1. شاید بزرگترین تعریفی که ما از خودمان قبول داشته باشیم همانی باشد که سالهای سال در گوشمان خواندند تا هیچ وقت کار گروهی را یاد نگیریم. اینکه ما ایرانی ها استعداد کارهای گروهی را نداریم و تمام توان و تلاش مان در کارهای انفرادی است که به سرانجام می رسد. این البته نه درست است و نه اینکه باید مدام در جامعه تکرار شود. ما ایرانی ها از طرف دیگر همیشه گفته ایم که مردان متحد روزهای سختیم و اتحاد خصلت ذاتی ما به وقت روزهای بحرانی است. همین تعریف دومی نشان می دهد که ما در کار گروهی مشکل نداریم. مشکل ما در این است که انگیزه هایمان برای کارهای گروهی معمولا درست و مناسب نیست.
2. رفتار حزبی مردم در انتخابات اخیر مجلس، چه در مدیوم صد درصدی تهران و چه در مدیوم بسیار موفق و گسترده کشور سبب شده تا یکبار دیگر نظریه پرهیز از کارهای گروهی کاملا نقض شود. مردم ایران در همین انتخابات مجلس ، با وجود بمباران بی سابقه رسانه های مخالف دولت و تلاش احزاب اصولگرا برای ایجادجو ناامیدی و ترویج این تفکر که دولت تدبیر و امید هیچ کار مفیدی برای کشور انجام نداده با آرای بی سابقه خود مجلسی کاملا همسو با تفکرات دولت را شکل دادند. اتفاقی که نه از سر تبلیغات و تلاش هدفمند دولت و رسانه های همسو با دولت که بیشتر در واکنش به رفتار و گفتار حزب مخالف بود. مردم در تهران یک فهرست را با رقم خیره کننده صد در صد موفقیت به داخل مجلس فرستادند و با حضورشان، سبب حذف نمایندگان جنجالی و مخالف دولت شدند. هر چند جناح اصولگرا و رسانه های تندرو خواهند کوشید تا از حالا با بیان حرف های بی معنایی در مورد یک دوره ای بودن ریاست جمهور دکتر روحانی ، دوباره همان فضای ناامیدی را بر کشور حاکم کنند اما شکست سنگین این تفکر و این جناح در انتخابات ریاست جمهوری از هم اکنون قابل پیش بینی است. جامعه تغییر کرده و آقایان این تغییر را ندیده اند.
3.بزرگترین تغیری که در جامعه ایرانی رخ داده و از چشم حضرات دور مانده میل روزافزون به فعالیت های اجتماعی سازمان یافته و گروهی است. حالا سایت هایی داریم که برای طی کردن مسیرهای مشخص روزانه، از مردم دعوت می کنند تا با هم هم مسیر شوند و خودرهای تک سرنشین را به خودروهای چند سرنشین تبدیل کنند. حالا گروه های تلگرامی همه را در خود تعریف می کنند. حالا عضویت در گروهی های غیر دولتی بیش از هر زمان دیرگی برای مردم جذابیت دارد. مردم فهمیده اند که «همراه شدن»، به از« تنها ماندن به درد» در این زندگی مدرن امروزین است! این روزها رفتار گروهی بیشتری از مردم خودمان می بینیم. رفتار گروهی مردم امروز جامعه ما البته هنوز به بلوغ لازم دست نیافته اما از مرحله آزمون و خطا نیز گذر کرده ایم. حضور مردم در کمپین نخریدن خودروهای داخلی یا اعتراض های دسته جمعی به مشکلات اجتماعی در فضای مجازی ( که در تمام بحران های اجتماعی این چند وقت نمود پیدا کرد. نمونه آخرش همین نکوهش داستان ستایش که از فضای مجازی به فضای عمومی منتقل شد) نشانه دیگری از علاقه مندی مردم به برطرف کردن مشکلات از طریق رفتارهای گروهی است. مردم در حال یادگیری این هستند که تک روی هایشان در حوزه اجتماعی به ضررشان تبدیل می شود.
4. کناره گیری دسته جمعی مردم از صندوق های رای برای نزدیک به ده سال، سرنوشت مردم در دستان اصول گرایان قرار گرفت. قهر گروهی مردم به روی کارآمدن محمود احمدی نژاد منجر شد و افتادن کشور در سراشیبی تندروی. رفتار سنجیده مردم در انتخابات ریاست جمهوری 92 و رای شان به حضور دکتر روحانی، حاصل اتحاد و کار گروهی سیاسیون و مردمانی بود که برای کشور خود آرامش و پیشرفت مداوم را می خواستند و می دانستند جز در سایه کار گروهی به هیج کدام از این خواسته ها نمی رسند. همین رفتار، در انتخابات مجلس بلوغی مضاعف و حضوری قدرتمندانه تر داشت و دیدیم حتی با وجود حذف تعداد زیادی از نامزدهای نمایندگی از طیف اصلاح طلبان، باز هم مردم به فهرست اصلاح طلبان رای مثبت دادند تا مجلس بعد با ترکیبی متحول شده، تشکیل شود.
حالا نوبت رسیده به باور اینکه مردم ایران در کارهای گروهی می توانند موفق شوند. تنها به انگیزه نیاز دارند. به نظر می رسد تحزب می تواند به مردم ایران کمک کند تا رفتارهای گروهی خود را منسجم تر و سازمان یافته تر پیش ببرند. سیاست می تواند فرصتی باشد برای اینکه رفتارهای گروهی در بین مردم ایران نهادینه تر از هر زمانی شود. به سیاست باید نشان داد که تلاش برای بهره مندی از رای عمومی به صورت یکطرفه ، امکان ندارد. سیاست باید بیاموزد مردم نیازمند آموزش مناسب برای رفتار گروهی مناسب هستند اما سیاست و تحزب همچنین باید یادشان باشد که هرگونه تلاش برای تحریک مردم و قراردادنشان مقابل حزب روبه رو، به همان فرجامی ختم می شود که برای اصولگرایان دیدیم. رفتارهای سازمان یافته گروهی ، به اعتماد نیاز دارد.اعتماد که نباشد مردمی پشت شما صف نخواهند کشید.