گروه سياسي: نمايندگان موافق و مخالف مهرداد بذرپاش، ديروز در جلسه راي اعتماد مجلس نظرات خود را نسبت به برنامههاي وزير پيشنهادي راه و شهرسازي اعلام کردند و در پايان همانگونه که با توجه به روند گذشته مجلس همسو با دولت پيشبيني ميشد، نمايندگان مجلس با 187 راي موافق،64 راي مخالف ، 7 راي ممتنع، 5 راي باطله از مجموع 263 راي به بذرپاش براي حضور در وزارت راه و شهرسازي راي اعتماد دادند.
به گزارش
مردم سالاری آنلاین،به گفته قاليباف، رئيس جمهور هم قرار بود در نيم ساعت پاياني اين جلسه در مجلس حضور يابد اما به دليل حضور در مراسم روز دانشجو در دانشگاه تهران امکان حضور در جلسه بررسي راي اعتماد به وزير پيشنهادي راه و شهرسازي را پيدا نکرد. شايد هم به اين دليل که تصور ميکرد با توجه به راي بالاي بذرپاش نيازي به حضور در مجلس نيست!
اما نکته مهم در جلسه راي اعتماد، زير سوال رفتن مهمترين وعده دولت بود؛ وعده اي که دولت و وزير پيشين راه و شهرسازي روي آن تاکيد ويژه اي داشتند: ساخت 4 ميليون مسکن در دولت فعلي؛ سالي يک ميليون مسکن! وعده اي که مشابه وعدههاي دولت احمدي نژاد بود و از همان ابتدا بسياري بر عملي نبودن آن تاکيد ميکردند. حتي با گذشت يک سال از دولت رئيسي هم دولت و رستم قاسمياز اين وعده کوتاه نيامدند و انتقادها را نپذيرفتند؛ آن هم در شرايطي که اقداميعملي براي ساخت مسکن صورت نگرفته بود.
سيدابراهيم رئيسي پيش از رئيسجمهور شدن گفته بود: «در حوزه مسکن ساخت 4ميليون واحد مسکوني شعار انتخاباتي نيست هم نياز کشور و هم قانون است.»
رئيس جمهور هفتم شهريور ماه امسال هم اعلام کرد که در وعده ساخت مسکن تجديدنظر نميکنيم و نخواهيم کرد. زيرا اين نياز کشور است که يک ميليون مسکن در سال ساخته شود. رستم قاسميوزير پيشين راه و شهرسازي نيز تيرماه امسال گفته بود: 4 ميليون مسکن را تا پايان دولت سيزدهم به مردم تحويل ميدهيم.
او با اشاره به اينکه مسکن در کشور يک ساله ساخته نميشود و معمولا 1.5 تا 2 سال زمان ميبرد، افزود: در زمان حاضر ساخت حدود يک ميليون و 300 واحد شروع شده که طي چند ماه آينده آنرا به 2 ميليون واحد ميرسانيم.دو ميليون واحد جديد تا سقف شهري آن که حدود 1.5 ميليون واحد کسري در دست اجرا داريم که در کميته -کميسيون- ماده 5 شوراي عالي شهرسازي است که در حداکثر تا پايان شهريور زمين 3.2 ميليون واحد زمين مورد نياز شهري را تحويل ميدهيم. وزير راه و شهرسازي گفت: در بحث ثبتنام نهضت ملي مسکن به همين 4 ميليون هم اکتفا نميکنيم و بر اساس دستور رئيس جمهور است بايد نيازمنديهاي مردم را تامين کنيم.
رستم قاسميتا آخرين روزهاي وزارت خود نيز از اين وعده کوتاه نيامد و در آبان ماه امسال با بيان اينکه ساخت 4 ميليون مسکن طي چهار سال امکانپذير است، گفت: طبق برنامه ريزي انجام شده، يک و نيم ميليون واحد اکنون در دست اقدام داريم که تا پايان سال به 2 ميليون واحد نيز ميرسد. اما حالا فردي وزير راه و شهرسازي شده که از همين ابتدا معتقد است در شرايط کنوني، ساخت 4 ميليون مسکن در سال امکانپذير نيست و اين يعني اشتباه بودن يکي از مهمترين وعدههاي انتخاباتي دولت رئيسي! حتي اگر هم اين وعده را اشتباه ندانيم، حالا فردي جايگزين رستم قاسميشده که اصولا اعتقادي به اين طرح ندارد و آن را غير قابل اجرا ميداند.
وزير پيشنهادي راه و شهرسازي در جلسه راي اعتماد خود درباره ساخت 4 ميليون مسکن گفت: در قانون جهش توليد مسکن ساخت 4 ميليون مسکن پيشبيني شده است و اين در حالي است که براي تحقق اين موضوع در کشورمان با کمبود مهندس، تکنسين و ... مواجه نيستيم اما با اين سوال مواجهايم که چرا مسکن ساخته نميشود. آيا ميتوان مثل مسکن مهر رديف مشخص براي آن پيشبيني کرد. 4 ميليون مسکن ضرب در 100 مترمربع ميشود 400 ميليون مترمربع و اگر ميانگين متري 7 ميليون تومان محاسبه شود عددي معادل دو هزار و 800 همت ميشود و اين در حالي است که بودجه سال جاري حدود يک هزار و 500 همت است. بنابراين بايد پاسخ دهيم مشکل کجاست و وزارت راه چه کاري براي تأمين مالي دو هزار و 800 همت بايد انجام دهد. حتماً نمايندگان در جريان تصويب قانون جهش توليد مسکن مفروضات را بررسي کردند.
با اين سخنان بذرپاش، ديگر به نظر نميرسد اميدي به ساخت 4 ميليون مسکن باشد؛ هرچند که از همان ابتدا نيز اين وعده بزرگف غير عملي به نظر ميرسيد و مصداق ضرب المثل «سنگ بزرگف علامت نزدن است» بود!
وزير پيشنهادي راه و شهرسازي در بخش ديگر سخنان خود درباره اين موضوع گفت: در حوزه مسکن و شهرسازي بايد چند اقدام صورت بگيرد، بيش از 2800 همت منابع نياز است، شما عزيزان بگوييد از کجا و با چه روش مسکن سازي قرار است کار کنيم، يکي از مشکلات اين است که زمين احتکار شده، دولتها و مجلسهاي مختلف آمده اند و رفتهاند و قيمت ملک افزايش يافته است.
وي افزود: يکي از مواردي که بايد براي آن چاره انديشي کنيم، احتکار غيرقابل قبول زمين در اطراف شهرهاست، زماني که در بسياري از محلها ميتوانيم الحاق به شهرها داشته باشيم، چرا اينکار را انجام نميدهيم؟ چرا محدوده روستاها را افزايش ندهيم که تنها يک عده صاحب زمين باشند و قيمت روز به روز افزايش پيدا کند و افراد ديگر متضرر شود؟ اين نسخه من براي همه بخشها و شهرها نيست، متوجه هستم که الگوي تهران، کلانشهرها و روستاها تفاوت دارد. بذرپاش گفت: در حوزه مسکن سه عامل زمين، قيمت ساخت و ارزش افزوده را داريم، دولت وظيفه دارد قيمت زمين را حذف و يا به صفر برساند و همچنين ارزش افزوده و يا سود مورد توقع سازنده را صفر کند. قيمت ساخت بايد با استفاده از روش واگذاري زمين و تحويل زمين رايگان به انبوه سازان که توان هزينه کرد دارند کاهش يابد و دولت بعداً در قالب اوراق و اسناد با آنها تبادل مالي داشته باشد. وي گفت: روش ديگر بازسازي بافت روستايي و بافت فرسوده شهري و روستايي است؛ شهرها در اختيار شهرداريها بوده و ميتواند اين موضوع را از طريق آسان سازي فرآيند مجوز و مکانيزمهاي تشويقي مديريت کند. شهرداريها ميتوانند به ساخت واحدهاي مسکوني تعهد شده در قانون کمک کنند و مردم تحت عنوان خودمالکي اقدام به ساخت نمايند.
وزير پيشنهادي راه و شهرسازي ادامه داد: حدود 240 هزار واحد مسکن مهر داريم که بايد به اتمام برسانيم، موضوعي که بايد براي آن فکري کنيم، طرف تقاضا است، بخشي از منابع سهم آورده متقاضيان است، در حال حاضر حدود 300 هزار نفر ثبت نام کرده اند و واريز وجه داشته اند، اکنون در سمت تقاضا دچار مشکل هستيم. زماني که سهم آورده به 400 ميليون ميرسد و قيمت يک واحد 800 ميليون تومان تمام ميشود، اقشاري که جزو دهکهاي پايين هستند و بايد اين واحدها را خريداري کنند، در تامين منابع اوليه دچار مشکل ميشوند و نميتوانند آورده اوليه را تامين کنند. بذرپاش گفت: بايد در تامين آورده اوليه تجديدنظر شود و طرف متقاضي تشويق شود، پروژه مسکن در فرمول قبلي نيز ميتواند بخشي از نيازها را پوشش دهد، بايد ظرفيت جذب وجود داشته باشد.
وي تصريح کرد: موضوع بعدي تامين مالي از روشهاي ديگر است، مولدسازي داراييها بايد در اولويت اصلي کاري قرار بگيرد، در قانون نيز اوراق بهادارسازي داراييها، مولدسازي داراييها و موارد ديگر آمده است، چرا اين موارد انجام نشده و نميشود؟ بخشي از اقداماتي که بايد براي مولدسازي داراييها انجام شود، در ريز برنامهها آمده است، حتما فرصت نشده اين موارد را مطالعه کنند، از منتقدان درخواست دارم اين موارد را مطالعه نمايند.
بذرپاش در پايان سخنان خود هم گفت: من فرزند مجلس هستم، کمک کنيد تا مشکلات برطرف شود، من يک دوره در مجلس بوده ام و اکنون نيز دو سال و نيم است که با رأي اعتماد شما در ديوان محاسبات به شما خدمت کرده ام، ميدانيد و به گواه شما در ديوان محاسبات کار شده است، زحماتي که همکاران فرهيخته من در ديوان محاسبات انجام داده اند، جا ندارد که به آنها بگوييم اشتباهات فاحش، چه کسي اين موضوع را بررسي کرده؟! مگر کشور دستگاه نظارتي، نهاد امنيتي، کميسيون اصل 90، مجلس و کميسيونهاي تخصصي ندارد؟ اينکه خودمان حکم صادر کنيم و ترويج کنيم و حتي حاضر نباشم 5 دقيقه مباحث را گوش کنم و تنها در رسانهها موضع بگيرم، انقلابي گري است؟ آيا من موضع گيري نداشته ام؟ شما که در سايتها سير ميکنيد، نگاه ميکرديد. آيا تنها توئيت زدن انقلابي گري است؟