری از یکسو و انتشار آمار مرکز آمار مبنی بر رشد همزمان فقر و بزه هشداری است که نباید به راحتی از کنار آن گذشت.
به گزارش
مردم سالاری آنلاین ،آمار ارائه شده نشان میدهد که افزایش فشار اقتصادی آرام آرام فضای جامعه را به سوی ناامنی پیش میبرد، تقی آزادارمکی استاد دانشگاه و جامعه شناس معتقد است جامعه ایرانی ساحت انومی پیدا کرده است، او تاکید دارد که تا زمانی که مشکلات و ناهنجاریها و دلایل شکلگیری آنها را نپذیریم نمیتوانیم برای برون رفت از آنها اقدامی انجام دهیم. وی همچنین به نقش تحریمها در این مشکلات اشاره و معتقد است باید خود را از انزوای جهانی بیرون بیاوریم تا بتوانیم مشکلات را برطرف کنیم.
تقی آزادارمکی، جامعه شناس و استاد دانشگاه در گفتوگو با
مردم سالاری با بیان اینکه همه چیز را میتوان علت بزه دانست، گفت: به نظر میآید که بیش از خود فقر دو پدیده دیگر در گسترش بزه خیلی مهم هستند، یکی ظهور کاهش ساحت اخلاق و منزلت فرهنگی اجتماعی جامعه و دوم هم ضعف نظام سیاسی و کاهش اعتماد اجتماعی به نظام سیاسی.
آزادارمکی با تاکید بر اینکه اگر فقر وجود داشته باشد و این دو موضوع وجود نداشته باشد، بزه افزایش پیدا نمیکند، افزود: میتوانیم تصور کنیم موقعیتی از نظام اجتماعی، سیاسی ایران را که جامعه به آن اعتماد دارد، خود نظام به خودش اعتماد دارد و اوضاع را مدیریت میکند، رفتار درست انجام میدهد، در این حالت جامعه به حدی اخلاقی است و مسائل اخلاقی و حرمت و احترام موضوعیت دارد.
وی با اشاره به اینکه حتی اگر جامعه فقیر هم باشد این سطح از بزه افزایش پیدا نمیکند، افزود: آن چیزی که فقر را به بزه تبدیل میکند این دو پدیده است، یکی وضعیت نظام سیاسی در ایران که نبود اعتماد، ضعف و ناتوانی، کنترل نکردن و درست رفتار نکردن را به دنبال داشته و یکی هم مشکلات اخلاقی و فرهنگ جامعه است، ضعف اخلاق و فرهنگ تصویر اینکه جامعه دچار بلبشو و بهم ریختگی و بی فرهنگی شده را میسازد، این دو کانال یا زمینههایی هستند که فقر را تبدیل میکنند به بزههای متفاوت اجتماعی.
جامعه ساحت انومی پیدا کرده است
این جامعه شناس با تاکید بر اینکه ابتدا باید بپذیریم که در حال حاضر جامعه در وضعیت نابههنجاری قرار دارد گفت: اگر این را بپذیریم که وضعیت نابهنجاره است، شرایط از دیروز بدتر شده است، بزه افزایش یافته، تورم بالا رفته، ارزش پول ملی کم شده، قدرت خرید مردم کاهش پیدا کرده، بیاعتمادی افزایش یافته، بیاخلاقی بیشتر شده و ما در شرایط آنومی قرار داریم، در یک شرایط نابهنجار؛ اگه این را بپذیریم میتوانیم در مورد آینده حرف بزنیم، ولی اگر این اتفاقات را نپذیریم نمیتوانیم حرف بزنیم، نمیتوانیم پیشبینی کنیم و دوما راه حلی نیز برایش قائل نخواهیم بود.
آزادارمکی با بیان اینکه معتقدم جامعه ساحت انومی پیدا کرده است، فرهنگ، اقتصاد و وضعیت سیاست انومی شده است، گفت: به تعبیر بعضی از دوستان بحرانها ساحت ابربحران پیدا کردهاند، یعنی بحران اخلاق، فرهنگ، سیاست و اعتبار خیلی بزرگتر از آن چیزی هست که تصور میکردیم.
آینده چیزی نیست به جز خطر
وی خاطر نشان کرد: وقتی در همچین شرایطی قرار میگیریم آینده چیزی نیست به جز خطر، به جز استیصال، احتمالا فروپاشی، درگیریها، جنبشها و تزاحمها، آینده این را نشان میدهد وقتی اینها ظهور کنند؛ یعنی ما فردای خیلی سختی در پیش داریم در خصوص همه چیز. آزادارمکی در پاسخ به این سوال که آیا در این شرایط امنیت هر روز کمرنگ تر خواهد شد، گفت: طبیعی است وقتی جامعه عصیانگر میشود، امنیت پذیر نمیشود، فرمان پذیری نسبت به کسانی که مسئول امنیت هستند وجود ندارد، نافرمانی شکل میگیرد و ما با آشوبهای متعددی روبهرو میشویم، جامعه دچار ناامنی میشود و این چیزی است که ما الان در مرحله خطرناکش قرار داریم و باید کاری کرد.
راهکار پذیرش چالش و بحرانهای بزرگ است
وی با تاکید بر اینکه فقط به شکل امنیتی نمیشود امنیت را مستقر کرد، گفت: باید به شکل اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اخلاقی امنیت را ممکن و بازسازی کرد. اگر کل شهر را هم با پلیس و دستگاه امنیتی کنترل بکنیم امنیت برقرار نمیشود، عقب میاندازد ولی مشکل را حل نمیکند.
این جامعه شناس با اشاره به اینکه راهکار، پذیرش چالشها و بحرانهای بزرگ است، اظهار داشت: به عبارت دیگر باید بپذیریم که ناهنجاری و بزه افزایش پیدا کرده، قدرت خرید مردم کم و اعتماد کاهش پیدا کرده به همین دلیل از منظر حاکمیتی ناتوانی ما هم بیش شده است. وی افزود: جامعه گوش به فرمان نیست و در مرحله اعتراض و نافرمانی قرار گرفته است، وقتی این را پذیرفتیم انوقت راه حلش این است که باید روشهایمان را عوض کنیم، چون نظام سیاسی جامعه را به اینجا رسانده است، بیگانه نبوده است که جامعه را به اینجا رسانده است. بعد باید روششان را عوض کنند، باید برگردند یا افراد باید تغییر کنند، یا رویه آنها تغییر کند، یا قانون را عوض کنند و یا مناسبات را تغییر دهند یا هر 4 مورد باید تغییر کند. آزادارمکی با اشاره به اینکه به عنوان مثال کسی که به عنوان فرمانده انتظامی توانایی فراهم کردن امنیت اجتماعی را ندارد باید تغییر کند، گفت: اگر روشها غلط است باید درست شود، بعد هم باید ما شیوهها و نگاههای مان را به جامعه باید تغییر دهیم، باید یک کار بزرگ، یک جراحی بزرگ صورت بگیرد که بیشتر در سطح ساختاری است تا افراد. این جامعه شناس در پاسخ به این سوال که تا چه اندازه تحریمها و مناقشات بین المللی را در این مشکلات تاثیر گذار میدانید، گفت: خیلی زیاد تاثیر داشتهاند، اگر تحریمها وجود نداشت ما انقدر گرفتاری نداشتیم، از ترس اینکه دولت پول ندارد و نفت فروخته نمیشود قیمت دلار افزایش پیدا میکند، این ترس و اضطراب از یک سو و واقعیت از طرف دیگر.
آزادارمکی با اشاره به اینکه وقتی تحریم وجود نداشته باشد، خزانه پر باشد، پول کشور قوی باشد، مراکز درمان به دارو نیاز نداشته باشند، مردم آذوقه داشته باشند دلیلی برای اضطراب وجود ندارد! خاطرنشان کرد: با این شرایط نابسمانی شکل نمیگیرد، بزه کاهش پیدا میکند، درگیریها کم میشود، دزدی کم میشود، مهاجرت کاهش مییابد.
باید فکری به حال تحریمها کرد
وی با تاکید بر اینکه تحریمهاست که این بالاها را بر سر ما میآورد، افزود: باید فکری به حال تحریمها کرد، باید به سراغ تنظیم رابطه جدید ایران با جامعه جهانی برویم، ما با این انزوایی که پیشه کردهایم و کل جهان را در مقابل خودمان قرار دادهایم وضع خودمان را بدتر میکنیم.
وی با اشاره به اینکه حالا با چه کسی باید رابطه برقرار کنیم؟ گفت: با کسانی که در دنیا تعیین کننده هستند، آمریکا، کشور اروپایی، با اینها باید رابطه خودمان را تنظیم کنیم، حالا اسمش را مذاکره نمیخواهید بگذارید، اسمش را هر چیزی که میخواهید بگذارید. وی با تاکید بر اینکه باید رابطهها تنظیم شود و ایران باید به صحنه جامعه جهانی برگردد، گفت: ما از جامه جهانی بیرون افتادهایم، نفت ما را دیگر کسی نمیتواند بخرد، کالاهای ما را نمیخرند، پولمان بی ارزش شده است.
ما از جامعه جهانی بیرون افتادهایم
این جامعه شناس خاطر نشان کرد: این وضعیت خیلی بدی است که رئیس جمهور ما به یک کشور اروپایی نمیتواند سفر کند و با رهبران اروپایی گفت وگو کند، وزیر خارجه نمیتواند در اروپا رایزنی داشته باشد، اینها نشانه این است که ما از جامعه جهانی بیرون افتادهایم، وقتی بیرون افتادهایم در انزوا یا خودکشی خواهیم کرد یا سکته خواهیم کرد، دو راه بیشتر پیش روی ما نیست. وی با اشاره به اینکه قتل دانشجوی دانشگاه تهران تنها یک مورد است، گفت: صبح تا شب مردم به شیوههای مختلف به صدا درآمدهاند، همین که مردم به سمت خرید طلا و دلار رفتهاند یعنی اقتصاد سامان ندارد، مردم دیگر سرمایه گذاری نمیکنند، دانشجو خوب درس نمیخواند، استاد خوب درس نمیدهد، یک کتاب خوب نوشته نمیشود، یک فیلم خوب تهیه نمیشود، اینها همه نشانههایی هست که جامعه ساحت بدی را طی میکند. وی با تاکید بر اینکه حتما باید مردم به خیابان بریزند و کشت و کشتار اتفاق بیفتد، تا بفهمیم که اوضاع بد است؟ گفت: پولها خارج میشود، آدمها خارج میشوند، کسی مشارکت نمیکند، کسی حل مسئله نمیکند، دولت قدرت ندارد که مشکلاتش را حل کند، در سطح بینالملل نیستیم، کسی حرف ما را گوش نمیدهد، حرف کسی را گوش نمیکنیم، یک جانبه گری را شروع کردهایم، همه اینها نشانههای جامعه ناهنجار است.