۴
جمعه ۲۶ شهريور ۱۳۹۵ ساعت ۱۶:۳۷

وقتی بوروکراسی سیاسی می‌شود

مهدی قوامی پور*
وقتی بوروکراسی سیاسی می‌شود
از ویژگی‌های دولت‌های مدرن، مالکیت زدایی و عقلانی کردن بوروکراسی است. تا پیش از دولت‌های مدرن، مناصب دیوانی هم چون مالکیت اقتصادی، در مالکیت افراد و خانواده‌ها بود، چنان که در ایران تا آغاز عصر مشروطه، بسیاری از مناصب و مشاغل دیوانی یا میراث خانوادگی بود که از پدر به پسر منتقل می‌شد یا متعلق به شخص پادشاه بود که آن را به بالاترین قیمت می‌فروخت و فرد خریدار، مالک آن منصب محسوب می‌شد. در چنین شرایطی، مناصب دیوانی ابزاری برای غارت و چپاول مردم و کسب سود و ثروت بیشتر عمال دیوانی بود، اما با شکل گیری دولت مدرن، از بوروکراسی سلب مالکیت شد و به عنوان سازمانی دولتی(state) در خدمت تحقق برنامه‌های دولت و نظم بخشی به امور درآمد. آن چه که در بوروکراسی‌های مدرن اهمیت دارد، سازمان است نه اشخاص؛ افراد در مناصب بوروکراتیک با شرح وظایفی مشخص و در چارچوب قوانینی روشن، در جهت تحقق اهدافی که سیاستمداران در راس سازمان‌ها به آن‌ها محول می‌کنند به فعالیت می‌پردازند.
بنابراین، بوروکراسی علی رغم استقلال ساختاری و حقوقی از حوزه سیاست، باید هم چون ابزاری در خدمت سیاست باشد و همان طور که نیروهای نظامی نباید در سیاست دخالت کنند و دخالت آنان، موجب تحدید وتهدید دموکراسی می‌شود، بوروکراسی نیز نباید سیاسی شده و بوروکرات‌ها با استفاده از ابزار بوروکراسی وارد سیاست شوند. در نظام‌های دموکراتیک، هیئت دولت متشکل از سیاستمداران در راس نهادها و سازمان‌های بوروکراتیک مختلف قرار می‌گیرند تا با استفاده از این ابزارها، برنامه‌های خود را محقق کنند. در این نظام‌ها، امور سیاسی به نهادها و سازمان‌هایی با کارکرد سیاسی نظیر احزاب سپرده می‌شود و سیاستمداران پس از کسب تجربه و دانش در عرصه فعالیت حزبی، با حمایت و کمک حزب به عنوان یک نهاد سیاسی وارد رقابت‌های سیاسی و در نتیجه کسب قدرت می‌شوند، اما هنگامی که قدرت از جامعه سیاست زدایی می‌کند یا شرایط برای تشکل یابی و فعالیت موثر سیاسی شهروندان فراهم نیست و نهادهای سیاسی برای سامان دهی کنش‌های سیاسی شهروندان در عرصه سیاسی حضور موثری ندارند، بوروکراسی کارکردی سیاسی می‌یابد. در چنین شرایطی، بوروکرات‌ها با استفاده ابزاری از بوروکراسی در جهت کسب قدرت و حفظ منافع خود اقدام می‌کنند. از سوی دیگر، بوروکراسی بنا به ساختار سلسله مراتبی خود ذاتاً ماهیتی ضد دموکراتیک دارد و بورکرات‌ها با ورود به عرصه سیاسی و کسب قدرت، امر سیاسی را به امر مدیریتی تقلیل می‌دهند. این همان اتفاقی است که طی چند دهه اخیر در کشور رخ داده است. از مجلس شورای اسلامی تا شوراهای شهر و تا انتخابات ریاست جمهوری همواره مهم‌ترین رقبا و کاندیداها از سیستم اجرایی کشور و در واقع از بدنه بوروکراسی برخاسته‌اند. در غیاب احزاب سیاسی، بوروکراسی مانند حزب، به ابزار کسب، حفظ و تحقق اهداف عموماً شخصی بوروکرات‌های برخاسته از بوروکراسی تبدیل می‌شود. این امر باعث می‌شود تا بوروکرات‌ها پس از کسب قدرت سیاسی، وابستگی و پیوند خود را به بوروکراسی هم چنان حفظ کنند و از آن در راستای مطامع خود بهره برند. نتیجه چنین شرایطی، ناکارآمدی بوروکراسی در راستای انجام وظایف قانونی و ذاتی خود و تشدید فساد اداری و اقتصادی است. سیاستمداران با اعمال قدرت ونفوذ، دست به مهره چینی در بوروکراسی می‌زنند و دوستان و یاران خود را در راس سازمان‌ها و ادارات در سطوح مختلف قرار می‌دهند و از منافع آنان در عرصه سیاسی و قانونگذاری دفاع می‌کنند. در مقابل، این منصوبان از همه امکانات بوروکراسی برای حفظ و گسترش قدرت بوروکرات‌های سیاست پیشه بهره می‌برند. بنابراین برای صیانت از دموکراسی، هم چنان که نخبگان و دولت‌ها در برابر ورود نظامیان به عرصه سیاسی و منازعات جناحی حساسیت نشان می‌دهند، لازم است در برابر سیاسی شدن بوروکراسی واکنش نشان داده و با اتخاذ راهکارهای مناسب از سیاسی شدن بوروکراسی جلوگیری به عمل آورند.
*دکترای جامعه شناسی سیاسی
کد مطلب: 60902
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *