سینما ماشین، تجربه جدید فیلم دیدن در دوران کرونا است.
فیلم دیدن در فضای باز ایدهای است که تقریبا به اندازه سینما قدمت دارد. اولین تجربه ایرانیها در این زمینه نیز، خیلی دور از جهانی شدنش نبوده است. ایران در سال ۱۳۳۹، برای نخستین بار «drive-in cinema» را تجربه کرد. اولین سینما-ماشین ایران نیز در تپههای تهرانپارس افتتاح شد. هر اتومبیل یک گوشی یا بلندگوی مخصوص میگرفت که توسط تماشاگران قابل تنظیم بود. سینمای بعدی که این شکل و شمایل را داشت در ونک افتتاح شد. این پدیده که بعدها به دلیل ظهور و استقبال از ویدئو و تلویزیون و پلتفرمهای متنوع پخش فیلم، رو به افول نهاد، بیشتر به دلیل شکل فانتزی، مورد توجه قرار میگرفت. نبودن فضای بسیار بزرگ برای آن همه اتومبیل و دردسرهای ماشین های بزرگ و کوچک و همچنین بالا رفتن کیفیت سالنهای پخش فیلم، کمکم سینما-ماشین را از خاطرهها محو و آن را به عنوان تجربهای منحصر به فرد که قابل تکرار نیست، تبدیل به یک فانتزی دور برای فیلمبازها کرد. اما در ماههای اخیر و با ظهور کرونا که امکان فیلم دیدن در سینما را عملا غیرممکن کرده بود، به جز سینما-آنلاین که مشکلات خاص خودش را دارد، یکی از گزینهها سینما ماشین بود که بالاخره با اسپانسر شدن یکی از شرکتهای نفتی و مرتب کردن پارکینگ برج میلاد، حالا میتوان در دو سانس شبانه به دیدن فیلم خروج نشست. گزارش "
مردم سالاری آنلاین" از یکی از شبهای اکران فیلم خروج را میخوانیم.
انتخاب یک تجربه منحصر به فرد
فیلم دیدن در فضای باز، با این همه سینمای شیک و پلتفرم و VOD، قطعا انتخاب اول نیست، کما اینکه هیچوقت کیفیت تصویر و صدا، به خوبی سینما و پلتفرمهای بسیار جدید نخواهد شد. اما در شرایطی که سرنوشت سالنهای سینما، به دلایل کرونایی، فعلا همچون سرشت آنها تاریک است، سینما-ماشین یک انتخاب خوب به نظر میرسد. خصوصا که انتخابهایی از این دست، قبلا در پخش مستقیم بازیهای فوتبال تیمملی در جام جهانی، توانسته بود توجهها را به خود جلب کند. برای همین تصمیم گرفتیم علیرغم امکان دیدن این فیلم در پلتفرمهای آنلاین، تجربه منحصر به فردتری را انتخاب کنیم.
بلیت گران سینمای ماشینی
اولین قدم برای خرید بلیت آنلاین زیاد جذاب نیست. مواجهه با قیمت 40 هزار تومانی بلیت، اگرچه ممکن است در حالت عادی برای دو نفر هم همین مقدار شود. اما با توجه به اینکه پردیسهای سینمایی، دارای امکانات رفاهی زیادی هستند، این ارقام خیلی به چشم نمی آید. اما به نظر می رسد این قیمت، برای یک پارکینگ بدون امکانات و البته کیفیت نه چندان مطلوب تصویر، قیمت بالایی باشد. البته وقتی به پای چک کردن بلیت رسیدیم و همراه با برخورد خوب عوامل کنترل، یک کیسه محصولات بهداشتی (شامل یک بطری ضدعفونی کننده و دو عدد ماسک)، در یک کیسه مرتب توسط اسپانسر محترم تحویل گرفتیم، مقداری از فکر و خیال راجع به قیمت بلیت تخفیف پیدا کرد.
تجربه فیلم همراه با رادیو
شخصا یکی از مشکلاتم شنیدن صدای فیلم در فضای باز بود. خصوصا که به مساله صدای فیلم بسیار حساس هستم. که البته برگزارکنندگان قبلتر فکرش را کرده و مساله را با یک فرستند موج کوتاه رادیویی حل کرده بودند. کیفیت پخش صدا بسیار مطلوب تر از تصویر بود و البته قبلا ذکر شده بود که برای دیدن فیلم حتما باید رادیوی ماشین سالم باشد. همزمان با پخش فیلم اما، به فکر کسانی بودم که با رادیوی سالم و باندهای ناسالم مجبور بودند آن همه افکت صوتی را تحمل کنند. به هر حال این راهحل، منطقیتر از پخش صدای فیلم از اسپیکرهای بزرگ در محل بود. حداقل اینکه امکان کم و زیاد کردن صدای فیلم در اختیار خود تماشاگر قرار گرفته است.
ببخشید! پارکینگ شماره 3 کجاست؟
یکی از معضلات حضور در برج میلاد، وسعت منطقه و مسیرهای داخلی است که احتمال خطا را برای میهمانان و تماشاگران (در مورد سینما)، بالا میبرد. برای ما این تجربه در ورودی برج میلاد اتفاق افتاد. وقتی با درهای بسته و یک سرباز کلاشنیکف به دوش مواجه شدم که ظاهرا به دلیل تعدد پرسیدن آدرس، درسش را روان شده بود. به هر حال همان سرباز را در حال بازگشت از سینما هم دیدم که هنوز داشت به تماشاگران سانس بعدی آدرس می داد! به نظر، میشد همزمان که بلیت سینما به صورت آنلاین فروخته میشود، یک لوکیشن مجازی برای پیدا کردن مسیر هم برای تماشاگران ارسال میشد. یا حداقل تابلوها و امکاناتی در مسیر قرار می گرفت که یک سرباز، از سر پست نگهبانی، مجبور به آدرس دادن به همه تماشاگران نباشد. به هر حال پیدا کردن آدرس برای کسانی که زیاد به برج میلاد رفت و آمد نمی کنند کار آسانی نیست.
سینما-ماشین به مثابه یک تجربه
به هر حال روزی که واکسن کرونا کشف شود، سینما-ماشین مثل همه تجربیات قرنطینهای ما به محاق فراموشی خواهد رفت. البته میتوان هیچوقت به این گزینه (حتی در قرنطینه) فکر نکرد و به پلتفرمهای اینترنتی پناه برد. میتوان صبر کرد تا این فیلمها وارد شبکه نمایش خانگی شود و بعد آنها را با خیال راحتتر دید. اما نمیتوان از ایده اصلی سینما و فیلم سینمایی که فیلم دیدن به صورت جمعی و برداشتهای فردی است، چشم پوشید. فیلم دیدن، بیش از اینکه یک تجربه فردی باشد، یک کنش اجتماعی است. خیلی وقتها از استقبال یا عدم استقبال از یک فیلم میتوان نظر تماشاگران را در مورد آن دانست. خیلی وقتها فیلمها، حالتهای اجتماعی را تفسیر کرده و به جامعه جهت می دهند. شاید برای همین است که سینما قدمتی به اندازه فیلم دیدن دارد. چون فیلم دیدن در یک اتاق به صورت فردی هیچ یک از کاراییهای فلسفه سینما را نخواهد داشت. باید دانست که این تجربه، شاید کمی گران و پردردسر باشد، ولی حتما ماندگار خواهد بود.