تولید و فروش خودرو یکی از موضوعات پرحاشیه در ایران است که همیشه بخشی از اخبار روزانه رسانهها را به خود اختصاص داده است. اخیرا بعد از اینکه قرار شد برای شفافسازی و مبارزه با رانت و فساد کلیه خودروهای وارداتی و تولید داخل در بورس عرضه شود و دولت با جدیت برای واقعی شدن قیمتها بر عرضه در بورس کالا تاکید داشت، عدهای از نمایندگان مجلس به این شیوه انتقاد کرده و باتوجه به شکل معاملات انجام شده و کشف قیمت در بورس، چنین شیوهای را ناعادلانه دانسته و معتقدند بجای حمایت از مصرف کننده سودهای کلانی به جیب شرکتهای واردکننده و تولیدکنندگان داخلی خودرو سرازیر میکند. لذا عرضه در بورس موقتا متوقف شده و سخنگوی وزارت صنعت گفته: عرضه خودروهایی که تا پیش از این در بورس انجام میشد تا زمان دستیابی به چارچوب مشترک قیمتگذاری با شورای رقابت، میتواند ادامه داشته باشد، اما این وزارتخانه تا پیش از نهاییشدن موضوع قیمتگذاری نمیتواند مجوز جدیدی برای عرضه در بورس بدهد و به همین دلیل عرضه خودروی دنا توسط ایران خودرو لغو شد. به نظر میرسد مجددا سازوکار جدید قیمتگذاری خودرو توسط شورای رقابت و عرضه در بورس کالا اعلام شود. با این توصیف وقتی تولید و فروش خودرو همانند دیگر مایحتاج مردم در همه کشورها روال معمولی و عادی دارد و حتی رقابت در بازار خودرو آنچنان تنگاتنگ است که برخی شرکتهای خودروساز برای محصولات جدید خود تخفیفهای بالایی با شرایط پرداخت چند ساله را به مشتریان پیشنهاد میکنند چرا در ایران تولید و عرضه خودرو همیشه با مشکلات و مصائب عدیدهای روبرو است؟ و خرید در بورس کالا هم با شرایط پیچیده و محدودیتهایی همراه است و شبیه کلاف سردرگمی ایجاد موانع متعدد مردم را خسته و منزجر کرده است.
اولین مسئلهای که موجب شکلگیری آشفته بازار خودرو شده است دولتی بودن صنعت خودرو یا دخالت سیاست در صنعت است. این رابطه بین خودروساز و سیاستمدار دو طرفه بوده و به تاثیرگذاری و تاثیرپذیری متقابل منجر شده است. بخش اعظم سهام دو خودروساز بزرگ در اختیار دولت است و لذا تعیین سیاستها و انتصاب مدیران این دو مجموعه در دولت مشخص میشود و لذا کلیه تصمیمات در سیاست که به تولید و عرضه خودرو در داخل و خارج مرتبط است از درون دولت تجویز شده است و خودروساز به همان اندازه که از رانت و امتیازات دولتی همانند انحصار در تولید و اخذ وامهای هنگفت ریالی و ارزی برخوردار است گاها قربانی هزینههای تصمیمات سیاسی شده است که مجبور بوده در یک کشور خارجی که توجیه اقتصادی ندارد خط تولید خودرو راهاندازی کند و یا در مقاطعی تیراژ بالایی خودرو با زیاندهی تولید کرده و در بازار داخلی یا خارجی عرضه کند یا گرفتار تحریم و توقف همکاری با شرکای خارجی شود. از سویی دیگر خودروساز با نفوذ در لایههای تصمیمسازی و تصمیمگیری همانند نفوذ در آرای نمایندگان مجلس یا اعضای دولت در اتخاذ تصمیمات اقتصادی دولت در حوزه خودرو نقش آفرینی داشته است. این شرایط موجب شده که بازار خودرو در ایران همانند دیگر محصولات تولیدی در داخل و خارج که بین مردم عرضه میشود روال عادی نداشته باشد.
نکته دیگر بازار غیر رقابتی و انحصاری خودرو در ایران است که در اختیار چند شرکت و افراد خاص قرار گرفته است. انحصار در تولید و فروش خودرو به سبب سیاستهای دولت در تقویت صنعت خودرو حمایت از تولید و اشتغال ادامه دارد. در چند دهه اخیر اعتقاد و اندیشه در حکمرانی تاکید بر استقلال و تولید در همه زمینهها به خصوص صنایع سنگین است و صنعت خودرو نیز در این ایده گرفتار آمده است. کشور ما مزیتهای نسبی در تجارت و خدمات و تولید انرژی دارد و لزومی ندارد دولت به جای تنظیمگری با اصرار، صنعت خودرو را در دست گیرد و به صورت لاکپشتی و با مشقات فراوان صنعت ورشکسته خودرو را با رانت و انحصار کنترل کند و خودروهای ضعیف و بیکیفیت را به مردم تحمیل کند. تعالی و توسعه خودروسازی، فعالیت در بازارآزاد رقابتی و ارتباط با غولهای تکنولوژی صنایع جهان است.
اکنون دولتمردان در سخنان پر طمطراق خود از قطار پیشرفت و کاهش تورم میگویند ولی در واقعیت در یک کار ساده یعنی عرضه خودرو در بازار درماندهاند و گرفتار مافیای خودساخته شده و هر تصمیمی در این حوزه موجب رانت و فساد شده است. بازار منطق خود را دارد و تنظیم رابطه عرضه و تقاضاست چنانچه عرضه مداوم خودروهای خارجی و داخلی به صورت مداوم و با قیمت مناسب ادامه داشته باشد قطعا بخشی از مشکلات این حوزه مرتفع میگردد.