شب گذشته بود که خبری مبنی بر توقف فعالیت اسنپ و تپسی توسط دادستانی در کرج منتشر شد که البته به سرعت این خبر تکذیب شد. با این حال، دامنه شکایتها نسبت به این دو شرکت نوپا گسترش یافته و نهادهایی مختلفی از شورای رقابت گرفته تا دادستانی به مسأله فعالیت شرکتهای تاکسییاب آنلاین ورود کردهاند.
به گزارش
مردمسالاری آنلاین، استارتآپها یا شرکتهای نوپای تاکسییاب آنلاین به سرعت در ایران رشد کردند و خیلی زود توانستند مشتریان بسیاری در کلانشهرهایی نظیر تهران، کرج و اصفهان به دست آورند. با این حال، اعتراضات بخشی از جامعه حمل و نقل شهری نسبت به این شرکتها خیلی زود شروع شد و حتی کار به تجمع اعتراضی برخی از رانندگان تاکسی در مقابل مجلس هم کشید.
اپلیکیشنهای اسنپ و تپسی به سرعت بین مسافران و کاربران تاکسیهای شهری از محبوبیت برخوردار شدهاند. این اپلیکیشنها موجب شدهاند تا هم سطح کیفی سفرهای درونشهری رشد کند و هم قیمتها ارزانتر، و مهمتر از آن قاعدهمند، شود. پیش از اسنپ و تپسی در مکانهایی نظیر فرودگاهها، مسافران با وضعیت اسفباری روبرو میشدند و رانندگان تاکسیها، گاه تا چندین برابر قیمت، مسافران مستأصل را تیغ میزدند! هیچ قاعدهای در تعیین نرخ تاکسیهای فرودگاه وجود نداشت و در سطح شهر نیز با کوچکترین برف یا بارانی، قیمت کرایه تاکسیهای دربست چند برابر میشد. در عصرها یا ساعات «پیک» نیز تاکسیهای خطی به یکباره ناپدید میشدند و به یکباره قحطی تاکسی رخ میداد.
مهمتر از ارزانی نسبی سفرهای درونشهری، حُسن اسنپ و تپسی این است که قیمت کرایه تاکسی در کلانشهرها قاعدهمند شده است. راننده با این اپلیکیشنها دیگر نمیتواند از شرایط جوی گرفته تا عجله مسافر و «ابر و باد و مه خورشید و فلک»، استفاده کند و مبالغ بسیار سنگینی طلب نماید.
از سوی دیگر، خدمات ارائه شده به مسافران درونشهری نیز بهبود پیدا کرده است. پیش از اسنپ و تپسی، کولر در تاکسیها، کالایی لوکس محسوب میشد که یا از آن استفاده نمیشد یا در صورت استفاده، مسافر باید مبلغ اضافی پرداخت میکرد. گذشته از این، مسافر پیش از این هیچ حقی نداشت و راننده میتوانست انتخاب کند که خوشاخلاق باشد یا بداخلاق. به بیان سادهتر، بداخلاقی هیچ جریمهای نداشت! اما اکنون با اسنپ و تپسی، بداخلاقی برای راننده هزینه دارد.
اسنپ و تپسی، شرکتهای نوپایی بودند که از یک طرف سودهای بزرگی در بازار حمل و نقل شهری نصیب خود کردند، و از سوی دیگر شرایط را به نوعی رقم زدند که به حقوق مصرفکننده احترام بیشتری گذاشته شود. حقوق مصرفکننده، واژه فراموش شده در حمل و نقل شهری بود و اسنپ و تپسی (حتی برای افزایش سود خود هم که شده) کمک کردند که این حقوق احیاء شود.
بخشی از جامعه حمل و نقل درونشهری کشور هنوز خود را با اپلیکیشنهای تاکسییاب آنلاین وفق نداده است. گواه این امر شکایتهای متعددی است که علیه اسنپ و تپسی در دستگاههای مختلف از شورای رقابت گرفته تا دادسراها مطرح میشود. اما این تمام ماجرا نیست و به نظر میرسد که یک جامعه حمل و نقل درونشهری جدیدی در حال سر برآوردن در کلانشهرهای ایران است.
سازمان تاکسیرانی از اسنپ و تپسی به شورای رقابت شکایت برده است اما مسأله این است که این سازمان دیگر چندان تاکسیها را در سفرهای به اصطلاح «دربست» نمایندگی نمیکند. بخشی بزرگی از بازار سفرهای «دربست» و اختصاصی در درون شهرها برعهده تاکسیهای همین دو شرکت نوپای اسنپ و تپسی است. سازمان تاکسیرانی قصد دارد وانمود کند که نماینده تام و تمام جامعه تاکسیداران کشور است اما مسأله این است که چنین چیزی صحت ندارد و بخش بزرگی از جامعه تاکسیداران کشور کوچکترین وابستگیای به این نهاد ندارند و از قضا این بخش خدمات مطلوب و قاعدهمندی نیز ارائه میدهند، از قضا حقوق مصرفکننده را رعایت میکنند، و از قضا نه تنها اعتراضی به اپلیکیشنهای اسنپ و تپسی ندارند بلکه سعی میکنند تا از فرصتهای ایجادشده توسط این دو شرکت نوپا استفاده کنند.
برخی سعی دارند وانمود کنند که جامعه تاکسیداران کشور به صورت یکپارچه استارتآپهای اسنپ و تپسی را طرد کرده و مردود شمرده است. اما این گزاره به هیچوجه درست نیست. رانندگانی که در قالب اسنپ و تپسی فعالیت میکنند، همان رانندگانی هستند که پیشتر در آژانسها کار میکردهاند یا در خیابانها مشغول جابجایی مسافران بودهاند. بخش بزرگی از جمعیت تاکسیداران کشور، به این اپلیکیشنها به دید یک فرصت، نه تهدید، مینگرند؛ فرصتی که سفره زندگی آنها را بزرگتر کرده است.
در نهایت باید به خاطر داشت که دعوای بین برخی نهادها با استارتآپهای اسنپ و تپسی، صرفاً تکنولوژیستیزی و جنگ با تکنولوژیهای نوین نیست. منفعتهای از دست رفته است که نقطه آغازین این دعواست. دل خیلیها که برای این اپلیکیشنهای تاکسییاب آنلاین، شمشیر را از رو بستهاند، نه برای تاکسیداران سنتی و ناآشنا به تکنولوژی، بلکه برای جیبهایی میسوزد که سابق بر این، با هر باد و بارانی در خیابانهای شهر، پُر از پول میشد.