طبعا تحولات مربوط به سیاست خارجی از حساسیت ویژه و خاصی برخوردار است. این حوزه در عین حساس بودن از ویژگیهای خاصی مثل پیچیده بودن نیز برخوردار است. بر همین اساس است که وقتی بناست در این حوزه تحلیلی ارائه شود یا اظهار نظری نمود، باید هم واقع بین بود و هم دقت ویژهای کرد.
این مقدمه کوتاه را عرض کردم تا برسم به این موضوع که در مورد تحول در رابطه ایران و عربستان به واسطهگری چین، گویا برخی نحلههای فکری و گروههای سیاسی از این رخداد خشنود نیستند. یا حداقل آن است که تمایل ندارند پایان مخاصمه میان تهران و ریاض با امضای وزارت خارجه دولت ابراهیم رئیسی باشد.
این ادعا شاید باعث شود نگاهها به سمت اصلاح طلبان برود ولی بنده معتقدم که همان نحله فکری و گروهی که مخالف برجام بود و برای به نتیجه نرسیدن آن از هیچ تلاشی فروگذار نمیکرد حالا هم گویا با هر تحول مثبت در حوزه سیاست خارجی در این دولت نیز مخالف است .
ادعای مذکور از زمانی در ذهن راقم این سطور جرقه زد که نوع پوشش اخبار دیپلماسی در چند روز اخیر را ملاحظه کرد. زمانی که به یکباره اعلام شد ایران و عربستان در خاک چین توافق کردند تا مشکلات میان خود را رفع کنند و بیانیه ای مشترک در این باب منتشر شد محور اصلی اخبار این موضوع بود که مذاکره کننده ایران در این مذکرات مهم علی شمخانی دبیر شورای امنیت ملی بود. این رویداد مهم طبیعتا به صورت ویژه نیز از سوی رسانهها مورد بازتاب و بازنشر قرار گرفت و در راس آن تلویزیون نیز با نگاهی مثبت به استقبال آن رفت.
همین چند روز قبل هم وزرای خارجه ایران و عربستان مجدد در پکن با یکدیگر ملاقات کردند تا به نوعی هم برای بازگشایی سفارتخانهها توافق شود و هم این رویداد رسمیتر گردد. ولی در کمال شگفتی مشاهده شد رسانههای حکومتی از جمله صدا وسیما خیلی ساده از کنار این رویداد مهم گذشتند. این نکته بدین معنی نیست که این رویداد مورد پوشش قرار نگرفت اما از آن حجم اطلاع رسانی و بلد کردن رویداد قبلی که محور شمخانی بود تا رویداد بعدی که محور امیر عبداللهیان بود خبری نبود که بسیار قابل تامل بود. نکته تکمیلی هم آنکه همزمان با انتشار اخبار ملاقات وزرای خارجه ایران و عربستان در چین، در صدا وسیما اخباری علیه سعودیها در حال انتشار بود! این درحالیست که گفته میشود در یکی از بندهای توافق میان تهران و ریاض رعایت برخی موارد رسانهای مورد تاکید قرار گرفته است.
هرچند همانطور که عرض کردم حوزه سیاست خارجی پیچیدگیهای خاص خود را دارد و نمیتوان ساده به مسائل نگاه کرد. ولی به هر روی این ظن به وجود آمده که گویا هر تحول مثبتی که بناست در سیاست خارجی رخ دهد گروههایی تحمل آن را ندارند یا حداقل نمیخواهند دستگاه اجرایی در چنین رویدادهایی محور باشد. امیدوارم ادعای من صحیح نباشد.