گروه اقتصادي – شهرام صدوقي: موضوع گوشت با واردات گوشت منجمد و دام زنده هم ظاهرا حل نشده است و قيمتها در بازار همواره رو به افزايش است. با توجه به اطلاعات ارائه شده، گوشت قرمز در روزهاي ابتدايي ماه دي با افزايش قيمت 200 هزار توماني مواجه شده است.
به گزارش
مردم سالاری آنلاین ،هنوز دليل دقيق اين افزايش قيمت مشخص نيست و محاسبات مسئولان مربوطه درباره ميزان توليد با يکديگر همخواني ندارند. با نگاهي به نمودارهاي تاريخي مصرف سرانه گوشت قرمز در کشور، يک روند کاهشي مداوم را مشاهده ميکنيم که اين افت از سالهاي ابتداي دهه 90 شمسي آغاز شده و در سالهاي پاياني اين دهه به تدريج شتاب گرفته است. در روزهاي اخير، آمار تازهاي از مصرف سرانه گوشت قرمز در صداوسيما اعلام شد؛ آماري که رسانهها آن را «بهت آور» توصيف کردند.
کاهش مصرف سرانه گوشت قرمز در ايران، رابطه مستقيم با تورم سنگين اين بخش و افولِ قدرت خريد مردم به خصوص گروههاي مزدبگير دارد؛ تنها نگاهي به «گزارش افزايش قيمت اقلام خوراکي در ماه آذر» که در روزهاي گذشته از سوي مرکز آمار منتشر شده به خوبي نشان ميدهد که چرا نمودارهاي مصرف گوشت تا اين اندازه دچار کاهش شده است. در اين گزارش، تورم نقطه به نقطهي اقلام پروتئيني مثل گوشت گوسفند و گاو و ماهي، بيش از 100 درصد است؛ به عبارتي اين اقلام در آذرماه سال جاري به نسبت آذر سال قبل، بيش از 100 درصد افزايش قيمت داشتهاند؛ به اين ترتيب، در طول يکسال منتهي به آذرماه، ماهي قزل آلا 90 درصد، گوشت قرمز گاو و گوساله 130 درصد و گوشت گوسفند 136 درصد گرانتر شدهاند. جالب اينجاست مهدي سروي، کارشناس انديشکده اقتصاد مقاومتي و از مشاوران اقتصادي دولت، در يک برنامه تلويزيوني اعلام کرد: «ميانگين مصرف گوشت خانوادهها در کشور 8 کيلوگرم و در سه دهک پايين جامعه 2 کيلوگرم در سال است».
به گفته او سرانه مصرف گوشت قرمز براي هر نفر در 3 دهک پايين جامعه، حدود 700 گرم در يک سال است. اگر همان 8 کيلوگرم را به عنوان ميانگين مصرف گوشت خانوادهها در نظر بگيريم و يک خانواده متوسط ايراني را 3 نفر فرض کنيم، سرانه سالانه مصرف گوشت در ايران، 2. 6 کيلوگرم ميشود؛ به عبارتي هر فرد به طور متوسط در سال، 2. 6 کيلوگرم گوشت قرمز مصرف ميکند و اين در حاليست که مصرف سالانه گوشت قرمز براي هر نفر در 3 دهک فرودست، فقط 700 گرم است! به عبارتي هر ايراني متعلق به سه دهک کمدرآمد که از قضا قاطبه مزد و حقوقبگيران شاغل و بازنشسته نيز در همين گروه قرار ميگيرند، در هر سال، يک کيلوگرم گوشت قرمز هم مصرف نميکنند. براساس آمارها در سال 1390 سرانه مصرف گوشت قرمز در کشور 13 کيلوگرم بود، در آن زمان هر ايراني در طول سال، 13 کيلوگرم گوشت قرمز مصرف ميکرده که به نسبت ارقام امروز بسيار قابل قبولتر بوده است، اما در سالهاي بعد، به مرور و با افزايش قيمت گوشت قرمز، سرانه مصرف هر سال يک کيلوگرم کاهش يافت، به گونهاي که سرانه مصرف گوشت قرمز در سال 1391 به 12 کيلوگرم، در سال 1392 به 11 کيلوگرم، سال 1394 تا 1396 در محدوده 10 تا 11 کيلوگرم و در سال 1397 و 1398 با افزايش قيمت ارز، مصرف گوشت قرمز هم افت کرد و سرانه آن، به 8 کيلوگرم رسيد و در سال 1399 باز هم سرانه مصرف گوشت افت داشت و ميانگين مصرف به 7 کيلوگرم رسيد و در سال 1400 اين ميزان به 6 کيلوگرم و در سال 1401 با يک کيلوگرم کاهش ميزان مصرف به 3 کيلوگرم رسيد. حالا، اما به نظر ميرسد در ميانه سال 1402 مصرف سرانه گوشت هر ايراني به کمتر از 3 و حدود 2. 6 کيلوگرم در سال رسيده است؛ و اين در حاليست که براساس اعلام فائو در سال 1399، متوسط سرانه مصرف گوشت در جهان، 41 کيلوگرم است؛ سرانه مصرف سالانه کويت بيش از 67 کيلوگرم براي هر نفر، امارات بيش از 62 کيلوگرم و عربستان حدود 54 کيلوگرم است.
تورم سنگين گوشت قرمز
با استناد به اين دادهها، انواع گوشت قرمز در فاصلهي آذر سال گذشته تا آذرماه سال جاري، بيش از 130 درصد گران شده است؛ امروز قيمت هر کيلو گوشت قرمز در بازار بيش از 500 يا حتي 600 هزار تومان است؛ حالا بايد پرسيد کارگر يا بازنشستهاي که زير 9 ميليون تومان حقوق ماهانه دارد چطور ميتواند بيش از 600 هزار تومان بدهد و يک کيلو گوشت قرمز بخرد؟
به گفته ابراهيم يوسفزاده، عضو هيات مديره کانون بازنشستگان رشت، «همان 700 گرم در سال هم زياد است، چراکه بازنشستگان کمدرآمد در ماههاي متوالي سال، حتي صد گرم گوشت قرمز هم نميخرند!» براساس دادههايي که يک کارشناس اقتصادي در صداوسيما اعلام کرده «مصرف سرانه گوشت قرمز در سه دهک فرودست، 700 گرم است»، اما يوسفزاده به نمايندگي از جانب ضعيفترين گروههاي مزدبگير کشور ميگويد: بازنشستگان اصلاً قدرت خريد ندارند، گوشتِ کيلويي 650 هزار تومان را نميتوانند بخرند؛ وقتي بازنشسته 6 يا 7 ميليون تومان حقوق ميگيرد، چطور ميتواند در سفره گوشت قرمز داشته باشد، حتي توان خريد قسطي گوشت را هم ندارد. به گفته اين فعال صنفي بازنشستگان، حداقل حقوق بازنشستگان زير 8 ميليون تومان است و در شهر رشت، 60 درصد بازنشستگان و مستمريبگيران تامين اجتماعي با اين حقوقِ حداقلي زندگي ميکنند. يوسفزاده در پاسخ به اين سوال که «فکر ميکنيد مصرف ماهانه و سالانهي گوشتِ اين بازنشستگانِ کمدرآمد چقدر است» ميگويد: اين بازنشستگان در ماه به هيچوجه نميتوانند گوشت قرمز بخرند؛ ماه پشت ماه ميگذرد و اينها گوشت قرمز نميخرند؛ ممکن است در سال يکي دو ماه باشد که اين بازنشستگان ميهمان داشته باشند يا مراسم خاصي در ميان باشد که 100 گرم يا 200 گرم گوشت قرمز بخرند؛ خيلي از اين بازنشستگان در سال 700 گرم گوشت قرمز هم مصرف نميکنند.
مزدبگيران با درآمد ثابت توان خريد گوشت قرمز را ندارند
به اين ترتيب، کارگران و مزدبگيراني که درآمد ثابت ماهانه دارند، از قدرت خريد گوشت قرمز محروم هستند؛ فصليکاران، کارگران غيررسميو کارگران بدون درآمد ثابت، اوضاع به مراتب بدتري دارند؛ زهره، يک زن دستفروش در متروي تهران، در جواب اين سوال که «در سال چند کيلو گوشت قرمز ميخري» ميگويد: اگر بگويم در کل سال، يک يا دو کيلو گوشت قرمز براي يک خانواده 4 نفره نميخرم، دروغ نگفتهام.
او اضافه ميکند: من با دستفروشي بتوانم کرايه خانه را بدهم، خيلي هنر کردهام، ميداني به جاي گوشت ما چي مصرف ميکنيم، سيبزميني، تخم مرغ، گوجه فرنگي. . اينها هم گران شده است.
در حاليکه دادههاي استاندارد جهاني نشان ميدهد که هر فرد بايد به طور متوسط در سال بيش از ده يا بيست کيلو گوشت قرمز مصرف کند، هر فرد متعلق به خانوادهي کارگري در ايران، سالي يک کيلو يا 700 گرم گوشت قرمز هم مصرف نميکند؛ اين شرايط نشان ميدهد که طرحهاي دولت براي تامين اقلام سفرههاي مردم مثل يارانه يا کالابرگ الکترونيک نتوانسته سفرههاي خالي فرودستان را از فقر غذايي نجات دهد، ضمناً اين طرحها از مديريت قيمت اقلام ضروري خوراکي در بازار ناتوان بودهاند و کاهش مصرف پروتئين با يک شيب تند تداوم داشته است. يک کارگر ساختماني بانه در استان کردستان که به گفته خودش نيمياز سال را بيکار است و نيميديگر را با دستمزد ناچيز روزگار ميگذارند، در پاسخ به همان سوال تکراريِ ما ميگويد: «گوشت قرمز، گوشت سفيد يا حتي برنج، از سفرههاي ما پر کشيدهاند، ما بتوانيم همان نان و تخم مرغ را فراهم کنيم، خيلي کار است؛ مخصوصاً وقتي خانه نداري و زير سقفهاي گرانِ مردم مستاجري، ديگر پولي براي غذا و گوشت نميماند. »