تنشهای قدیمی ایران و اسرائیل پس از هفتم اکتبر شکل و شمایل متفاوتی به خود گرفته است. طرفین بیمهابا یکدیگر را هدف قرار میدهند. وضعیتی که پس از شلیک رژیم صهیونیستی به کنسولگری ایران در دمشق رقم خورد؛ عملا طرفین را نبرد در منطقه خاکستری خارج کرد.
عملیات وعده صادق 1 «اقدام رسمی ایران مبتنیبر منشور سازمان ملل متحد بود. اسرائیل برای جبران بحران هویتی و حفظ موازنه قدرت، با ترور اسماعیل هنیه در تهران، سیدحسن نصرالله در دمشق و چند چهره نزدیک به ایران، توسعه میدان تنش را در دستور کار قرار داد.
ماجرای «وعده صادق 2»، پس از خویشتنداری سخت تهران عملا جدال را از سایه خارج کرد. اسرائیلیهای خشمگین از نمایش شهابهای ایرانی، ظرف چند هفته انواع خط و نشان را برای تهران و خاورمیانه کشیدند اما در نهایت به یک عملیات محدود رضایت دادند.
نکته اینجاست که اسرائیلیها نه تن به آتش بس میدهند و نه میخواهند سطح تنش در خاورمیانه کنترل شود. نکته بنیادین اینجاست که خروج تنش از جنگ در منطقه خاکستری و خروج از سایه، وضعیت متفاوتی را برای غرب آسیا رقم زده است که تبعات آن حتی از تاثیر طوفان الاقصی هم شدیدتر است.
امروز، سطح تنش ایران و اسرائیل به سقف رسیده است؛ وضعیتی که بازیگران مداخلهگر شرقی و غربی تمایلی به ادامه آن ندارند. آمریکا به عنوان اصلیترین حامی اسرائیل دغدغههای بزرگی در خاوردور درباره تایوان دارد. اروپا و ناتو هم درگیر جنگ سخت با روسیه هستند. ورای همه این معادلات، در آستانه زمستان قیمت نفت و انرژی یک بحران مضاعف برای اقتصاد جهانی است. در بلبشوی استراتژیک آمریکا، انتخابات الکترال هم ممکن است متاثر از تنشهای خاورمیانه دچار تغییر شود.
بازگشت جدال به منطقه خاکستری مطلوب واشنگتن است. دیپلماسی، ارتش و ترور سه ضلع اقدام در دکترین آمریکا است که اسرائیل هم در همین چارچوب طراحی و اقدام میکند. وزنکشی قدرت در خاورمیانه به سمت ایران سنگینی میکند و همین وضعیت مبتنیبر خواسته راهبردی آمریکا منجر به وضعیت پیچیده تهاجمی در منطقه خاکستری خواهد شد. در این معادله، هر لحظه امکان وقوع یک برخورد سخت دور از ذهن نیست.