دیروز فیلم جدید مسعود دهنمکی را در جشنواره فیلم فجر دیدم؛ اما بدون بیش داوری. سالها پیش، زمانی که دهنمکی هنوز فیلم سینمایی نساخته بود و کارنامه فرهنگی او در مجلاتش مثل جبهه و شلمچه خلاصه میشد، وقتی سخن از اعتراض «انصار حزبالله» و «عناصر خودسر» به میان میآمد، یکی از اولین افرادی که نامش به ذهن میرسید مسعود دهنمکی بود. همان سالها، چند باری با او مصاحبه کردم که آخرین مصاحبه، هنگام ساخت اخراجیهای ۱ منتشر شد که گفتوگوی تفصیلی و صریحی بود. هرآنچه خواستم از او پرسیدم و او هم پاسخ داد. وقتی گفت میخواهم از فیلم برای رساندن پیامهای مورد نظرم به مردم استفاده کنم، آن زمان گفتهاش به نظر من بیشتر شبیه شعار بود. گذشت و گذشت تا... دیروز که جدیدترین فیلم او- رسوایی- را که در برج میلاد برای اصحاب رسانه به نمایش درآمد دیدم. تماشای فیلم جدید دهنمکی، همزمان با رویدادهایی که این هفته با جدال لفظی محمود احمدینژاد و علیلاریجانی در مجلس آغاز و دوشنبه شب به دستگیری سعید مرتضوی منجر شد، اگر چه اتفاقی بود، اما برای من تفکر برانگیز بود. فیلم جدید دهنمکی حرفهایی زد که کمتر کسی تصور میکرد کارگردان آن از این حرفها بزند؛ حتی کسانی که با پیش داوری نسبت به دهنمکی به تماشای این فیلم آمده بودند. دهنمکی در این فیلم، علیه کسانی موضع گرفت که عدهای را جمع میکنند و به هر دلیلی به افرادی دیگر حمله میکنند و حتی به آنها سنگ پرتاب میکنند و جالب اینجاست که این کارها، همان کارهایی است که زمانی به همفکران مسعود دهنمکی منتسب بود اما حالا دهنمکی آنها را نفی کرده است. قبول دارم که شاید اگر کارگردان دیگری غیر از دهنمکی میخواست فیلمی بسازد که در آن یک دختر بدنام را تبرئه و دینداران بیعمل را مواخذه کند، شاید نمیتوانست مجوز ساخت و اکران بگیرد، اما مهمتر از این موضوع، این است که فیلم را «دهنمکی» ساخته است؛ با همان تفکرات و پیشینهای که از او در ذهن داریم. عباراتی که در فیلم به کار میرفت برایم بسیار آشنا بود، به ویژه در فضای سیاسی بدی که در آن زندگی
عباراتی که در فیلم به کار میرفت برایم بسیار آشنا بود، به ویژه در فضای سیاسی بدی که در آن زندگی میکنیم. چقدر شباهت بود بین افرادی که از آن دختر و آن روحانی، مخفیانه فیلم گرفتند و پخش کردند با اتفاقی که چند روز پیش در مجلس افتاد
میکنیم. چقدر شباهت بود بین افرادی که از آن دختر و آن روحانی، مخفیانه فیلم گرفتند و پخش کردند با اتفاقی که چند روز پیش در مجلس افتاد. چقدر آشنا بود جمله اکبر عبدی در نقش روحانی فیلم که «آبروی مسلمان از مسجد هم بالاتر است» و چقدر دردناک که در جامعه امروز ما، آبروی مسلمانان، دیگر نزد برخی ارزشی ندارد؛ نمونهاش را سه سال پیش در مناظرات انتخاباتی دیدیم و تکرارش را هم چند روز پیش در صحن علنی مجلس. تاسفآور آن است که سالها پیش در مورد این موضوعات هشدار داده شده بود اما همان موضوعاتی که زمانی اصلاحطلبان مطرح میکردند و گوش شنوایی برای آن وجود نداشت، حالا از زبان اصولگرایان مطرح میشود. اگر به آن حرفهایی که عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس ششم درباره مرتضوی زده بود، همان زمان توجه میشد، کار به اینجا نمیرسید که مرتضوی را پس از سالها و در پی اتفاقات اخیر مجلس دستگیر کنند. اگر به مواضع مشترک کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری ۸۸ اعم از اصلاحطلب و اصولگرا در مقابل رئیس دولت نهم، همان زمان توجه میشد، کار به اینجا نمیرسید که رئیساصولگرای مجلس نهم، از تریبون مجلس و در حضور رئیسجمهور، همان اظهارات را با چند سال تاخیر تکرار کند. آری! اصلاحطلبان دیگر در حاکمیت حضور ندارند، اما پیام و سخن اصلاحطلبان، با عمق جان حتی توسط مخالفان اصلاحطلبان درک شده است. اینکه مسعود دهنمکی که زمانی به خاطر موضعگیریهای شدید علیه اصلاحطلبان معروف بود، در فیلم «رسوایی» همان حرفهایی را مطرح میکند که تفکرات اصلاحطلبانه، آن را میپسندد، یا اگر اصولگرایان به همان مسیری آمدهاند که اصلاحطلبان، سالها پیش آن را ریلگذاری کرده بودند، نشانهای بیبدیل از صدق گفتار تفکرات اصلاحطلبانه است. «رسوایی» ده نمکی، نمایشی از وضعیت «سیاست» امروز ماست که گرفتار آن شدهایم اما هم دهنمکی و هم دیگر همفکرانش، خیلی دیر این موضوع را دریافتند؛ زمانی که رسوایی، بیش از هر زمان دیگری عالم سیاست را درگیر خود کرده است. هر چند که این را هم به فال نیک میگیریم.