«زرین کوب نسبت به برنامه هویت واکنشی نداشت. زمانی که من به او گفتم چنین برنامهای ساختهاند لبخندی زد و چیزی نگفت»؛ این روایت برادر دکتر عبدالحسین زرین کوب؛ بزرگترین و تاثیرگذارترین ادیب، محقق و استاد دانشگاه معاصر است که سرسلسله کسانی بود که برنامه شرم آور «هویت» را علیه شان ساختند.
گویی زرین کوب می دانست که آنهایی که چنین می کنند راهی به دهی نخواهند برد و می دید که روزگار با آنها چه خواهد کرد. واضح بود که زرین کوب چنان مرتبه ای دارد که هویت نمی تواند گردی بر فضل او بنشاند اما به عنوان سندی از سفاهت و پرت بودن مدیران و تهیه کنندگان و دست اندر کگاران پخش آن برنامه باقی می ماند تا روز و روزگاری دیگر.
هویت همچنین باعث توجه بسیاری از ایرانیان به زندگی، آثار و سرنوشت کسانی شد که در آن برنامه به آنها پرداخته شده بود. علی اکبر سعیدی سیرجانی یکی از این افراد بود، نویسنده توانایی که در زندان بدورو حیات گفته بود اما پس از این برنامه و بخصوص با توجه به افشاگری های پس از قتل های زنجیره ای و جنایات سعید امامی و همراهانش نام او مطرح شد، کتابها و نوشته هایش بار دیگر مورد توجه نسلی قرار گرفت که با او آشنا نبود و....
حالا بیست و پنج سال پس از پخش آن برنامه، علی لاریجانی رئیس مقتدر صدا و سیما که روزگاری حاضر نبود به کسی پاسخ بدهد یا انتقادی را بشنود، به جایی رسیده که مجبور است از آن برنامه تبری بجوید و حرف های جدیدی بگوید، غافل از اینکه توضیحاتش بیشتر از آنکه قانع کننده باشد، سوال برانگیز است و پرونده ای را می گشاید که ظاهرا مورد توجه افکار عمومی نیست. روایت تازه لاریجانی از پخش هویت اگرچه با سخنان سابق لاریجانی همخوانی ندارد؛ اما حتی اگر پذیرفته شود هم نشان می دهد که لاریجانی مثل بسیاری از مدیران دهه های اخیر هیچ اقتدار و تسلطی بر زیر مجموعه خود نداشته و با این همه بعد از صدا و سیما 12 سال رئیس قوه مقننه شده است!
حرفهای لاریجانی فرصت مناسبی است که یکبار دیگر به مرور داستان شرم آور «هویت» پرداخته شود تا سخنان علی لاریجانی بهتر تحلیل شود.
هویت چه بود؟
هویت برنامه ای تلویزیونی بود که در سال ۱۳۷۵ و در ساعات پربیننده شب از شبکه اول سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش شد. در این برنامه بسیاری از نویسندگان و روشنفکران مورد انتقادات شدید قرار گرفتند و اعترافات تلویزیونی برخی زندانیان سیاسی که در زندان ضبط شده بود نیز در این برنامه پخش گردید. در این برنامه علیه نویسندگان و روشنفکرانی چون عبدالحسین زرینکوب، هوشنگ گلشیری، داریوش شایگان، محمدعلی اسلامی ندوشن، سید حسین نصر، رضا براهنی، باقر پرهام، محمود دولتآبادی، محمدجعفر محجوب، احمد شاملو و ایرج افشار یزدی سخن گفته شد و از آنها به عنوان تئوریسینها و مجریان تهاجم فرهنگی و شبیخون فرهنگی یاد شد. اعترافات تلویزیونی که از علی اکبر سعیدی سیرجانی، عزتالله سحابی و غلامحسین میرزاصالح در زندان ضبط شده بود نیز در این برنامه پخش و تحلیلهای مورد نظر مقامات دولتی لابلای آن گنجانده میشد. با توجه به قتل های زنجیره ای که سال بعد از آن شکل گرفت، می توان این برنامه را زمینه ساز و مقدمه آن اقدامات دانست.
جالب اینجا است که پس از پخش آن برنامه، انتشارات حیان به مدیریت «مهدی خزعلی»، متن آن را در قالب کتابی منتشر کرد. مهدی خزعلی در مقدمه این کتاب نوشت: «هویت نقلی است مستند از صف آرایی بیگانگان. هویت هشداری است به سهل انگاران؛ و سخن ما در این برهه حساس که مقام معظم رهبری آن را شبیخون فرهنگی نامیدند جز ابلاغ رسالت نبود.»
علی لاریجانی حالا بعد از 25 سال درباره این برنامه گفته است: « من دیر متوجه این برنامه شدم و میپذیرم اشتباه بوده است. زیر دستان من این کار را کردند. بعد از این اتفاق برنامه چهرههای ماندگار را داشتیم که تلاش کردیم جبران کنیم.»
اطلاع لاریجانی از برنامه هویت
این سخنان لاریجانی در حالی بیان شده که او در سال 1375 و پس از پخش هویت در گفتگو با هفته نامه صبح به مدیریت «مهدی نصیری» به دفاع تمام عیار از این برنامه پرداخته و گفته بود: «اولاً بحثی که ما در این مجموعه مطرح کردیم بر اساس توهین و تهدید نیست. ثانیاً بسیار از شخصیتهای مطرح شده افراد مذهبی و اندیشمند نیستند هرچند ممکن است به آن تظاهر کنند. ثالثاً در مورد اینکه میگویند چرا به این افراد مجال صحبت داده نمیشود باید گفت مگر اینها تاکنون مجال صحبت نداشتند… یعنی این حضرات فکر میکنند ما اطلاع نداریم که از کدام سفارتخانه پول و سفارش نگارش مقاله میگیرند که این مطالب را بنویسند.»
همچنین احمد پورنجاتی معاون وقت سیما داستان پخش هویت را به گونه ای تعریف کرده که نشان می دهد لاریجانی از قبل از پخش درباره این برنامه اطلاع داشته است: «سال ۷۴، من معاون سیما بودم. آقای علی لاریجانی با من تماس گرفت که برنامهای در چند بخش درباره برخی عناصر فرهنگی مسالهدار ضد انقلاب تهیه شده، خوب است که در شبکه یک پخش شود. گفتم: بفرستید ببینم. همان برنامه مشهور «هویت» بود. از رنگ و بوی کار متوجه شدم آشپزخانهاش کجا بوده. البته قاطی پاتی بود. از برخی چهرههای خارجنشین مخالف نظام تا مرحوم مهندس سحابی و دکتر زرینکوب. به لاریجانی گفتم: موافق این کار نیستم. بیش از آنکه یک کار رسانهای باشد، نوعی تبلیغات سیاه و شبهاطلاعاتی و یکطرفه است... از من که ناامید شد، به معاون سیاسی سازمان سپرد که در باکسهای مربوط به آن حوزه پخش کنند. پخش شد.»
وی در گفتگویی دیگر در سال 1394 گفت: «من نمیتوانم داوری کنم که لزوماً در تمام موارد از نظر سیاسی، مدیریت عالی سازمان (علی لاریجانی) همسو با آن برنامه بوده است. بخشی از این موضوع را باید به تدابیر کلیتری که احتمالاً مد نظر و پشت پرده بوده، نسبت داد. چه بسا در موارد دیگر همسویی هم نداشته باشد. ریاست وقت سازمان، اصرار داشتند که برنامه هویت پخش شود اما اینکه خاستگاه اصرار بر این موضوع خود شخص ایشان بودهاند یا مشورتی کردهاند را دقیقاً نمیدانم که مطرح کنم اما به هر حال مدیریت سازمان در آن زمان موافق پخش برنامه هویت بود.»
هویت، سعید امامی و کیهان
یکی از مسائلی که بعدها مطرح شد دست اندرکاری سعید امامی متهم اصلی فتل های زنجیره ای در ساخت این برنامه بود که با توجه به همسویی این برنامه با قتل های زنجیره ای سال 76 کاملا منطقی است. اما درباره ارتباط حسین شریعتمداری با ساخت این برنامه هم حرفهای بسیاری گفته شده است.
در مصاحبه سال ۸۲ روزنامه کیهان با آیت الله هاشمی رفسنجانی سوالاتی در ارتباط با چگونگی بازداشت های سال ۶۹ و به دنبال آن ساخت برنامه هویت از مجموعه اعترافات بازداشت شدگان و از جمله مرحوم عزت الله سحابی مطرح شد که هاشمی در پاسخ گفت: «برنامه هویت را از تلویزیون دیدم و اصلاً خبر نداشتیم. شما از آقای شریعتمداری بپرسید که چه کسی به او گفته که آن برنامه را بسازد.»
حسین شریعتمداری درباره این برنامه گفته است: «این برنامهٔ هویت از سوی صدا و سیما تهیه شده و در آن جمع زیادی از صاحب نظران سخن گفته بودند. در این برنامه پشت صحنه و هویت اصلی جریانهای ضدانقلاب بهطور مستند افشا شده بود که بنده این برنامه را یکی از برنامههای افتخارآمیز میدانم و البته کسانی که از هویت انقلابی خود پشیمان شدهاند و امروزه با برخی از همان عوامل ضدانقلاب پالوده میخورند، طبیعی است که از این برنامه عصبانی باشند و این مشکل از استحاله شدن آنهاست.»
عذرخواهی بلد نیستی، منطقی باش!
علی لاریجانی آخرین فردی است که از این برنامه تبری جسته است ولی بعد از 25 سال حاضر نیست بابت آن عذرخواهی کند و پخش آن را به زیر مجموعه اش نسبت می دهد! گویی مسئول در صدا و سیما فقط یک عنوان تشریفاتی است و این زیر دستان هستند که هر کاری می خواهد می کنند. شاید لاریجانی برای جمع کردن رای مجبور به این اعتراف شده است اما با این همه از کسی که مدعی فلسفه دانی است انتظار است که منطق هم بلد باشد.
عبدالحسین زرین کوب در سال 1378 بدورد حیات گفت و به سرای باقی شتافت اما انگار هنوز هم به ساختن این برنامه و پخش آن لبخند می زند و شاید هم این شعر سعدی را زر لب زمزمه می کند که «ایام بقا چو باد صحرا بگذشت / خوبی و بدی و زشت و زیبا بگذشت / پنداشت ستمگر که حفا بر ما کرد / بر گردن او بماند و بر ما بگذشت».
گزارش: محمدحسین روانبخش