کرونا به زمینهای برای بروز سوداگری در جامعه تبدیل شده است. مردم سالاری آنلاین این سوداگری با فاجعه را تحلیل میکند.
همزمان با شیوع ویروس مرموزِ کرونا در ایران، ویروس مُهلکِ دیگری نیز به جان جامعه افتاده است: این ویروس که سوداگری با فاجعه نام دارد، بهلحاظ اجتماعی بسیار خطرناکتر از ویروس کرونا است و حتی اگر روزی کرونا ریشهکن شود، ویروس سوداگری با فاجعه، ترس و وحشتِ جامعه، همچنان زنده خواهد آمد. این نه کرونا، بلکه ویروسِ دوم است که قیمت اقلامی همچون ماسک، ژلهای ضدعفونیکننده، لیمو ترش، سیر و زنجبیل را چهار تا پنج برابر کرده و برخی از این اقلام نیز نایاب شدهاند! از حیث اجتماعی، آیا لیمو ترشِ کیلویی ۵۰ هزار تومانی، فاجعهای کمتر از کرونا است؟ به راستی برای دوام جامعه در طولانیمدت، کدام مُهلکترند: ویروس کرونا که از چین آمده یا سوداگری با کرونا که مدتها است در بطن همین جامعه، خانه کرده است؟ ریشههای این سوداگری را باید در کجا جستجو کرد؟
به گزارش
مردم سالاری آنلاین، خبر ورود کرونا به ایران که منتشر شد، در گام اول
قیمت ماسک و محلولهای ضدعفونیکننده در داروخانهها به شدت بالا رفت و در بسیاری از شهرها نیز این اقلام نایاب شد. همزمان با شیوع
ویروس کرونا در ایران، ویروس شایعهپراکنی نیز فعال شد و با اتکاء به گفتههایی که از اعتبار درستی برخوردار نیستند، نسخهپیچیِ خودجوشِ غذایی برای مقابله با کرونا آغاز شد. سیلی از پستها در فضای مجازی دست به دست چرخید که مثلاً
لیمو ترش و سیر و زنجبیل، باعث افزایش مقاومت بدن در مقابل
کرونا میشود یا حتی این ویروس را میکشد.
در فضای مجازی، عدهای خودطبیبانگار، برای جامعه نسخه پیچیدند و جامعه نیز که به درجهای از بیاعتمادی رسیده که فضای غیررسمی را بیشتر از فضای رسمی میپسندد، بیآنکه لحظه در صحت و سقمِ نسخههای تجویزی درنگ کند، به سمت خرید اقلام پیشنهادی هجوم برد.
هجوم به سمت خرید اقلامی از ماسک گرفته تا سیر و لیمو ترش، ویروس دیگری را به جان جامعه انداخت. این ویروس همان است که «
سوداگری با فاجعه» خطاباش کردیم. ما ایرانیها این ویروس را خوب میشناسیم، مدتها است با آن زندگی کردهایم و تعدادی زیادی از ما، شاید اگر در شرایط مشابه با این سوداگران قرار بگیریم، خود به یک سوداگرِ فاجعه تبدیل شویم.
سوداگر فاجعه چگونه عمل میکند؟ سوداگر فاجعه از دسترسی قانونی یا غیرقانونیاش به برخی اقلام سوءاستفاده میکند، نیازهای جامعه در زمانه بروز وحشت ناشی از یک فاجعه را گروگان میگیرد و با فروش این اقلام که مردم تصور میکنند نیاز ضروریشان در هنگام فاجعه است، جیب خود را سرشار از پولهای بادآورده میکند. سوداگر فاجعه، قحطی ماسک را رقم میزند و آن را به چند برابر قیمت میفروشد؛ سوداگر فاجعه قیمت لیمو ترش را در عرض سه روز از کیلویی ۱۴ هزار تومان به کیلویی ۵۰ هزار تومان میرساند و قیمت زنجبیل تازه را تا کیلویی ۱۲۰ هزار تومان بالا میبرد.
سوداگر فاجعه اینبار به شکل سوداگر کرونا بروز کرده است؛ اما ما پیشتر اشکال دیگری از آن را دیده بودیم؛ آنگاه که مثلاً سوداگران فاجعه در بهار و تابستان سال گذشته، اقلام مصرفی را با ارز ۴۲۰۰ تومانی وارد کردند و آنها را با نرخ ارز ۱۲ هزار تومانی و بالاتر به مردم فروختند.
هر فاجعهای سوداگران خاص خود را دارد. برای سوداگران مهم نیست که چه چیزی احتکار میشود و موضوع سوداگری قرار میگیرد؛ به همین ترتیب، برای سوداگر، فشاری که به کلیتِ جامعه در اثر این احتکار و سوداگری وارد میشود، مهم نیست. مهم سودی است که به دست میآید.
تضعیف پیوندهای اجتماعی و سوداگری فاجعه
ما همگی در یک جامعه زندگی میکنیم اما پیوندهای اجتماعیمان هیچگاه به اندازهی شرایط فعلی متزلزل نبوده است. خصایص اخلاقی، تعهدات قومی و قبیلهای و همه آن چیزهایی که سابق بر این چون رشتههایی ما انسانها را به هم وصل میکرد، گویی از هم گسسته شده و روابطی جایگزین آنها شده که در این روابط، پول و نفع شخصی حرف نخست را میزند.
گویی
پول، جای روابط انسانی پیشین نشسته و ما را برده خود کرده است. ویروس مهلکی که به جان جامعه افتاده این است که روابط صرفاً پولی را همچون یک
هنجار پذیرفتهایم: پذیرفتهایم که لیمو ترش را کیلویی ۵۰ هزار تومان بخریم و خوشحال باشیم که در این بازار بیدر و پیکر، نیازمندیمان را حتی اگر شده به بهایی بسیار گران، خریداری کردهایم.
ما همگی در یک جامعه زندگی میکنیم اما به انسانهای فردگرایی تبدیل شدهایم که روابط پولی بینمان حکمفرما است و پول برایمان بر هر چیزی دیگری اولویت دارد. در این
جامعه اتمیزه و فردگرا، پول نه تنها اولویت دارد، بلکه صاحب پولِ بیشتر، اَرج و قُرب بیشتری دارد. این اولویت و این جایگاه پول، جامعه را نسبت به روشهای کسب آن، بیتفاوت کرده است و ریشه سوداگریِ زامبیوار با فاجعه را باید در این موضوع پیدا کرد. سوداگران زامبی فاجعه از بیرون نیامدهاند و در دل همین جامعه و با هنجارهای همین جامعه رشد کردهاند.
گزارش: فخری السادات مسچی