بيش از ۶۰ روز از فعاليت دولت اعتدال و تدبير و اميد سپري شد و خداي را شکر که دو نمود اميد بخش از دولت در عالم واقع و عينيت جامعه رخ نمود. اولين نمود در روابط بينالمللي بود که شايستگي بحث و بررسي مفصل در داخل و خارج از کشور را کسب کرد و هويتي متفاوت از گذشته و متقابل با هويت دولت مهرورز را به نمايش گذاشت. دومين نمود اهتمام به نوعي واقعگرايي و پيگيري آرمانها با توجه به واقعيتها است که در مباحث مختلف از جمله اصلاح قانون بودجه سال ۹۲ جلوه کرد. اين دو نمود آنقدر انرژي مثبت به بدنه جامعه منتقل کرده و خواهد کرد که کمبودها و نقصها براي مدتي آزاردهنده نباشند، ولي به هيچ عنوان انتظار نخبگان و احزاب را براي تعيين تکليف که در «پوزسيون» قرار گيرند يا «اپوزسيون» بر آورده نميکند. البته خواننده واقف است که «پوزسيون» يا «اپوزسيون» به معناي موافقت يا مخالفت با بخشي از سيستم که دولت را در دست دارد، منظور است نه کل سيستم نظام، بحث ما موافقت يا مخالفت با نهادهاي رقابتي منظور است و نه نهادهاي اجماعي که محصول انقلاب اسلامي است.
تلاشهاي دولت براي حاکميت اعتدال و بازگشت به استفاده از تکنوکراتهاي دوران سازندگي و اصلاحطلبان معتدل و عقلاي اصولگرايان تلاشهاي ارزنده و قابل تقدير است اما عدم شفافيت در معيارهاي انتخاب نگرانکننده است. انتصابهاي فاميلي و خانوادگي و نوعي رفيقگرايي افراطي و ديده نشدن نيروهاي پرظرفيت و توانمند در سازمانها و وزارتخانهها و نگاه افراطي مديران کلان فقط به آنها که خود ميشناسند از جمله اين نگرانيهاست. اين نوع انتصابها نه تنها به جهت هويتسازي براي دولت تدبير و اميد مشکل ايجاد خواهد کرد، بلکه تحقق کارآمدي دولت را با ترديد مواجه ميسازد. اين نوع انتصابها، موجب خودشيفتگي مديران خواهد شد و بلايي بر سر سازمان خواهد آورد که خود دولت امروز از نمونهاي از مصيبتهاي خودشيفتگي در رنج است و ناگزير شده است که مصوباتي را لغو کند و يا از مجلس درخواست اصلاح لايحه بودجه را داشته باشد. اطرافياني از اين جنس، تصميمات مديران کلان را نقد نميکنند و راه درست را نميتوانند نشان دهند و آينده سازمان با توقف يا تخريب همراه ميشود. ميگويند مديرعامل معروف تويوتا که کمپاني تويوتا را به تراز بزرگترين خودروسازان دنيا رساند، از سمت خود استعفا کرد، مجموعه کارکنان مديران تويوتا به مخالفت برخاستند و ادامه مديريت او را خواستار شدند، او علت استعفاي خود را چنين عنوان کرد:«تا مدتي قبل شما دستورات و تصميمات من را نقد ميکرديد و از من دليل تصميم يا رويه و روش را طلب ميکرديد، اما از مدتي قبل دستورات من براي شما مقدس شده و هيچ نقدي و نظري بر آنها را جايز نميشمريد و اين خطر بزرگي است براي شرکت، بهتر آن ديدم که کناره گيرم و فرد ديگري بيايد که شما بر تصميمات او نظر و نقد بگذاريد!
در فرصتي ديگر نمونهاي از اين رويه را در برخي وزارتخانهها، استانداريها و سازمانها معرفي خواهم کرد تا حجتي باشد بر اين نکته. نکته ديگري که ماندن در«پوزيسيون» با دولتي که خود به وجود آورديم ترديد ايجاد ميکند، چگونگي اقتدار در تصميمگيري است، عدم معرفي دکتر توفيقي براي راي اعتماد عليرغم اعلام چندباره معاونين رئيسجمهور و قطعيت بر معرفي به عنوان وزير علوم، تحقيقات و فناوري با دلايلي چون مخالفت برخي از نمايندگان، به شدت نگرانکننده است تا آن حد که مديران فعلي را هم محافظهکار ميکند.
اگر دکتر توفيقي شرايط لازم براي احراز اين سمت را نداشت، چرا به عنوان سرپرست، برگزيده شد؟ چرا به عنوان نامزد قطعي دولت بارها تاييد و تاکيد شد و اگر بهترين بود، چرا عقبنشيني؟ مباني تصميم دولت چيست؟ بحث حاکميت يگانه و حاکميت دوگانه و چندگانه از نوعي که برخي عنوان ميکنند و در گذشته هم چه در دولت اصلاحات و چه در دولتهاي نهم و دهم تجربه شده است را قبول ندارم، ولي اقتدار دولت و حکمراني با همه اختيارات طبق قانون اساسي و استفاده از تمام ظرفيتهاي سياسي و اجتماعي و فرهنگي خود و طرفداران شناخته شده و احزاب و رسانهها و قدرت چانهزني و هويت مستقل از ساير قوا در عين تعامل سازنده به نفع مردم و نظام را انتظار داريم. بالاخره در حوزه رسانه عدم حضور قدرتمند کنشي دولت، به ويژه وزرا و روساي سازمانها و محدود شدن در اخبار واکنشي نگرانکننده است. اگر اين راهبرد اصلاح نشود، توپخانههاي اپوزسيون دولت به کار خواهد افتاد و آنگاه است که انفعال تير آخر را خواهد زد. قدرت کمي و کيفي اخبار کنشي و اخبار توسعه در جايجاي دولت تدبير و اميد خنثيکننده توپخانههاي افراطيون و مخالفان دولت خواهد بود. به قول شاعر:
گرچه آلوده دنياي غريبم اما
سينهاي پاک به پهناي صداقت دارم
دل من عاطفه را ميفهمد
و چقدر خوشحالم
با همراهان سبزتر از عشق رفاقت دارم