۰
دوشنبه ۳۰ فروردين ۱۳۹۵ ساعت ۱۵:۲۰

«رسانه ملي» و رقبايي جدي‌تر

رضا سيف‌پور*
«رسانه ملي» و رقبايي جدي‌تر

وقتي به تاريخچه صدا و سيما به عنوان «رسانه ملي» و فراگير‌ترين رسانه جمعي نگاه مي‌کنيم مي‌بينيم هيچگاه اين رسانه تاثير‌گذار و مهم روي آسايش به خود نديده و همواره رقباي سرسختي را در کنار خود احساس کرده - اگرچه به شکلي عجيب سعي کرده هيچگاه به روي خود نياورد‌.‌- از سينما با فيلم‌هاي « بروسلي » و « جان وين » و « شعله » گرفته تا بعدها « ويدئو» و « سي دي » يا « دي وي دي» و « ماهواره » و « رسانه‌هاي نوين » (شبکه‌هاي اجتماعي مجازي ) و اين اواخر شبکه‌هاي شبهه تلويزيوني تحت اينترنت. با اين وجود جالب اين است که در پي اين همه سال صدا و سيما همچنان همچون « پدرسالار» بر مسند نه چندان محکم « انحصار » تکيه زده و مغرورانه حاضر نشده حتي تغيير کوچکي در رفتار و رويه رسانه‌اي خود، که حاکي از عزمي‌ جدي در مواجهه با اين رقباي سرسخت باشد ايجاد کند. به نظر نگارنده علت اصلي همه اينها به غير از انحصاري بودن فضاي رسانه‌اي براي صدا و سيما، عوامل مهمتر ديگري بود که به راهبرد‌هاي پيش روي اين رسانه عظيم بر‌مي‌گردد.

به عنوان مثال در اين سال‌ها با پر‌رنگ شدن نقش « ماهواره » در سپهر رسانه اي جامعه، صدا و سيما بيش از آنکه به مقابله رسانه‌اي با آن پديده مهم « فرهنگ ستيز » بينديشد، مشتاقانه به نظاره برچيدن تناوبي ديش‌هاي ماهواره و اخلال در امواج دريافتي برروي پشت بام‌ها نشست و بهترين راهبرد اجرايي خود را در افزودن تعداد همين شبکه‌ها با ماموريت‌هاي مشابه جستجو کرد. کاري که به زودي مشخص شد چندان کارساز نبود.

پس از گذشت اندک زماني ديگر و در حالي که رقباي رسانه اي صدا و سيما به لحاظ کمي ‌و کيفي رشد‌يافته بودند و نقش «شبکه‌هاي اجتماعي» بخصوص « شبکه‌هاي همراه » هر روز بيشتر مي‌شد، با تغيير در راس مديريت اين سازمان مهم، رئيس جديد رسانه ملي به درستي دريافت که اين سازمان پير و خسته اگر مي‌خواهد سرحال و تاثير‌گذار باشد نيازمند « چابک‌سازي » و « کيفي‌سازي » از درون است اما متاسفانه گويي مشکلات کمر همت را محکم تر بسته اند و هنوز چرخ صدا و سيما آنگونه که بايد نمي‌چرخد و مشکلات مالي قصد ندارند دست از سر آن بردارند که البته به نظر مي‌رسد دکتر سرافراز در اراده خود پابرجا است و قصد دارد علي رغم تمام مشکلات اين جراحي عظيم را به سرانجام رساند – که بايد صبر کرد و ديد !- در اين وانفسا اما ظهور عصر جديد رسانه‌ها و برآمدن « رسانه‌هاي تصويري تحت اينترنت » با عنوان « مجله ويدئويي » يا « تاک شو‌هاي اينترنتي»، ناگهان تمام قواعد سنتي را به چالش کشيد و اين بار به نظر مي‌رسد صدا و سيما بارقيبي به مراتب جدي‌تر مواجه شد. رقيبي که پس از شبکه‌هاي ماهواره‌اي، بار ديگر و به راحتي هر چه تمام تر قانون مبهم ممنوعيت «تلويزيون خصوصي » را به چالش کشيده و در جذب مخاطبين نيز موفق نشان داده است.

به تازگي خبري در رسانه‌هاي رسمي‌ و غير‌رسمي‌ منتشر شد که حاکي از نارضايتي مديران رسانه ملي از يک « مجله ويدئويي تحت اينترنت » بود. رسانه‌اي اينترنتي که توسط يکي از مجريان صاحب نام تلويزيون مديريت مي‌شود. البته پس از مذاکره‌هاي مکرر، مجري مذکور نيز ظاهرا اداره آن رسانه اينترنتي را بر اجراي تلويزيوني ترجيح داده و در نهايت ممنوع‌التصوير‌! است. جزئيات اين خبر و نکات پيدا و پنهان آن برايم چندان جذاب نبود اما به گمانم اين يعني آغاز دوره جديدي از رقابت‌هاي رسانه اي !، اين يعني رقباي خودي! بسيار جدي‌تر از رقباي قبلي هستند.

صدا و سيما به لحاظ ماهيت شکل گيري، اهداف طراحي شده و به خصوص هدفگذاري صورت گرفته در فرآيند مقابله با « قدرت نرم »غرب، از جايگاه استراتژيک ويژه‌اي در مديريت کلان کشور برخوردار است و اين ايجاب مي‌کند که راهبردهاي سگانه خود را به گونه‌اي طرح‌ريزي کند تا بتواند در عبور از چنين گردنه‌هايي با صلابت‌تر و محکم‌تر ظاهر شود. امروز که دنياي ما غرق در انواع تکنولوژي‌هاي ارتباطي است تکيه بر قوانين نه چندان محکم و قابل تفسير براي انحصاري ساختن فضاي رسانه‌اي چندان منطقي به نظر نمي‌رسد. به عقيده نگارنده در آينده اي نزديک هريک از شهروندان بطور بالقوه امکان دراختيار داشتن يک « تلويزيون شخصي » را خواهند داشت و کاملا مشهود است که شبکه‌هاي اجتماعي همراه، نظير « تلگرام» و « اينستاگرام » به لحاظ فني در همان مسير گام برمي‌دارند و يا حداقل امکانات تکنولوژيک لازم را به تدريج سهل‌تر و سهل‌تر مي‌سازند.

از اين‌رو بسيار دشوار به نظر مي‌رسد که بتوان به راحتي عنوان « رسانه ملي» را براي صدا و سيما، تا هميشه حفظ نمود. مگر آنکه صدا و سيما به شکلي سريع و عاجل به بازنگري در سياست‌هاي اجرايي خود بپردازد و با تغيير در ساختار مديريتي خود به شکلي واقعي و عيني بسوي «‌چابک سازي‌» و «کيفي‌گرايي » گام بردارد تا بتواند جايگاه خودرا در « سبد رسانه‌اي » مخاطبين آينده همچنان حفظ نمايد. البته اين مسير دشواري است و بعيد به نظر مي‌رسد به راحتي ميسر شود.

در اين مسير بدترين اقدام ورود به حوزه‌هاي اقتصادي و استفاده از منابع مادي بازار تحت عناويني همچون « اسپانسر » يا « مشارکت » است. بدون شک وقتي رسانه رنگ و بوي « پول » به خود مي‌گيرد رقبا قاعده بازي را بهتر مي‌دانند و شکي نيست سازمان دولتي ( حکومتي ) صدا و سيما نمي‌تواند همچون رقبا از منابع مالي بازار ثروت بهره‌مند شود. از اينرو بهتر است قبل از هر چيزي سياستگذاران کشور در سطح کلان، در خصوص شيوه‌هاي تامين منابع مالي کافي و نيروي انساني ماهر براي اين رسانه استراتژيک بازنگري و برنامه‌ريزي‌‌ شود.

*مدرس دانشگاه

کد مطلب: 54778
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *