۰
شنبه ۸ خرداد ۱۳۹۵ ساعت ۱۵:۱۵

ماجرایی با سه بازنده!

مهدی مال میر
خبر محروم شدن دختردانش آموزی از جشن مدرسه به سبب به تعویق افتادن شهریه اش در یک مدرسه غیر انتفاعی در منطقه چیتگر تهران، خبر دلگزایی بود اما نکته غافلگیر کننده ای در خود نداشت.
ماجرایی با سه بازنده!

خبر محروم شدن دختردانش آموزی از جشن مدرسه به سبب به تعویق افتادن شهریه اش در یک مدرسه غیر انتفاعی در منطقه چیتگر تهران، خبر دلگزایی بود اما نکته غافلگیر کننده ای در خود نداشت. چند صباحی است که به خبر های ناخوش از مدارس عادت کرده ایم وهنگامی که نام میز ونیمکت برده می شود، گوش هایمان تیز است تا خبر نگرانی آور دیگری بشنویم وته دلمان خالی شود از ترس مدارسی که نرم نرمک به سلف سرویسی بدل می شوند که هر چه بیشتر پول بدهی بیشتر آش می خوری! این گونه که از سیر خبرها پیداست، انگاربرخی مسوولان مدرسه ها هنوز از کم وکیفِ جایگاه ویژه ای که در آن قرار دارند مطلع نیستند و گویا نمی دانند هر برخورد بد وناپخته با کودکان می تواند اثری مادام العمر در روح و روان کودکان مان حک کند. ای کاش مسوول محترمی که چنین خبطی را مرتکب شده آن اندازه از قدرت تخیل برخوردار بود ومی توانست فرزندخودش را لحظه ای به جای آن کودکی بگذارد که بی رحمانه او را از شرکت در جشن مدرسه وتقدیم یک جایزه کوچک محروم کرده است!  با این همه اما،مسوول خطاکار تنها حلقه کوچکی از زنجیر نابسامانی در آموزش وپرورش ما است . گناه اصلی بر گردن سیستمی است که مدارس خصوصی را بدل به بیزینسی پر سود کرده است. بیزینسی که کالا یی که در آن خرید و فروش می شوند روح کودکان و فرزندان ما است. فرزندانی که  چند سالی دیگر باید در نقش سیاستمدار، پدر، مادر، کاسب،  وکیل و پزشک و..  چرخ جامعه را بگردانند!در حالی که مدارس در کشورهای توسعه یافته مکان و مجالی برای یاد گرفتن ظرایف زندگی و مهارتِ با دیگران زیستن است، در برخی از مدارس ما (با وجود خبرهای بدِ طاق وجفتی که از مدارس می رسد)، بدل به مکانی برای نفرت اندوزی از زندگی وهمنوع شده است. مدرسه ای که در آن نظام پاداش وجزا باید بر اساس هوش وپشتکار پرداخته شده باشد و کودکان را بر مبنای ذکاوت و اخلاقیات شان بسنجد، حالا به کودکانی پاداش می دهد که از دوپینگ مال  واموال پدر ومادر برخوردارند!  با این همه اما اگر از نزدیک تر به ماجرا بنگریم، به یک اعتبار هم دانش آموزی که از جایزه محروم شد وهم آن دانش آموزی  که به لطف پرداخت شهریه منظم والدینش  روادید ورود به جشن مدرسه را یافت، بازنده این ماجرا بودند! اولی از این پس، با چشمی نگران وپرسوءظن به همنوع وجامعه اش خواهد نگریست و دومی مجال بهتر دیدن دنیا وتجربه اتکای به نفس را از کف داد! در این میان  پای بازنده بزرگ تری نیزدر میان است: جامعه ای که  قرار است چند سال دیگر با دست و روان این بچه ها گذران کند!

کد مطلب: 56364
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *