سلبریتیها یا همان چهره های جذاب و سرشناس سینمایی، تلویزیونی، ورزشی و ... مدتهاست به شخصیتهای تاثیرگذار فضای مجازی تبدیل شده اند. دیدگاهها و نظریات خاصی دارند که از قضا دیدگاههایشان هواداران سینه چاکی دارد که با کامنتهای پرحرارت خود تلاش میکنند ارادت خالصانه خود را به سلبریتی محبوبشان و تفکراتش ابراز کنند و در این راه اگر لازم بدانند از فحاشی به مخالفان نیز ابایی ندارند. حالا باز هم در موسم انتخابات ریاست جمهوری، نوبت به امیرحسین مقصودلو معروف به تتلو رسیده که چهار سال پیش نیز در انتخابات ریاست جمهوری در کنار سیدابراهیم رئیسی قرار گرفت اما بعد به حاشیه رفت. هرچند که اعتقاد همگان بر آن است که در آن دوره، هم رئیسی رودست خورد و هم تتلو!
به گزارش
مردم سالاری آنلاین، تتلو در تازه ترین اظهار نظر خود درباره انتخابات که در کانال تلگرامش که بیش از یک میلیون عضو دارد، منتشرشده، نوشته است: "با اینکه اصلا دوست ندارم راجع به انتخابات صحبت کنم اینبار اما اگه آقای رئیسی رئیس جمهور بشه من با همه اتفاقاتی که ممکنه برام بیوفته میام ایران. من از اول هم اوکی بودم با آقای رئیسی ! هنوزم اوکیم، در ضمن در دوره قبلی همه مارو مسخره کردن که هوادارای ما به سن قانونی نرسیدن اما ایندفعه چندسال گذشته و رسیدن. با اینکه خودم اصلا به سیاست اعتماد ندارم ولی باز اگه چهارسال پیش به حرف من گوش میکردین لااقل الان چهارسال جلوتر بودین و زودتر عملکرد آقای رییسی براتون روشن میشد!"
اما چرا در ایران اظهارنظرهای سلبریتیها درباره مسائل مختلف بیشتر از دیگر نقاط جهان است و چرا حجم سطحی نگری در میان اغلب سلبریتیهای ایرانی به طور میانگین بیشتر است؟
فضای مجازی در ایران نیز مانند سایر کشورها این فرصت را به چهره های سرشناس داده است تا با حضور در شبکه های اجتماعی چه آنها که فیلتر هستند و چه آنها که هنوز فرصت و بهانه فیلتر کردنشان فراهم نشده همچون اینستاگرام، حضور یافته و طرفداران خاص خودشان را داشته باشند. انتشار تصاویر مربوط به جشن تولد، ازدواج، کافه گردی و ... وجه اشتراک اغلب صفحات سلبریتیها در فضای مجازی است که نکته غریبی در آن دیده نمیشود و به عبارتی تا آنجا که مانند یک شهروند عادی لحظات خوب و بد زندگیشان را با هواداران خود قسمت میکنند و در حد معمول دغدغه پرداختن به مسائل روز را دارند، مشکلی به وجود نمی آید. اما ماجرا در دنیای فریبنده مجازی از جایی شروع میشود که سلبریتیها در جایگاه سیاستمدار، پزشک، اقتصادددان و جامعه شناس و ... به اظهار نظر در مورد مطالبی میپردازند که اگر نگوییم هیچ اطلاعی، در بهترین حالت اطلاعات کافی در آن زمینه ندارند. اظهار نظرهای ناپخته و جنجالی برخی از آنان که بعضا با تمسخر و توهین همراه است، بعد از ایجاد حواشی فراوان حول مساله مطرح شده، معمولا عذرخواهی و پشیمانیشان را در پی دارد.
سلبریتیها و اظهارنظرهای سطحی و جنجالی
بسیاری بر این باورند ورود سلبریتیها به حوزه ای که تخصصی در آن ندارند با توجه به محبوبیت و تاثیرکلامشان برهواداران که در بعضی موارد به اندازه جمعیت یک شهر هستند، به ضرر جامعه خواهد بود. از این منظر تسلط بر "رفتار" و "گفتار" در برابر مخاطب مساله ای است که برخی سلبریتیها نه تنها به آن پایبند نبوده بلکه حتی به سادگی از بسیاری از خطوط قرمز جامعه عبور کرده و رنجشی آشکار را در افکار عمومی به وجود می آورند. در باب این تاثیرگذاری، از برخی سلبریتیها که صدا و سیما در تکثیر و معرفی آنها به جامعه سهم بزر گی داشته است، انتظار بیشتری در این مورد میرود.
در تازه ترین موارد پیش از اعلام حمایت تتلو از رئیسی، خنده های رامبد جوان در برابر لودگی فیروز کریمی که بیشتر از فوتبالش به لودگی هایش مشهور است و نویسندگان را افراد بیکاری میداند که " می نویسند" با واکنشهای گسترده ای روبرو شد که نهایتا با دلجویی جوان از مردم و نویسندگان مساله پایان یافت. همزمان فیلمی از داریوش ارجمند نیز منتشر شد که با اعتماد به نفس و لحنی مطمئن و جاهلانه که دیالوگهای قلدرمآبانه اش در نقش حشمت فردوس را به یاد می آورد، اعلام کرد وزنه برداری برای زنان نه "رحم" باقی میگذارد نه "تخمدان".
اظهار نظر در زمینه های مختلف ازسوی سلبریتیها فقط به این موارد ختم نمیشود. اظهارنظر بهنوش بختیاری درباره حکم اعدام معترضان آبان ماه 98 در حالیکه جامعه به لحاظ روانی نسبت به این مساله حساسیت خاصی داشت، نظر سحر قریشی درباره حضور زنان در استادیوم با توجه به تلاشها برای رفع موانع این اتفاق بزرگ و در موردی دیگر برخورد تمسخر آمیز با یک پاکبان، حواشی ایجاد شده توسط بهاره رهنما درباره طرز فکر برخی دختران ایرانی در برنامه شام ایرانی و توهین به قوم لر و ... جنجالی است که هر از گاهی در فضای مجازی رخ میدهد و معمولا با ابراز ندامت و پشیمانی و با گفتن جمله مشهور منظورم این نبود و برداشت غلط مردم و بهانه هایی از جنس توطئه همچون دامن زدن به مساله ازجانب بدخواهان و رقیبان و... به پایان میرسد. بر همین اساس و با توجه تکرار این حواشی، افزایش فالوئر برای سلبریتیهایی که به هرعلتی کمتر شناخته شده تر هستند یا جایگاه درخوری در حرفه خود به دست نیاورده اند، از محتمل ترین فرضیاتی است که در این زمینه مطرح میشود. اظهارنظرهای سطحی درباره موضوعاتی که بحث داغ روز هستند، معمولا از جانب همین افراد صورت میگیرد. جلب توجه های بی پایان محسن افشانی از علنی ساختن جزئیات زندگی شخصی تا روکم کنی شاخ های مجازی ایرانی ساکن ترکیه که گویی رسالتی جز بردن آبروی ایرانیان درکشور همسایه ندارند، استوریهای توهین آمیز شهره قمر درباره همکاران خود با هشتگ دختر هزار چهره و ادعای مختار سینمای ایران بودن، تنها گوشه ای از تلاشهای این دسته از سلبریتیها در جذب فالوئر است تا شاید بتوانند برای خود لشکری با عنوان "بهنوشیا" و "تتلیتیها" فراهم کنند و صد البته که کسب درآمد نیز انگیزه بزرگی برای این دست و پا زدنهاست.
سلبریتیها و تلاش برای فرهنگسازی
در کنار سلبریتیهایی که با ایجاد جنجال سعی در دیده شدن و بهتر است بگوییم فراموش نشدن دارند برخی نیز از این پتانسیل در جهت فرهنگسازی و تاثیر مثبت بر طیف وسیعی از مردم استفاده میکنند. سروش صحت از جمله هنرمندانی است که از فرصت حضور خود در صداو سیما و فضای مجازی برای توسعه فرهنگ کتابخوانی استفاده کرده است. برنامه دیدنی کتاب باز در میان انبوه آثار بی کیفیت صداوسیما از معدود برنامه هایی است که با استقبال مخاطب مواجه شده است. کمکهای هدیه تهرانی به سیلزدگان و حضور او در مناطق سیلزده درحالیکه استاندار در سفر خارج از کشور بسر میبرد و بقیه مسئولین نیز با پوشیدن چکمه سعی در خودنمایی و عوامفریبی داشتند، از تصاویر ماندگاری است که از این هنرمند ارزنده در یادها باقی مانده است. مشارکت در امور خیریه، کمک به مردم مناطق محروم، تلاش برای آزادی زندانیان، فرهنگسازی برای حفاظت از محیط زیست از سوی رسول خادم، کمیل قاسمی، محسن چاوشی، پرویز پرستویی، پوریا تابان، میترا حجار و برخی دیگر از سلبریتیها، از مواردی است که می توان برشمرد. البته در این میان عده ای نیز همچون مهراب قاسم خانی اصراری بر تاثیر گذاری بر مخاطب ندارند و در عین حال بدون اظهار نظرهای عجیب و غریب منتقد وضع موجود هستند.
تاثیر انکار ناپذیر سلبریتیها و لزوم افزایش آگاهی
تاثیرگذاری سلبریتیها بر بسیاری از رویدادهای اجتماعی و سیاسی انکار ناپذیر است. فراموش نکنیم استفاده از سلبریتیها از جمله ترفندهای سیاستمداران در مبارزات انتخاباتی برای کسب آرا، است، حضور تتلو در کنار ابراهیم رییسی از ماندگارترین صحنه های انتخاباتی است که به قصد کسب آراء هواداران این چهره مشهور صورت گرفت و حالا در این دوره به شکلی دیگر تکرار شده است! در انتخابات ریاست جمهوری دوره گذشته سلبریتیها با حضور فعال خود برای کاندیداهایشان سنگ تمام گذاشتند، هرچند برخی از آنان بعدها با دیدن اوضاع اسفبار مردم و عدم تحقق وعده هایشان، بابت اصرار و بهتر بگوییم تحمیل دیدگاه سیاسیشان ناچار به عذرخواهی از همان مردم شدند.
در حال حاضر بار منفی این واژه که ماحصل رفتارهای جنجالی، متناقض و بعضا مزورانه سلبریتیهاست، باعث شده است هنرمندانی همچون فاطمه معتمدآریا از خطاب قرارگرفتن با عنوان سلبریتی اظهار نارضایتی کنند و خود را سلبریتی ندانند. کار به جایی رسیده است که کامبیز دیرباز ترجیح میدهد کهیر بزند تا اینکه از او با عنوان سلبریتی یاد شود. برخی سلبریتیها در این مورد به خوبی از عهده ایفای نقش خود بر آمده اند، تبحری که در نقشهای سینمایی و تلویزیونیشان کمتر دیده میشود.
به نظر میرسد افزایش آگاهی، مطالعه و پرهیز از تعجیل در قضاوتها و اظهارنظرها در پایان دادن به حواشی و جنجالهایی از این دست، تاثیر بسزایی خواهند داشت. فضای مجازی به همان اندازه که امکان ارتباط بیشتر سلبریتیها و هوادارانشان را فراهم آورده است به همان اندازه در شناخت این افراد موثر بوده است. تا پیش از این و در عصر رسانه های مکتوب، سلبریتیها تنها در قالب نقشهایشان قضاوت میشدند و کمتر کسی از از افکار، روحیات و میزان آگاهیشان از مسائل مختلف، اطلاع داشتند. ظهور شبکه های اجتماعی و ارتباط بی واسطه سلبریتیها و مخاطبان باعث شد تا مردم شناخت بیشتری از این قشر به دست بیاورند. بدون شک افزایش ارتباط با مخاطب، مسئولیت اجتماعی بیشتری را متوجه سلبریتیها کرده است و الزام به رعایت اصول اخلاقی را بیش از پیش آشکار میسازد تا شاهد برخی اتفاقات ناخوشایند، نظیر آنچه در صفحه مجازی نفیسه روشن رخ داد، نباشیم. نفیسه روشن که خود را هنرمند میداند و به نقش آفرینی اش در سریال اغما افتخار میکند نمونه آشنای همان سلبریتیهایی است که از شاهنامه خوانیشان فیلم میگیرند و اشعار شعرای بزرگ ایرانی از فردوسی و سعدی تا شاملو و فروغ را زینت بخش بیوی صفحات مجازیشان میکنند اما هنوز فرصت نکرده اند تا نیم نگاهی به خمسه نظامی بیندازند و بدانند " آن خشت بود که پر توان زد" و با کمتر سخن گفتن حداقل حفظ ظاهر خواهند کرد که سعدی نیز در باب اول گلستان گفته است: "تا مرد سخن نگفته باشد، عیب و هنرش نهفته باشد" ...
گزارش: لیلا رحیمی خوشبخت