خيلي از آن روزها فاصله نگرفتيم که نخستوزير کشورمان با خواست سياستمداران غربي تغيير مىکرد و هر اتفاق مهم در سپهر سياسي ايران زمين،ريشه در برونداد اتاقهاي فکر آمريکا و بريتانيا داشت. اما پس از گذشت چند سال جامعه ايران تحول عظيمىرا در خود ديد که معادلات را بهم زد و نظم جهاني دگرگون و شوک عظيمىبه قدرتهاي جهاني وارد شد.اولين تئوريها در انديشکدههاي غربي حول اين محور مىچرخيد که با فشارهاي نظامىو تجهيز گروهکهاي تروريستي به راحتي مىتوان نظام نوپاي جمهوري اسلامىايران را از پا درآورد.اما همه اينها سرابي بيش نبود، زيرا برنامهريزهاي غربي در معادلات خود آيتم «وحدت و همدلي» را نگنجانده بودند و اين يکي از علل بارز شکست تئوريهاي آنها بود.زيرا غربيها فراموش کرده بودند که با يک دولت يا يک ارتش طرف نيستند بلکه با يک ملت روبرو هستند که در پي گسترش ايدئولوژي جامع ديني خود هستند و اين موضوع در تمامىلايههاي نظام مشهود است. به طوري که وحدت قواي سهگانه، همدلي نيروهاي مسلح يکي از رمزهاي موفقيت جمهوري اسلامىايران در سالهاي گذشته و شکست تئوريهاي غربي بوده است.در اين بين وحدت و همدلي بين نيروهاي مسلح از اهميت دوچنداني برخوردار است زيرا وظيفه سنگين حفظ امنيت و کيان ملي برعهده نيروهاي مسلح است.اما دشمنان خارجي و داخلي نظام بيکار ننشستند و در پي نفاق و تفرقه در بين نيروهاي مسلح افتادند و در يک اتفاق جالب يکي از افراد منصوب به جريان سياسي خاص در زمين دشمنان نظام بازي کرده و با سخناني نسنجيده سعي داشته تا ارتش جمهوري اسلامىايران را در مقابل سپاه پاسداران قرار دهد و در ناآگاهي تمام مدعي شده است «اگر آب کشور را ببرد ارتش صدايش هم در نمىآيد و هيچ موضعي نمىگيرد.» و اين فرد معلومالحال اين سخنان را در انتقاد از ورود ارتش به مسائل سياسي مطرح کرده است در حالي که از توصيههاي حضرت امامخميني(ره) در زمينه استقلال نيروهاي مسلح غافل بوده است. به طوري که امامخميني(ره) در 24 اسفند 1360 در سخناني صريح کارهاي سياسي را براي نظاميان ممنوع کرده است. امامخميني در اين سخنراني تاريخي خويش تاکيد مىکند: «اصل وارد شدن در حزب براى ارتش، براى سپاه پاسداران، براى قواى نظامى و انتظامى وارد شدنش جايز نيست، به فساد ميکشد اينها را. و من عرض ميکنم که کسانى که در رأس ارتش هستند و کسانى که در رأس سپاه پاسداران هستند موظف هستند که ارتش را و سپاه را و ساير قواى مسلح را از احزاب کنار بزنند و اگر کسى در حزب هست، بايد او را از ارتش بگويند يا در آنجا يا در اينجا و همينطور سپاه پاسداران و همينطور ساير قواى مسلح بايد وارد در جهات سياسى نشوند تا انسجام پيدا بشود. اگر وارد بشويد، بالاخره به هم خواهيد زد خودتان را و بالاخره در مقابل هم خواهيد ايستاد و نظام را به هم خواهيد زد و اسلام را تضعيف خواهيد کرد. تکليف همه شما اين است که با هم باشيد بدون اينکه در يک حزب يا در گروهى وارد شده باشيد، هر گروهى مىخواهد باشد».
عليايحال هر موضوعي که در داخل مرزها و خارج مرزهاي کشور اتفاق مىافتد، جنبههاي تازهاي از توصيههاي بنيانگذار نظام جمهوري اسلامىايران عيان مىگردد.ايران و ترکيه به عنوان دو کشور بزرگ جهان اسلام محسوب مىشوند و هر دوي اين کشورها دو رهبر بزرگ دارند. امامخميني(ره) در ايران و آتاتورک در ترکيه.اما اين کجا و آن کجا!آتاتورک به ارتش توصيه کرده است «هر زمان اوضاع کشور آشفته شد و رکني از ارکان کشور را فاسد تشخيص دادند فورا کودتا کنند زمام امور را در دست گرفته و پس از بازگرداندن شرايط به اوضاع عادي دولتي غيرنظامى بر سر کار آورند و خود به پادگانها بازگردند». که ماحصل آن کودتاهاي پي درپي، ذبح دموکراسي و گسترش ناامني در ترکيه بوده است.ولي امامخميني(ره) در يک آيندهنگري تاکيد کرده است: «ورود سياست در ارتش شکست ارتش است، اين را بايد بدانيد و شرعاً جايز نيست».و اگر امروز ايران اسلامى به عنوان مرکز ثقل امنيت در خاورميانه است دلايل بسياري دارد اما يکي از مهمترين آنها عدم ورود سياست در ارتش بوده است.