گروه فرهنگي - فهيمه جهازيان: معمول است که چهرههاي ورزشي و سينمايي بخشي از درآمد خويش را در زمينههاي کاري ديگر سرمايه گذاري ميکنند؛ رستوران، فست فود، طلافروشي، مزون و فروشگاههاي لوکس، اما مجتبي جباري بازيکن سابق تيم ملي و استقلال مدتي است که خلاف قاعده عمل کرده است و «کتابفروشي» راه انداخته است؛ آن هم در روزگاري که متاسفانه بسياري از کتابفروشيهاي قديمي دارند جمع ميشوند و متاسفانه فعالان اين صنف حال و روز خوشي ندارند. چنين کاري آن هم از سوي کسي که به عنوان فوتباليست مطرح است و بر اساس تصور رايج بايد چندان با کتاب سرو کار نداشته باشد و به بيزينسهاي پرسود فکر کند، عجيب است اما بيش از آن شايسته تقدير و قدرداني است! توجه به فرهنگ، موضوع فراموش شده در لابلاي مشکلات اقتصادي و بازيهاي تبليغاتي و کم محتواي سلبريتيها در فضاي مجازي، مطمئنا برخواسته از درکي بزرگ است که مجتبي جباري داشته است و همين است که فردي مثل «استاد شفيعي کدکني» چهره بزرگ ادبيات و فرهنگ را به کتابفروشي او ميکشاند تا از اين چنين کاري تقدير کند.
به گزارش
مردم سالاری آنلاین ،حدود يک ماه قبل بود که اعلام شد مجتبي جباريهافبک خلاق سالهاي نه چندان دور استقلال اقدام به افتتاح يک کتابفروشي کرد و وريا غفوري هم از ميهمانان ويژه روز اول بازگشايي اين کتابفروشي بود. کتاب فروشي مجتبي جباري در خيابان زعفرانيه تهران است و در مراسم افتتاحيه آن، اهالي فوتبال و هنر هم حضور داشتند. وريا غفوري، کاپيتان سابق استقلال به همراه جمعي از اهالي سينما نظير پيمان معادي، سروش صحت و برخي ديگر، جباري را در اين مراسم همراهي کردند. در روزهاي اخير حميد عليدوستي بازيکن سالهاي دور تيم ملي و پدر ترانه عليدوستي هم در کتابفروشي جباري حضور پيدا کرده تا از اين کار فرهنگي تقدير کند اما حضور شفيعي کدکني يک اتفاق بزرگ است. شفيعي کدکني جزو بزرگان ادبيات و فرهنگ فارسي است؛ استاد دانشگاهي که شاگردهاي بزرگي تربيت کرده، کتابهاي ارزشمند و متنوعي نوشته و نظرات ادبي اش در حوزههاي مختلف او را در قله فرهنگ اين مرز و بوم نشانده است؛ اما علاوه بر اين شفيعي شاعري چيره دست و نام آشنا هم هست و از اين نظر هم در تاريخ ادبيات فارسي ميدرخشد. واقعيت اين است که مجتبي جباري قبلا هم نشان داده بود که دلبستگي و آشنايي نسبتا خوبي با فرهنگ و کتاب دارد. درباره او نوشته اند که از ابتداي دوره نوجواني به حوزه فرهنگ و هنر به ويژه کتاب و کتابخواني علاقهمند بوده و حتي در دوران فوتبال حرفهايش هم در برنامههاي فرهنگي و هنري از جمله افتتاحيه نمايشگاهها و فيلمها شرکت ميکرد. او گويا بعد از بازنشستگي از فوتبال پيشنهاد بازي در تئاتر و سينما را هم داشت ولي نپذيرفت و ترجيح داد به فعاليت در زمينه کتاب روي بياورد.
سال 1398 وقتي که سروش صحت مجتبي جباري را به برنامه کتاب باز دعوت کرده بود همان ابتداي برنامه جباري بخشي از مثنوي معنوي مولانا را از حفظ خواند که بسيار جالب توجه بود.
موقع گفتگو سروش صحت تاکيد کرد که وقتي از اهالي ورزش و فوتبال ميخواهيم تا به برنامه کتاب باز بيايند و درباره کتاب حرف بزنند همگي ميگويند براي حرف زدن درباره کتاب بايد مجتبي جباري را بياوريد جون او در ميان ورزشکاران کتابخوان ترين است. سه سال قبل نيز اين بازيکن سابق فوتبال به دعوت يکي از نشريات براي معرفي 5 کتاب تاثيرگذار زندگياش پاسخ گفت و با توضيحات زير اين کتابها را معرفي کرد:
مثنوي معنوي از مولانا: «زماني که خواندن اين کتاب را آغاز کردم، مصادف شد با شروع حرفهاي فوتبال؛ دوران مصدوميتها و آن تجربههاي سخت. اين کتاب آن زمان براي من اميدبخش بود. چون مولانا ميگويد هر اتفاقي دليل دارد و شما بايد اين اتفاقات را بپذيريد و شايد آينده بهتري در انتظارتان باشد».
وقتي نيچه گريست از اروين د.يالوم: «نيچه همه درد و رنجها را تحمل ميکرد و از آنها فرار نميکرد و هرکدام را جزئي از تکاملش ميدانست.»
باشگاه مشتزني از چاک پالائيک: «اين کتاب بسيار جذاب است و فيلمي هم با حضور ستارههاي سينما براساسش ساخته شده. اما به نظرم کتابش بسيار شيرينتر و جذابتر از فيلم است.» صدسال تنهايي از گابريل گارسيا مارکز: «وقتي اين کتاب را ميخوانيد، قدرت کلمات نويسنده، داستان و تجربيات انسانها که به صورت جذاب نوشته شده، شما را جذب ميکند. «صدسال تنهايي» محدود به يک جغرافياي خاص نيست و به همين دليل جزو 100کتابي است که هرکسي بايد بخواند.»
يادداشتهاي 5 ساله از گابريل گارسيا مارکز: «اتفاقاتي که در اين کتاب نوشته شد، به فضاي جامعه خودمان نزديک است. مارکز در اين کتاب نگاه ديگران به خودش و نگاه خودش به اتفاقات و اطراف را تفسير ميکند.»
اين انتخابها که نشان از حرفه اي بودن مجتبي جباري در مطالعه و کتابخواني ميدهد، بازگو کننده زمينه و پيشينه فرهنگي اوست، چيزي که او را به راهي کشانده که شفيعي کدکني را هم به همراهي کشانده است و هر چه از اين کار بزرگ گفته شود، کم است.