۹۸ به پایان رسید، اما داغی که بر جان و تن ایران گذاشت هرگز فراموش نخواهد شد. در فروردینش آب، خانهها را آوار کرد و در اسفندش کرونا خانهها را مهر و موم کرد. ۹۸ سال چشمهای به راه مانده و مسافران نرسیده بود. سال داغهای بر دل مانده آبان.
۹۸ در حالی به روزهای پایانی میرسد که در خیابانهای ایران بوی عید به مشام نمیرسید. ننه سرما با هق هق، بقچه رفتن میبندد و عمو نوروزِ قصهها، با چشمانی پر اشک اما امیدوار میآید. چقدر جای صدای مرتضی احمدی خالی است تا برایمان بخواند: «سالی که گذشت سال بد بود، سالی بد و بد ز بد بدتر بود، ای سال برنگردی، بری دیگه برنگردی...»
"
مردم سالاری آنلاین" در این گزارش به ۱۲ رخداد مهم سال ۹۸ می پردازد...
فروردین؛ ایران زیر آب
فرودین ماه 98 بخشهایی از ایران را آب برد. بار دیگر غافلگیر شدیم و از شمال تا جنوب ایران غرق شد. روزهای پایانی سال بود که سازمان هواشناسی کشور خبر از بارشهای شدید در کشور داد. هشدارهای هواشناسی حکایت از بارشهای سیل آسا در نوار شمالی کشور داشت. درست همان روزهای پرهیاهویی که همه سرگرم آماده شدن برای ورود بهار بودیم. اما گویا سالی که نکوست از بهارش پیداست، ایران زمین از همان روزهای نخست 98، از همان بهار داغدار شد...
در آخرین روزهای اسفند بارشها در استانهای مازندران، گلستان، خراسان رضوی و خراسان شمالی شروع شد، بارش برف و باران جادههای ده استان را فرا گرفت و منجر به مسدود شدن چندین محور شد. در این میان خبرهای خوبی از گنبدکاووس به گوش نمیرسید، بارش به 100 میلی متری رسیده بود و به 20 روستا خسارت زده بود.
هر چه به سال جدید نزدیکتر میشدیم، خبرها ترسناکتر میشد. گلستان در وضعیت هشدار قرار داشت. رگباری مداوم در آخرین روزهای سال گلستان را در برگرفت. رودخانهها طغیان کردند و سدها سرریز. سیلاب از شرق استان آغاز شد و بخشهای وسیعی را در شمال و شمال غرب دربر گرفت. خدمات رسانی به یکهزار و 385 حادثه دیده در کولاک و سیلاب گلستان، قطعی آب در 170 روستای گلستان و قطعی برق 34 روستای شهرستان کلاله بر اثر سیلاب، کشف جسد زن جوان در سیلاب گهرباران همه در آستانه نوروز رخ داد. چند روز بعد آق قلا در محاصره سیل قرار گرفت و گمیشان در شرایط بحرانی. سیل گلستان جان 8 نفر از اهالی این استان را گرفت همچنین خسارات گسترده ای به بخش های مختلف منطقه وارد كرد.
در حالی که لرستان مانند هرسال خود را برای پذیرایی از میهمان آماده میکرد، سیل پیش از میهمانان نوروزی به لرستان رسید. سیلاب گسترده در بسیاری از مناطق لرستان از جمله خرم آباد و پلدختر موجب تخریب زیرساخت، ابنیه و راههای دسترسی و از بین رفتن بخش های مختلف كشاورزی شد. این بارشها كه در مناطق جنوبی استان به 100 میلی متر نیز رسید و همراه با رعد و برق و در برخی مناطق همچون پلدختر با ریزش تگرگ همراه شد. در همان روزهای بهاری بود که جاده خرم آباد - پلدختر نیز به علت طغیان رودخانه مسدود است.
12 فروردین سه رودخانه خرم رود و رودخانه شهرستان های دلفان، كوهدشت، سلسله، پلدختر، معمولان، بروجرد و چگنی طغیان، سد مروك دورود سرریز كرد و به صدها هزار نفر از اهالی هشدار داده شد منزل خود را ترك كنند.
سیل برق، آب و گاز بسیاری از مناطق شهری و روستایی را قطع كرد، پل های بسیاری در مسیرهای اصلی و فرعی فروریخته و بسیاری از روستاهای سیل زده از جمله در شهرستان پلدختر، دلفان، الیگودرز و دوره چگنی راه دسترسی خود را از دست دادند.
مردم شهرهای پلدختر و معمولان و روستاهای اطراف حاشیه كشكان از 12 فروردین یك شبانه روز را بدون دریافت خدمات امدادی و هرگونه امكاناتی در پشت بام منازل یا كوههای اطراف گذراندند. تمامی راههای ارتباط زمینی به منطقه قطع شده بود و شرایط جوی اجازه پرواز هوایی را نمیداد.
سیل ناگهانی شیراز نیز صبح پنجم فروردین در محل دروازه قرآن كه دروازه شمالی ورود به شیراز است رخ داد. باران از حوالی ساعت 8 صبح در شیراز باریدن گرفت، به یكباره ریتمی تند و شدید گرفت. چیزی نگذشت که رگبار بهاری شیراز تبدیل به تگرگ شد و یكساعت و نیم بعد از بارش مداوم شهر را سیل در برگرفت. چیزی نگذشت که در شیب ورودی شهر شیراز از سمت دروازه قرآن خودروهایی مشاهده میشد كه سیل با خود به داخل شهر می آورد. در سمت دیگر و مركز شهر نیز وضعیت بهتری نبود، بسیاری از كوچههای مركز شهر شیراز را نیز آب گرفت.
سیل به خوزستان نیز رسید. اینبار آب بر سر جنوب آوار شد. بسیاری از شهرهای استان در وضعیت بحرانی قرار گرفتند و به ساکنان آنها دستور تخلیه داده شد. بسیاری از روستاهای در محاصره سیل خالی از سکنه شده و ساکنان آنها در اردوگاه اسکان داده شداند؛ خانه بسیاری از اهالی روستاها با بالارفتن دبی این رودخانهها تا بام زیر آب فرو رفت. سطح آب در تالاب هورالعظیم بالا آمد و جاده دسترسی برخی از چاههای نفت و گاز اروندان مسدود شد، به همین دلیل برخی از چاههای نفت بسته شد.
در سیل فروردین ماه 26 استان ایران درگیر سیل شدند. در خبرها آمده که به حدود 2 میلیون نفر به طور مستقیم آسیب رسید و کشور خسارتی 4 میلیارد دلاری را متحمل شده است. حدود 1.5 میلیارد دلار از این خسارت در بخش کشاورزی بوده است. بیشترین آسیبها هم به استان گلستان، لرستان و خوزستان وارد شد. بر اساس اعلام سازمان پزشکی قانونی کشور ۴۲ نفر بر اثر سیلابهای استانهای مختلف در روزهای پایانی سال ۹۷ و نوروز 98 جان باختند.
از دیگر رخدادهای فروردین 98:
13/1 درگذشت جمشید مشایخی
19/1 قرار گرفتن سپاه پاسداران را در گروه تروریستی از سوی آمریکا
29/1 حمله ملخها در جنوب ایران
اردیبهشت، نخستین گام ایران برای کاهش تعهدات برجامی
اردیبهشت 98 یک سال از خروج آمریکا از توافق برجام گذشت. کاسه صبر ایران در برابر بیتعهدی غرب نسبت به یك معاهده بینالمللی سرریز شد. رئیس جمهور روحانی گام نخست ایران شامل توقف فروش اورانیوم غنیسازی شده و آبسنگین برای 60 روز را به اعضای برجام اعلام كرد.
18 اردیبهشت ماه بود که بیانیهای از سوی شورای عالی امنیت ملی خطاب به کشورهای عضو برجام منتشر شده، در این بیانیه آمده بود که مبنی بر حقوق جمهوری اسلامی ایران مندرج در بندهای ۲۶ و ۳۶ برجام، از امروز ۱۸ اردیبهشت ۹۸، ایران برخی اقدامات خود در توافق برجام را متوقف میکند. «حسن روحانی» رئیس جمهوری اسلامی ایران نیز بعد از اعلام اولتیماتوم 60 روزه به اروپا گفت: اگر اروپاییها در این مدت به جبران بپردازند ما نیز به شرایط امروز برمیگردیم؛ در غیر این صورت، 2 اقدام دیگر را در پیش میگیریم.
روحانی گفت که این تصمیم برای ۶۰ روز است و اگر طرفین برجام پای میز مذاکره آمدند و منافع اصلی ما بخصوص در نفت و امور بانکی را تامین کردند، به نقطه قبلی باز میگردیم؛ اما اگر در پایان این ۶۰ روز به نتیجه نرسیدیم، دو اقدام دیگر را آغاز خواهیم کرد.
رئیس جمهور در خصوص دو اقدام دیگر نیز توضیح داد که در برجام توافق شده بود که غنیسازی در سطح ۳.۶۷ نگه داشته شود که در صورت عدم به توافق رسیدن در این ۶۰ روز، ما از این سطح عبور خواهیم کرد. همچنین قرار بود راکتور آب سنگین اراک با مشارکت کشورهای مذاکرهکننده در برجام نوسازی شود که در صورت عدم به توافق رسیدن در این ۶۰ روز، ما هم در این زمینه تصمیم جدیدی خواهیم گرفت و برنامه قبل از برجام را برای این راکتور ادامه خواهیم داد.
او تاکید که ما مرد صلح و اعتدال هستیم و آغازگر نقض تعهد نبودیم و آغازگر جنگی نخواهیم بود، اما به هر متجاوزی پاسخ قاطع خواهیم داد؛ در چارچوب برجام همچنان آماده مذاکرهایم؛ نه یک کلمه بیشتر و نه کمتر.
اولتیماتوم ایران به دیگر اعضای برجام، با دعوت سفیران كشورهای آلمان، انگلیس، چین، روسیه و فرانسه به وزارت امور خارجه و تسلیم نامه رئیسجمهوری از سوی «سیدعباس عراقچی» معاون سیاسی وزارت امور خارجه به آنها، صورت گرفت. همان روز نامه دیگری توسط وزیر امور خارجه کشورمان برای «فدریکا موگرینی»، نماینده عالی اتحادیه اروپایی ارسال شد و جزئیات اقدامات ایران به اطلاع وی به عنوان هماهنگ کننده کمیسیون مشترک برجام رسید.
اتحادیه اروپا از اردیبهشت 97 تا اردیبهشت 98 با وعده تحقق کانال مالی و اینستکس وقتکشی کرد و عملا بعد از خروج ترامپ از برجام موضع منفعلانهای را اتخاذ کرد.
یک روز بعد اتحادیه اروپا با صدور بیانیهای، مهلت 60 روزه تعیین شده از سوی جمهوری اسلامی ایران را رد کرد. در این بیانیه که از سوی 3 کشور اروپایی عضو گروه 4+1 (فرانسه، بریتانیا و آلمان) و نیز «فدریکا موگرینی» مسئول سیاست خارجی و امنیتی اتحادیه اروپا امضا شده، ضمن تکرار شعار اعلام پایبندی این اتحادیه به برجام ، ضربالاجل 60 روزه ایران به این کشورها برای ایجاد توازن نسبت به تعهدات شان در قالب برجام، رد شد.
از دیگر رخدادهای اردیبهشت 98:
18/2 عبور ایران از محدودیت غنی سازی
23/2 انفجار در شاهرگ نفتی امارات
خرداد، نجفی در اوین
هفتم خرداد حوالی ظهر بود که خبر رسید، «میترا استاد، همسر محمدعلی نجفی به قتل رسید» همسر دوم شهردار مستعفی تهران در خانه خود در منطقه سعادت آباد بر اثر اصابت گلوله به قتل رسیده بود. خبرها ضد و نقیض بود، اما خبری که همگان را شوکه کرد حوالی ساعت 8 شب اعلام شد. زمانی که قاتل خود را معرفی و به قتل میترا اعتراف کرد. «محمدعلی نجفی به قتل میترا استاد اعتراف کرد» مرد آرام و محجوب سیاست حالا لقب قاتل گرفته بود. او که در کارنامه خود تصدی بر وزارت آموزش و پرورش، وزارت علوم، ریاست سازمان برنامه و بودجه، ریاست سازمان میراث فرهنگی و گردشگری، عضویت در شورای شهر تهران و شهرداری تهران را دارد حالا متهم ردیف اول پرونده قتل است. نجفی زنی را کشته بود که بعد از استعفای از شهرداری تهران گفته شد به خاطر او این سمت را رها کرده است.
حواشی پرونده نجفی از هر زبانی شنیده میشد، هر روز شایعهای جدید دهان به دهان میچرخید. گویا افکار عمومی هنوز باور نکرده بود که نجفی بتواند کسی را به قتل برساند. بررسی پرونده در دادسرای جنایی آغاز و صحنه جرم بازسازی شد. در نهایت کیفر خواست با عنوان قتل عمد برای سیاستمداری شناخته شده صادر شد. عجیب و باور نکردنی بود اما واقعیت داشت.
نجفی در برابر قاضی کشکولی در دادگاه قرار گرفت تا به این پرونده به ظاهر شفاف اما پر از ابهام رسیدگی شود. سه جلسه برگزار شد و در نهایت «محمدعلی نجفی» به جرم قتل عمد به قصاص محکوم شد.
حالا همه در انتظار واکنش خانواده استاد بودند، خانوادهای که «مسعود استاد» برادر مقتول به نمایندگی از آنها در تمامی دادگاهها حضور داشت. مادر، پدر و پسر میترا ساکن کرمانشاه بودند. مسعود در این مدت مصاحبههای بسیاری را انجام داده بود و در تمام صحبتهای خود به صراحت حرف از قصاص نجفی میزد. اما از همان روزهای نخست همه پیشبینی میکردند که نهایت این ماجرا قصاص شهردار سابق تهران نخواهد بود.
پیشبینیها درست از آب درآمد؛ مسعود استاد اواخر مرداد ماه در صفحه اینستاگرامش نوشت: «آقای محمدعلی نجفی را بخشیدیم و از خون عزیزمان گذشتیم و خرسندیم که هیچ معاملهای با خون آن بزرگوار نکردیم.» او گفت که با پادرمیانی بزرگان کرمانشاه و کشور از قصاص نجفی منصرف شدهاند.
حالا نجفی باید محکومیت عمومی جرم خود را بگذراند. او همچنین محکوم به نگهداری سلاح بدون مجوز است. او در چند ماه اخیر چند روز را به قید وثیقه آزاد و مجددا راهی زندان شده است.
در خرداد ماه اتفاقات دیگری هم رخ داد:
2/3 ویلتموس سرمربی ایران شد
3/3 ربیعی سخنگوی دولت شد
16/3 وزیر آموزش و پرورش استعفا داد
22/3 شینزوآبه به تهران سفر کرد
28/3 محمد مرسی درگذشت
30/3 پهپاد آمریکایی سقوط کرد
تیر، جنگ نفتکشها
در تیرماه سالی که گذشت 2 میلیون بشکه نفت ایران در منطقه جبل الطارق توسط انگلستان توقیف شد. این اقدام تا لحظه آزادی نفتکش گریس یکی از مهمترین خبرهای روز جهان بود.
در روز توقیف نفتکش رویترز به نقل از دولت محلی جبلالطارق در بیانیهای اعلام کرد که براساس اطلاعات «رفنیتیو ایکون» (وبسایت ثبت مسیر کشتیها) شواهد کافی نشان میداد مقصد این نفتکش پالایشگاه بانیاس در سوریه بوده است. نیروی دریایی انگلستان با این استدلال که سوریه مشمول تحریمهای اتحادیه اروپا است، دست به توقیف این نفتکش در جبلالطارق زدند.
نفتکش توقیفشده گریس ١ نام داشت و متعلق به یک شرکت روسی بود. نیروهای انگلیس با بازرسی این کشتی و ملاحظه بارنامه و مدارک آن، کشتی را توقیف میکنند که به گفته کارشناسان و متخصصین این اقدام آنها، یک اقدام سیاسی بوده و شامل قوانین بینالمللی دریانوردی نمیشود.
پس از این اتفاق ایران سفیر انگلیس را احضار کرد. مقامات وزارت امورخارجه ایران و دیگر مسئولان اقدام انگلیس را دزدی و راهزنی دریایی مینامند و تاکید دارند مقصد نفتکش سوریه نبوده است.
خدمه کشتی گریس درباره مقصد و محموله کشتی مورد بازجویی و تحقیق قرار میگیرند و مقامات جبلالطارق توقیف نفتکش ایرانی را ۱۴ روز دیگر تمدید میکند.
با وجود اسناد غیرقابل انکار از درخواستهای آمریکا برای چنین اقدامی، جبل الطارق مدعی میشود که به درخواست کشوری کشتی ایران را توقیف نکرده است. جبل الطارق در حالی این ادعا را رد میکرد که «جان بولتون» مشاور امنیت ملی رییس جمهوری آمریکا در روز توقیف نفتکش در صفحه توئیتر خود از این موضوع استقبال کرد و نوشت:«ایالات متحده و متحدانش به جلوگیری از منفعت بردن رژیم های تهران و دمشق از این تجارت غیرقانونی ادامه خواهند داد.»
اواخر تیر ماه سپاه پاسداران در بیانیهای از توقیف یک شناور خارجی حامل یک میلیون لیتر سوخت قاچاق در جنوب جزیره لارک در خلیج فارس خبر داده و تاکید کرد: «این کشتی هنگام عبور از تنگه هرمز به علت رعایت نکردن قوانین و مقررات بین المللی دریایی بنا به درخواست سازمان بنادر و دریانوردی استان هرمزگان، توسط یگان شناوری منطقه یکم نیروی دریایی سپاه توقیف شده است.»
رسانهها از احتمال درگیری نظامی در منطقه سخن میگفتند، «جرمی هانت» از یک سو این احتمال را رد میکرد و از سوی دیگر ایران را تهدید میکند. ظریف در توییتی در جواب همه تهدیدها مینویسد: «برخلاف دزدی دریایی در تنگه جبلالطارق، اقدام ما برای رعایت و اجرای قوانین دریایی بینالمللی است.» ایران همچنین در نامهای به شورای امنیت، اسناد قانونی بودن توقیف کشتی انگلیسی را ارائه میکند.
در این میان پیشنهاد مبادله دو کشتی ایرانی و انگلیسی هم از سوی «دومینیک راب» وزیر خارجه انگلیس از سوی سفیر ایران در لندن رد شد.
نفتکش ایرانی گریس دو ماه پس از توقیف در تنگه جبل الطارق سرانجام آزاد شد، راهزنی دریایی و غیرحقوقی دولت انگلستان با تلاش حقوقی و دیپلماتیک ایران پایان یافت و گریس ۱ که اکنون آدریان دریا نام دارد، عازم آبهای آزاد شد.
در تیر ماه 98 رخدادهای مهم دیگری اتفاق افتاد:
1/4 کارمند وزارت دفاع به جرم جاسوسی اعدام شد
8/4 تراکنشهای اینستکس آغاز شد
14/4 جنگلهای هیرکانی ثبت جهانی شد
17/4 مسجد سلیمان لرزید
مرداد، از استعفا تا بازداشت در خصوصی سازی
از اواسط مرداد ماه شایعه استعفای رئیس سازمان خصوصی سازی دهان به دهان میچرخید، مشاور این سازمان اما از مرخصی یک هفتهای پوریحسینی صحبت میکرد. برخی گمانه زنیها نیز حکایت از آن داشت که بعد از حضور پوریحسینی به همراه وزیر اقتصاد در مجلس شورای اسلامی و اعتراض نمایندگان مجلس به عملکرد او در این سازمان، وی رسما استعفای خود را به وزیر تقدیم کردده است.
پیشتر نیز تعدادی از نمایندگان مجلس در خصوص برکناری پوری حسینی از ریاست سازمان خصوصی سازی به وزیر اقتصادی و امور دارایی نامهای نوشته بودند و در خصوص عملکرد نامناسب سازمان خصوصی سازی گلایههای داشتند. در نامه نمایندگان نسبت به عملکرد نامناسب سازمان خصوصی سازی و واگذاریهای صورت گرفته مواردی ذکر شده بود.
مدتی بعد از این حواشی یعنی صبح چهارشنبه 23 مرداد ماه خبر رسید که وزیر اقتصاد، استعفای پوری حسینی را از ریاست سازمان خصوصیسازی پذیرفته است، اما درست همان شب خبر بازداشت رئیس سابق سازمان خصوصی سازی از سوی دستگاه قضایی کشور نیز منتشر شد.
اما ماجرا از چه قرار بود؟ در دی ماه 97 عباس جعفری دولتآبادی (دادستان تهران) در جمع خبرنگاران گفته بود که به زودی به حوزه خصوصیسازی ورود میکنیم و بررسیهای خودمان را آغاز میکنیم. از همان زمان بود که حواشی پیرامون پوری حسینی افزایش یافت و گمانه زنیها در خصوص تخلفات و فساد در دوره مدیریت او در سازمان خصوصیسازی رخ داده است.
مدت زیادی نگذشت که قاضی سراج نیز از واگذاریهای سازمان خصوصی سازی گلایه کرد و حواشی قوت بیشتری گرفت. سراج در بهمن 97 نیز به تخلفات انجام شده در واگذارهای انجام شده در بخش خصوصی اشاره کرده و از تشکیل پروندههای سنگینی در این خصوص در اداره کل ویژه بازرسی خبر داده بود.
وی همچنین به پرونده دشت مغان اشاره و گفته بود: دشت مغان ۲۷ هزار هکتار است، قانون مشخص کرده باید واگذاری به افراد دارای اهلیت و سابقه فعالیت درزمینه مرتبط و دارای مناعت مالی در آن زمینه باشند، اما فردی که این دشت به او واگذار شده است در زمان واگذاری یک هزار و ۳۵۰ میلیارد تومان به سیستم بانکی بدهکار بود.
به گفته رسانهها وی به اتهام اخلال در نظام اقتصادی کشور و تضییع گسترده اموال عمومی و دولتی توسط شعبه نهم بازپرسی دادسرای ویژه کارکنان دولت تهران بازداشت شده بود.
و از دیگر رویدادهای مهم این ماه میتوان به:
4/5 انتخابات شورایاریها
4/5 غرق شدن کشتی ایرانی در خزر
23/5 عفو محمد علی نجفی
30/5برکناری مدیر عامل ایران خودرو
شهریور 98، آغاز کوچ ورزشکاران از ایران
شهریور ماه 98 آغاز مهاجرت و پناهندگی ورزشکاران ایرانی بود. در سالی که گذشت ورزشکارانی از رشتههای مختلف مانند شطرنج، جودو، تکواندو، تیراندازی، کشتی و... از ایران رفتند. به جرات میتوان گفت آمار ورزشیهای که در سال 98 ترک وطن کردند از ورزشکاران مهاجر در سالهای پیشین بسیار بیشتر است.
آنها برای رفتن از خاک وطن دلایل زیادی داشتند، اختلاف نظر با فدراسیون یا سرمربی، بیتوجهی، بیپولی و نبود امکانات و مسائل اجتماعی آنها را متقاعد به خروج از کشور کرده است. ورزشکارانی که حالا زیر پرچم کشورهای دیگر مدالآوری میکنند.
«سعید ملایی» و در سال 2019بنا بر مصلحتها مجبور به شکست خوردن از حریف بلژیکی و سپس حریف گرجستانی شد. او به دلیل همین مصلحتها به آلمان رفت و چند ماه بعد شهروند مغولستان شد. فدراسیون جهانی جودو نیز از شرکت او در المپیک ۲۰۲۰ در تیم پناهندگان حمایت کرد.
هنوز ماجرای سعید ملایی تمام نشده بود و حاشیهها ادامه داشت که منصوری سرمربی سابق تیم ملی ایران نیز به سعید ملایی پیوست و به جمع مهاجران ایرانی اضافه شد.
پوریا جلالیپور نیز کی از کمانداران ریکرو است که موفق شده، سهمیه بازیهای پارالمپیک ۲۰۲۰ توکیو را کسب کند. او بعد از مسابقات جهانی هلند از این کشور به ایران بازنگشت و بعد اعلام کرد که قصد محاجرت به آمریکا را دارد.
علیرضا فیروزجا نیز که نخستین سوپراستاد بزرگ شطرنج ایران بود در دسامبر 2019اعلام کرد که دیگر با پرچم ایران در مسابقات شرکت نمیکند و در مسابقات جهانی روسیه با پرچم فدراسیون جهانی شطرنج شرکت کرد. او پس از این مسابقات اعلام کرد که احتمالاً برای فرانسه بازی خواهد کرد. او در ژانویه 2020در صدر ردهبندی شطرنج جوانان جهان قرار گرفت.
نوید زنگنه کشتیگیر آزادکار وزن ۷۴ کیلوگرم ایران که مدال نقره امیدهای آسیا ۲۰۱۹ را داشت نیز به کانادا کوچ کرد. او از 2سال دیگر در مسابقات بینالمللی بهطور رسمی برای کانادا کشتی خواهد گرفت. زنگنه شرایط شرکت در مسابقات ملی کانادا در سال ٢٠٢٠ را ندارد، چراکه در رقابتهای مقدماتی کهماه گذشته میلادی انجام شد، حضور نداشته است.
شهره بیات داور شطرنج و استاد فدراسیون جهانی است. او نخستین و تنها زن داور بینالمللی شطرنج رتبه A در آسیا و آموزگار فدراسیون جهانی شطرنج است. سرداور ایرانی فدراسیون جهانی شطرنج در دیماه بدون حجاب به قضاوت در مسابقات جهانی پرداخته بود و پس از آن اعلام کرد قصد بازگشت به ایران را ندارد.
علیرضا فغانی دیگر کوچ کرده ایران در سال 98 بود. او داوریهای مهمی مثل دیدار ردهبندی جام جهانی 2018را در کارنامه دارد. او با کسب بالاترین امتیاز در صدر جدول داوران جام جهانی قرار گرفت. او نیز در شهریور 1398اعلام کرد که برای زندگی و تحصیل فرزندانش به استرالیا مهاجرت میکند. او رسماً داور لیگ برتر استرالیا شد و در فصل 2019-2020 در لیگ این کشور قضاوت میکند.
مزدک میرزایی گزارشگر فوتبال، تهیه کننده، مجری تلویزیونی، کارگردان و مترجم نیز در تابستان 1398از ایران خارج شد و به شبکه ماهوارهای ایران اینترنشنال پیوست. شایعات زیادی درباره خروج او و امکان بازگشت او مطرح شد. اما او از 13آذر 1398در شبکه ماهوارهای ایران اینترنشنال جلوی دوربین حاضر شد.
کیمیا علیزاده نیز راهی هلند شد. این دارنده مدال برنز المپیک ریو 2016و برنده برنز و نقره جهان در سالهای 2015و 2017، دیماه امسال از مهاجرت خود به کشور هلند خبر داد. او در بازیهای المپیک تابستانی ۲۰۲۰ توکیوی ژاپن با پرچم کشور هلند روی شیاپ چانگ خواهد رفت.
صدف خادمی بوکسور اهل ایرانی در فروردین 1398بهعنوان نخستین بوکسور زن ایرانی، نخستین مسابقه رسمی خود را در مسابقات غرب فرانسه انجام داد و بر حریف خود پیروز شد. به نظر میرسد او بعد از این مسابقه، از بازگشت به ایران منصرف شده است.
محمدرضا آذرشکیب،کشتیگیر دارنده مدال برنز مسابقات قهرمانی سال 2010 آسیا که در سال 91پیشنهاد پیوستن به تیم ملی آذربایجان را رد کرده بود، فروردین 98 تابعیت آذربایجان را گرفت و با دوبنده این کشور در مسابقات بینالمللی حاضر شد. او گفته بود که در ایران فراموش شده است.
مهدی خدابخشی که قهرمانی در مسابقات جهانی تکواندو 2015 را در کارنامه خود دارد، در آبانماه 1398با اخذ تابعیت صربستان به عضویت تیم ملی این کشور درآمد.
میترا حجازیپور که درجه استاد بزرگ زنان را در سال 2015 بهدست آورد، دیماه 1398پس از آنکه در مسابقات سریع و برقآسای جهان در مسکو بدون حجاب اسلامی به مصاف حریفانش رفت، از تیم ملی شطرنج ایران اخراج شد. هنوز مشخص نشده که آیا او بعد از این اتفاق به کشور بازگشته است یا نه.
جواد محجوب که نایب قهرمان و قهرمان دو دوره مسابقات قهرمانی جودوی آسیا در وزن 100کیلوگرم است؛ امسال به کانادا رفت و ظاهراً قصدی برای بازگشت به ایران ندارد. او اولینبار در یک دوره مسابقات گراپلینگ که تلفیقی از چند رشته رزمی است در ایالت کبک شرکت کرد و به نخستین مدال خود بعد از مهاجرت به این کشور بدست آورد.
و از دیگر رخدادهای مهم شهریور 98:
3/6درگذشت داریوش اسدزاده
16/6 مرگ رابرت مورگابه
24/6 شبیخون پهپادی یمن به آرامکو
31/6 نقض حکم پرونده محمدعلی نجفی از سوی دیوان عالی کشور
مهر، ایدز در چنار محمودی
مهر ماه خبری منتشر شد که هر شنوندهای را شوکه میکرد. تعدادی از اعضای یک روستا به ویروس HIV مبتلا شدند. این خبر در زمان کوتاهی در راس اخبار کشور قرار گرفت. خبر متاسفانه تایید شد. «چنار محمودی» از توابع شهرستان لردگان از توابع استان چهارمحال بختیاری روستایی است که آن روزها همه آن را میشناختند.
آمارها اما ضدونقیض بود. برخی آماری بیش از 200 نفر را عنوان میکردند، در مقابل اما برخی مبتلایان را حدود 20 نفر میدانستند.
اهالی روستای «چنار محمودی» با تجمع در مقابل فرمانداری لردگان معترض بودند که بهورز خانه بهداشت روستا با سرنگ آلوده مقصر رخ دادن این فاجعه شده است.
در همان ساعات اولیه خبر رسید که در پی اعتراضات مردمی بهورز روستا بازداشت و تحقیقات در این زمینه آغاز شد. وزارت بهداشت اما این ادعا را رد کرده و اعلام کرده مبتلایان به این بیماری از راه های دیگری چون اعتیادتزریقی و روابط نامطلوب به چنین مشکلی مبتلا شدند و گناهی متوجه بهورز خانه بهداشت نیست.
در ادامه این ماجراها سرپرست دانشگاه علوم پزشکی چهارمحال و بختیاری اعلام کرد که از حدود یک ماه قبل از اعلام خبر در پی کشف چند مورد بیمار مبتلا به ویروس HIV در یکی از روستاهای چهارمحال و بختیاری تیمهای بهداشت و درمان تخصصی و مشاوره در معاونت بهداشتی دانشگاه به منظقه اعزام شدهاند.
او تاکید کرد که این تیمها با هماهنگی و تماس با وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی و مسئولان استانی اقدامات علمی و تخصصی در مسیر شناسایی، درمان و پیشگیری از اشاعه بیماری آغاز کرده و روند کماکان ادامه دارد. به گفته وی تعدادی از افراد مبتلا شناسایی و تحت مشاوره و درمان قرار گرفتهاند و اقدامات و آزمایشات تکمیلی در مسیر شناسایی علل و موارد جدید و درمان بیماران در حال انجام بوده است. چندی بعد معاون وزیر بهداشت اعلام کرد که کمتر از 5درصد اهالی این روستا به اچآیوی مبتلا شدهاند.
و اما از دیگر رخدادها مهم مهر ماه 98:
9/7 رد تماس ترامپ توسط روحانی
13/7 شکست طرح ترور سردار سلیمانی
17/7 شرط ایران برای مذاکره با عربستان
18/7حمله ارتش ترکیه به کردهای سوریه
18/7 سفر عمران خان به تهران
22/7 دستگیری روح الله زم
آبان، از بنزین تا اعتراض
بامداد 24 آبان خبری منتشر شد که همگان را غافلگیر کرد. خبری که از چند ماه قبل شایعات آن منتشر شده بود. در متن خبر آمده بود که از 24 آبان ماه قیمت هر لیتر بنزین سهمیهای ۱۵۰۰ تومان و بنزین آزاد ۳۰۰۰ تومان خواهد بود. طرح اصلاح قیمت بنزین تصمیمی بود که توسط سران سه قوه گرفته شده بود. نمایندگان مجلس در کمتر از 48 ساعت طرح تغییر یا بازگشت قیمت بنزین را آماده کردند، اما مقام معظم رهبری در ابتدای جلسه درس خارج فقه در حمایت از این تصمیم گفتند: سران قوا به پشتوانه کارشناسی تصمیمی برای کشور گرفتهاند و باید به آن تصمیم عمل شود. بعد از حمایت رهبری از طرح تصویبی سران قوا جلسه بررسی طرح دو فوریتی از دستور کار مجلس خارج شد.
اعتراضات مردم به این افزایش ناگهانی از روز 24 آبان ماه آغاز شد و موج این اعتراضات سراسر کشور را در برگرفت. اعتراضات در ابتدا نسبتاً مسالمتآمیز بود، اما به تدریج به خشونت کشیده شد. بانکها زیادی به آتش کشیده شد. به مراکز تجاری حمله شد، اموال بسیاری به غارت رفت. افراد زیادی دستگیر شدند و در این میان تعدادی که هنوز هم مشخص نشده است کشته شده و یا سرنوشت نامعلومی دارند. برخی معتقد هستند که از لابهلای جمعیت معترض به سمت معترضان شلیکهای صورت گرفته است، اما با وجود گذشت چند ماه از این رخدادها هنوز اطلاعات موثقی از این اتفاقات وجود ندارد.
گرچه از دستگیری شدگان و کشته شدگان آبان 98 آمار اعلام نشده و در دسترس نیست، اما شنیدهها حکایت از آن دارد که قریب به 75درصد از دستگیر شدگان ناآرامی اخیر بیکار بودند و بقیه نیز اکثراً متعلق به جامعه کارگری. همچنین 80 درصد از آنها زیر 30 سال سن داشته و 75 درصد نیز تحصیلاتی در حد دیپلم و زیر دیپلم داشتند. ۲۹ استان و صدها شهر دستخوش ناآرامیهای پس از افزایش قیمت بنزین شدند. در این میان حواشی زیادی نیز در سراسر کشور مطرح شد، اما در خصوص هیچکدام توضیحات شفافی داده نشد. متاسفانه میتوان گفت حوادث آبان 98 همچنان برای همگان در هالهای از ابهام قرار دارد.
بعد از پایان حوادث آبان افکار عمومی همواره به دنبال شفاف شدن آمار دقیق کشته و بازداشت شدگان بوده است، حتی نمایندگان مجلس بارها بر این امر اصرار داشتهاند، اما هربار به بهانهای این موضوع به تعویق افتاده است.
با شروع اعتراضات به افزایش قیمت بنزین دسترسی به اینترنت در کشور قطع شد. قطعی سراسری اینترنت در ایران از ۲۵ آبان ماه شروع شد و تا ۳ آذر ماه ادامه داشت. این کار با دستور شورای امنیت ملی کشور و توسط وزارت ارتباطات اانجام شد. در حدود ده روز اینترنت بینالمللی از دسترس کاربران خارج شد و تنها شبکه ملی اطلاعات قابل دسترس بود. بنا به گزارش نت بلاکس، میزان دسترسی اینترنت در ایران در اوج قطعیها به ۴ درصد کاهش یافته بود. محدودیتزدایی از اینترنت از پنجشنبه ۳۰ آبان با دسترسی دادن به برخی دانشگاهها، شرکتها و ادارات آغاز شد و به مرور به کاربران خانگی تعمیم یافت. از ۲ آذر که تعداد بیشتری از کاربران خانگی به اینترنت دسترسی یافتهاند، نت بلاکس گزارش داد که میزان دسترسی به اینترنت به ۶۴٪ رسیده است.
محدودیت اینترنتی، ضرر و زیان زیادی را برای کشور در بر داشت. برآوردهای سایتهای داخلی نشان میدهد که در روزهای قطع شدن اینترنت اقتصاد ایران خسارتی 900 میلیارد تومانی را تجربه کرده است، اما نت بلاکس این رقم را یک میلیارد و 500 میلیون دلار برآورد کرده است. رخدادهای تلخ آبان 98 کام ملت را تلخ کرده است، اما ما همچنان امیدوار هستیم تا بیش از این دیر نشده است با شفاف سازی، اتهامات رفع شود، مجرمین محاکمه شوند و از مردم دلجویی شود. کاش نگذارید جای زخم آبان روی دلها بماند...
از دیگر رخدادهای مهم دیگر آبان 98:
1/8 اعلام آمادگی ایران برای گفت وگو با عربستان
8/8 کشته شدن ابوبکر البغدادی
9/8 درگذشت اعظم طالقانی
16/8 مقابله جهرمی با وس
17/8 زلزله آذربایجان
18/8 توقف تعهدات برجامی
19/8 احتمال خروج ایران از npt
20/8 مرگ 15 کودک ایبی به علت تحریم
21/8توزیع بیانیه علیه رئیس جمهور در مجلس
23/8 دستگیری سلطان فولاد
25/8 درگذشت رضا عبدی
28/8 واریز اولین بسته حمایتی دولت
آذر، داغ کولبران بر دل کردستان
آذر ماه با خبری تلخ به اتمام رسید. خبر تلخ دیگری از کردستان، از کولبری. از نوجوانان کولبر. از مرگ غریبانه کولبران. از گم شدن کولبران در برف و کولاک ارتفاعات کردستان. آزاد و فرهاد خسروی دو برادر نوجوان کولبر در ارتفاعات تته که به آن ژالانه هم میگویند مفقود شدند و هر دو جان باختند.
آزاد و فرهاد خسروی 17 و 14 ساله بودند. آنها نیز چون دیگر جوانان کرد برای گذران زندگی تصمیم به کولبری گرفتند و راهی کوهستانهای صعب العبور کردستان شدند. همان کوهستانهای که تاکنون مادران بسیاری را داغ دار کرده است.
روز ۲۶ آذر، ۵ نفر از اهالی روستای نی راهی گردنه تهته میشوند تا بارهایشان را به مقصد برسانند، گردنه سختی که در منطقه اورامانات در منطقه صفر مرزی حدفاصل حلبچه و مریوان قرار دارد. گردنهای که به گفته اهالی منطقه در ۶ ماه سال همیشه کولاک و برف است.
آزاد چند تجربه کولبری داشته اما فرهاد برای اولین بار همراه برادر شد. کولبران راهی شده در مسیر گرفتار کولاک میشوند و مسیر را گم میکنند. ۳ نفر از این گروه با اقبال مواجه میشوند و در مسیر حرکتشان به منطقه گرمسیری منتهی میشود و در نهایت با رسیدن به یکی از روستاهای عراق نجات پیدا میکنند.
عثمان پدر دو کولبر جان باخته است، او که چشمان ضعیفی دارد و هیچ وقت کولبری نکرده؛ از طریق جمع آوری کارتنهای آبادی و فروختن آن ها امرار معاش کرده، اما با سختتر شدن شرایط، آزاد و فرهاد کولبری را برای ادامه زندگی انتخاب کردند.
عثمان از توانایی جسمی ضعیف پسر بزرگتر حرف میزند. لاغر اندام بود و اولین بار بود که برای کولبری راهی کوهستان شده بود، اما پسر کوچکتر، فرهاد که ۱۷ساله بوده چند باری کولبری را در تجربه کرده بود.
عثمان از همراهان فرهاد و آزاد شنیده است که پسر کوچکترش هنگام سقوط بهمن، راه را بر میگردد و حتی بارش را هم دور انداخته، اما با شدت گرفتن برف و کولاک و به دلیل کم تجربه بودنش، تسلیم بهمن می شود و در پای کوه میماند چرا که توان ادامه راه را نداشته است.
فرهاد برادر کوچکتر که نمیخواهد آزاد، برادر بزرگتر را تنها بگذارد، حدود دو ساعت کنارش مانده است و بعد با کمک کولبران دیگری که با قاطر آمده بودند برای آوردن کمک به پایین آمده است، اما در نیمه راه دوباره به پیش برادرش برگشته تا از زنده ماندنش مطمئن شود، اما جسد بی جان برادرش را می بیند و نا امید برمیگردد. خودش هم در راه برگشت جانش را از دست میدهد. این روایت را کولبرانی تعریف کردهاند که شاهد ماجرا بودهاند.
جسد بیجان و یخ زده فرهاد بعد از سه روز جستجو توسط صدها نفر از مردم منطقه و اکیپهای هلال احمر، نزدیک جاده اصلی پیدا و تشییع پیکرش با همراهی مردم مریوان برگزار شد.
آنچه در رسانهها آمده است نشان میدهد که وضعیت مالی و معیشتی خانواده عثمان مناسب نیست، خانواده 6 نفره او که حالا با از دست دادن دو پسر، چهار نفره شده حال و روز خوبی ندارد.
عثمان میگوید که دیگر حاضر نیست دو پسر دیگرش را برای بدست آوردن اندک پول و کولبری به کوهستان بفرستد، دعا میکند بتواند روزگار را سپری کند و خدا دو فرزند دیگرش را برایش محفوظ بدارد.
فرهاد و آزاد خسروی جان خود را برای به دست آوردن نان از طریق کولبری از دست دادند، مانند جوانان بسیار دیگری که بیکاری و فقر چاره دیگری جز کولبری برایشان باقی نگذاشته است.
دی، خداحافظ ای داغ بر دل نشسته
بعد از حوادث آبان، دی ماه 98 پرحادثهترین ماه سال بود. بامداد 13 آبان ماه ایران با خبر ترور سردار حاج قاسم سلیمانی به بهت و غم فرو رفت. ساعتی نگذشته بود که ارتش آمریکا اعلام کرد ترور سردار با دستور مستقیم دونالد ترامپ رئیسجمهور ایالات متحده صورت گرفته است.
سردار سپهبد حاج قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران، ابومهدی المهندس قائممقام حشدالشعبی عراق و ۸ همراه ایرانی و عراقی این دو فرمانده جبهه مقاومت در نزدیکی فرودگاه بغداد به وسیله موشکهای پهپادهای ترور شدند. وحید زمانینیا، حسین پورجعفری، شهروز مظفرینیا و هادی طارمی همراهان ایرانی سردار سلیمانی بودند که در این اقدام تروریستی آمریکا به شهادت رسیدند.
از عراق تا ایران مراسم تشییع باشکوهی برای شهدای ترور برگزار شد. تشییع پیکر و وداع با این شهدا در عراق در شهرهای کاظمین، بغداد، کربلا و نجف و در ایران در اهواز، مشهد، تهران، قم و کرمان با حضور جمعیتی میلیونی صورت گرفت. متاسفانه در مراسم تشییع پیکر سردار سلیمانی در کرمان، ازدحام جمعیت باعث شد بیش از 60 نفر جان خود را از دست بدهند و تعدادی نیز راهی بیمارستان شوند.
پیکر شهید سلیمانی در کرمان، زادگاه سردار هنوز به خاک سپرده نشده بود که بامداد 18 دی ماه درست در ساعت ۱:۲۰ بامداد که سردار سلیمانی و همراهانش به شهادت رسیده بودند، نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در عملیاتی با عنوان «شهید سلیمانی» و با شلیک ۱۳ فروند موشک بالستیک طرح قیام و فاتح ۳۱۳، به پایگاه آمریکایی عینالاسد عراق که مقر فرماندهی نیروهای آمریکایی در منطقه به حساب میآید، حمله کردند.
رسانههای مختلف خبر از خسارات فراوانی به پایگاه عینالاسد میدادند، اما بنابر گزارش پنتاگون، هیچ آمریکایی در این حمله کشته نشد. مقامات امنیتی عراق نیز از عدم تلفات نیروهای عراقی در این حمله خبر دادند. ترامپ هم در سخنرانی رسمی خود بعد از حمله ایران به عین الاسد مدعی شد که هیچیک از نیروهای آمریکایی یا عراقی در این حمله آسیبی ندیدهاند. ترامپ همچنین آسیبهای وارده به تأسیسات و ساختمانها را ناچیز دانست. در این میان رویترز نیز گزارش داد که براساس ارزیابیهای اطلاعاتی، ایران بهطور عمدی طوری هدفگیری کرده بود که نیروهای آمریکایی را مورد اصابت قرار ندهد.
خبرگزاری فارس نیز چند ساعت پس از شروع حمله، به نقل از «یک مقام آگاه» در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نوشت که «تلفات این حمله، ۸۰ کشته و حدود ۲۰۰ نفر زخمی بودهاست.» امیرعلی حاجیزاده فرمانده نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که اجرای عملیات را برعهده داشته، با وجود تأیید این شمار تلفات گفت «میتوانستیم آسایشگاه و محل استقرار نیروها را هدف قرار دهیم، اما به دنبال کشتن افراد نبودیم بلکه در صدد ضربه زدن به ماشین جنگی و مرکز فرماندهی و کنترل آنها بودیم.» حاجی زاده تاکید کرد که اگرچه ما در این عملیات دنبال کشتن کسی نبودیم، با این حال در طی این عملیات حتماً دهها نفر کشته و زخمی شدهاند». وی در رد ادعای خالی بودن پایگاه عینالاسد، صحبت از در دست داشتن اسنادی نمود که اثبات میکند بعد از عملیات موشکی سپاه حداقل ۹ سورتی پرواز مجروح از این پایگاه به اردن و اسرائیل منتقل شد و تعدادی بالگرد شینوک مجروحان را به بیمارستان آمریکا در بغداد منتقل کردند.
هنوز آمار دقیقی از خسارتهای وارد شده بر این پایگاه آمریکایی از سوی مقامات ایالات متحده اعلام نشده است.
ساعاتی پس از حمله موشکی نیروی هوافضای سپاه پاسداران به پایگاه آمریکایی عینالاسد یک فروند هواپیمای بوئینگ اوکراینی دقایقی پس از پرواز از فرودگاه امام خمینی (ره) در نزدیکی تهران سقوط کرد و ۱۷۹ سرنشین آن جان باختند.
حادثهای که از همان ساعات ابتدایی ابهامات زیادی را به همراه داشت. چند روز بعد از این اتفاق تلخ جاستین ترودو نخستوزیر کانادا و ولادیمیر زلینسکی رئیسجمهور اوکراین خواهان بررسی همه ابعاد این ماجرا شدند. مسئولان سازمان هواپیمایی ایران که گفته میشد از واقعیت ماجرا اطلاع نداشتند ابتدا به تکذیب احتمال برخورد موشک با هواپیمای اوکراینی پرداختند، اما سرانجام در 21 دی ماه بیانیهای صادر شد که واقعیت ماجرا را مشخص کرد. واقعیتی که کاش واقعیت نداشت. در بیانیه ستاد کل نیروهای مسلح آمده بود که بر اثر بروز خطای انسانی و به صورت غیر عمد، هواپیمای مسافربری اوکراینی مورد اصابت قرار گرفته که متاسفانه موجب به شهادت رسیدن جمعی از هموطنان عزیز و جان باختن تعدادی از اتباع خارجی شده است.
ساعاتی پس از این بیانیه امیرعلی حاجیزاده فرمانده نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با عذرخواهی به خاطر این اشتباه سهوی سپاه به ارائه توضیحاتی درباره این ماجرا پرداخت.
در این حادثه تلخ از میان ۱۷۹ سرنشین و خدمه این هواپیمای مسافربری که تمامی آنها جان باختند، ۱۴۷ نفر ایرانی بودند و ۳۲ نفر از اتباع کشورهای کانادا، اوکراین، سوئد، افغانستان و انگلستان. داغ این خطا هرگز از یاد نخواهد رفت و بر دل تمامی ملت ایران خواهد ماند.
از دیگر رخدادهای مهم دی ماه 98:
3/10 درگذشت نورعلی تابنده
20/10 مهاجرت کیمیا علیزاده به هلند
22/10 خروج شرکتهای هواپیمایی خارجی از آسمان ایران
27/10 نمازجمعه به امامت رهبر معظم انقلاب
بهمن، باز هم آوار سیل، این بار بر سر سیستان
بهمن ماه بار دیگر آب برای ایران آوارگی آورد. اینبار نوبت به محرومترین استان کشور رسیده بود. از اواخر دی ماه خبرهای بارشهای شدید از سیستان به گوش میرسد، بارشها انقدر ادامه یافت تا آب بر سر شهرها و روستاها محروم سیستان و بلوچستان آوار شد. از سیستان و بلوچستان خبر میرسید که بارشها در جنوب استان نسبت به سال گذشته ۲۶ برابر شده و در نتیجه سرریز شدن آب از پشت سدهای استان را در پی داشته است. بارندگیهای مستمر مدارس دلگان، دشتیاری، کنارک، چابهار، مهرستان، سرباز، سراوان، سیب و سوران، فنوج، لاشار و بخش کورین را تعطیل کرد.
راه ارتباطی ۸۹۰ روستای استان به طور کامل قطع شد و علارقم تلاشها برای بازگشایی مسیرهای ارتباطی اما شدت بارشها به حدی بود که برای بازگشایی معابر نیاز به فروکش کردن رودخانهها و کاهش بارندگی بود.
نبود جاده دسترسی مناسب کار امدادرسانی و رساندن کمک های مردمی به بیش از ۱۲۰ هزار سیل زده در حدود ۲۵۰ تا ۳۰۰ روستای چابهار در محدوده دشتیاری، بخش های مرکزی و پلان و قسمتی از بخش تلنگ قصرقند را مختل کرد و صدها کامیون و خودرو سبک در انتظار بازگشایی راه برای رساندن کمک به سیلزدگان نیازمند بودند.
اما مشکل تنها بسته بودن مسیرهای ارتباطی نبود، قطع برق مشکل دیگری بود که گریبان سیستان و بلوچستان را گرفته بود. ۷۸۳ روستای سیستان و بلوچستان دچار قطعی برق شدند.
بلوچستان محرومترین استان کشور است و زیرساختهای قدرتمندی ندارد، به همین دلیل سیل 98 متاسفانه خسارت ۳۳۲ میلیارد تومانی به زیرساختهای شهری حدود ۲۴ شهرداری این استان وارد کرد. همچنین سیلاب اخیر ۶۱۳ میلیارد تومان نیز به بخش کشاورزی این استان خسارت وارد کرد. عمده خسارت بخش کشاورزی به شهرستانهای کنارک، نیکشهر، چابهار، قصرقند، دلگان، مهرستان، سرباز، بمپور، فنوج، سیبو سوران و خاش گزارش شده بود. از سوی دیر تعداد زیادی از دامهای اهالی این استان در سیل تلف شدند.
در این میان احتمال حمله گاندوها نیز ساکنان استان را تهدید میکرد و شایعهها اهالی را میترساند. همان زمان اخبار رعبآور مبنی بر یورش ۳۰۰ سر تمساح به مناطق سیلزده جنوب استان منتشر شده که در این راستا، مدیرکل حفاظت محیط زیست این خبر را تکذیب و اعلام کرد هیچگونه موردی مبنی بر رویت و یا حمله تمساح به روستاییان و سیلزدگان مشاهده و گزارش نشده است.
ساکن در ۱۳ شهرستان ایرانشهر، چابهار، خاش، دلگان، زاهدان، سرباز، سراوان، سیب و سوارن، فنوج، کنارک، میرجاوه، نیکشهر و هیرمند خسارات زیادی را متحمل شدند و به سه هزار و ۴۲۸ نفر در ۹۸ شهر و روستا امدادرسانی شد و متاسفانه یک نفر بر اثر وقوع سیل در شهرستان سرباز جان باخت. همچنین یک هزار و ۱۴۴ نفر از سیلزدگان سیستان و بلوچستان در این اردوگاهها اسکان یافتند.
سیل سیستان و بلوچستان خسارات زیادی را به این استان محروم تحمیل کرد، اما از طرف دیگر توانست جان تازهای به تن خشکیده تالاب جازموریان بدمد. بعد از بارندگیهای شدید در سیستان و بلوچستان و سیلابی شدن مسیرها تالاب جازموریان ۲۱.۷ میلیون مترمکعب آبگیری شد. به عبارت دیگر، ۲۱.۷ میلیون متر مکعب آب از رودخانههایی همچون دامن، بمپور، روستا و هودیان وارد تالاب شد و جازموریان جان گرفت.
جازموریان در پی خشکسالیهای اخیر به کانون گرد و غبار جنوب شرق کشور تبدیل شده بود و تاثیر نامطلوبی روی پوشش گیاهی و حیات وحش منطقه گذاشته بود. بعد از بارشها این تالاب دوباره میزبان تعداد زیادی از پرندگان مهاجر از قبیل کاکایی، اگرت شد.
از دیگر رخدادهای بهمن 98:
2/11 آغاز استیضاح ترامپ
26/11 لیست اصلاحطلبان برای انتخابات
اسفند، آیا کرونا را شکست میدهیم؟
اسفند نیامده بود که کرونا ویروس جدید به ایران آمد. پایان بخشی شوم برای سالی که سال ما نبود. از 29 بهمن ۱۳۹8، به دنبال فوت ۲ بیمار با عوارض تنفسی در بیمارستان کامکار قم، شایعاتی درباره مرگ این بیماران به علت کروناویروس شکل گرفت. در ابتدا این شایعات تکذیب شد، اما روز بعد در تاریخ ۳۰ بهمن اولین موارد از کرونای جدید در شهر قم از طریق روابط عمومی وزارت بهداشت گزارش شد.
رئیس مرکز اطلاعرسانی و روابط عمومی وزارت بهداشت اعلام کرد که نتایج آزمایش اولیه ۲ مورد از موارد مشکوک را از نظر ابتلا به کروناویروس، مثبت گزارش شدهاست. بیمارستان کامکار قم نیز بعنوان محل قرنطینه و مراجعه بیماران و موارد مشکوک به کرونا مشخص شد.
رئیس دانشگاه علوم پزشکی قم اعلام کرد که در چهار روز گذشته شاهد گسترش بیماریهای تنفسی در قم بودیم و طی این مدت ۲ نفر در یکی از بیمارستانهای قم بر اثر بیماری تنفسی فوت کردند که امروز تست اولیه این دو فرد در مورد بیماری کرونا مثبت اعلام شد. خبرگزاری ایلنا به نقل از منابع آگاه در ۳۰ بهمن نوشت که ششنفر هم در حال حاضر بهدلیل ابتلا به ویروس کرونا بستری هستند که خانواده و نزدیکان این افراد در قرنطینه به سر میبرند. در ۲ اسفند، با اعلام رسمی فوت شدن چهار نفر، رسما کرونا ویروس جدید به ایران چنگ و دندان نشان داد.
کووید19 با سرعتی ترسناک در سراسر جهان در حال گسترش است. تا لحظه تنظیم این گزارش بر اساس اعلام بنیاد آمار رسمی، شمار مبتلایان به ویروس کرونا به بیش از 157 هزار تن در جهان رسیده است و 150 کشور با این هیولا دست به گریبان هستند.
اما در ایران در این روزهای پایان اسفند مردم نگران هستند و سود جویان از این نگرانی سواستفاده میکنند. برخی ماسک و مواد ضدعفونی کننده را احتکار میکنند، برخی اقلام مورد نیاز مردم را با قیمتهای عجیب و غریب میفروشند و برخی دیگر شایعه سازی میکنند تا از این آب گلآلود ماهی منفعت صید کنند.
حالا درست یک ماه است که این ویروس میهمان ناخوانده کشور ماست، تا امروز بیش از 14 هزار نفر در کشور به این ویروس مبتلا شدهاند و بیش از 4500 نفر بهبود پیدا کردهاند. متاسفانه کوید19، این ویروس شوم در روزهای پایانی سال جان بیش از 750 نفر از هموطنانمان را گرفته است. کشور حال و هوای روزهای آخر سال را ندارد.
وزارت بهداشت مدام از مردم میخواهد که در خانههای خود بمانند تا این چرخه انتشار کنترل شود، اما با این وجود ادارات دولتی و بانکها همچنان به کار خود ادامه میدهد. رئیس جمهور میگوید برنامهای برای قرنطینه نداریم، شهردار تهران خبر میدهد که با وجود تحریمها در صورت قرنطینه نمیتوانیم مایحتاج مردم را تامین کنیم. خبرها خوش نیست، حال دل مردم خوش نیست، اوضاع اقتصادی کشور خوش نیست، این روزها حتی حال امید به آینده هم خوش نیست، اما نوروز در راه است و ما ایرانیان از دیرباز باور داشتهایم که بهار و آغاز رویش میتواند سرآغازی باشد بر پایان غم. نوروز در راه است، امسال نوروز را تنهاتر از هرسال آغاز خواهیم کرد به امید اینکه کرونا را شکست بدهیم و 99 یکدیگر را تنگتر در آغوش بکشیم...
اینفوگرافی مربوطه را ببینید:
گزارش: مانیا شوبیری