انتخابات ریاست جمهوری (رئیس جمهور یازدهم) در پیش است و چگونگی شرکت افراد در همه محافل مطرح. درحالیکه مردم فقط از گرانی ، تورم ، افزایش نرخ دلار ، تحریم و عواقب آن و ..... با هم گفتگو میکنند و اگر در این شرایط کسی به موضوع انتخابات بپردازد از این منظر است که رئیس جمهور بعدی چه اثری بر وضعیت معیشت جامعه و گرانیها خواهد داشت. تحریمها و کاهش شدید فروش نفت و مسائل منطقه از جمله تشنجات سوریه و روابط ما با دنیای عرب و غرب مسائلی بسیار مهم است که در برنامه انتخاباتی ایران قطعا اثرگذار خواهد بود. تورم در شرایط فعلی بیش از پنجاه درصد و درآمد نفت یک دوم سال گذشته است. مهمترین مسألهی واحدها صنعتی وابسته به واردات ، تعطیل شدن آنها یا اخراج کارگران است. نرخ بیکاری در ایران با همه انکاری که میشود حدود بیست درصد عنوان شده است.
نبود انگیزه سرمایهگذاری ، کاهش تولید به دلیل گرانی و کمبود ارز به جایی رسیده که حتی پرداخت حقوق کارکنان با تأخیر مواجه است در حالی که این مبالغ با بالارفتن روزانه هزینه ها بر نگرانی های جامعه کلان حقوق بگیرها می افزاید و از سوی دیگر جسته و گریخته اعلام میشود که کارگران فلان موسسه یا کارخانه به شکلی اعتراضاتی داشته یا دست از کار کشیده اند.
دلار طی چند ماه گذشته از حدود ۱۰۰۰ تومان به بیش از ۳۵۰۰ تومان رسیده است، بودجه دولت بیش از پنجاه درصد کاهش داشته و ۸۴ درصد بودجه عمرانی هنوز تحقق نیافته و بودجه سال آینده با تأخیر در دست مطالعه است، چون اصلیترین محل درآمد آن یعنی درآمد حاصل از فروش نفت مشخص نیست. از طرفی صندوق بینالمللی پول اعلام کرده که به دلیل پایین آمدن ارزش ریال تولید ناخالص ملی ایران کاهش مییابد و در همین ارتباط مسئول مربوطه میگوید بایستی کسری درآمد ارزی را از طریق افزایش مالیات جبران کنیم.
طی چهار سال اخیر در زمینه حفظ منافع کشور ، تأمین اسباب رشد اقتصادی برای حفظ سطح زندگی مردم و ..... شرایط منفی بوده است بنابراین میتوان گفت شرایط شرکت در انتخابات، بعد از شرایط کشور مطرح میشود و آنان که داوطلب ریاست جمهوری آینده خواهند شد بایستی برنامههای خود را در این رابطه از هم اکنون اعلام کنند و از طرحهای خود برای کم کردن بیکاری و بالا بردن رشد اقتصادی و حفظ منافع کشور به مفهوم واقعی و علمی سخن بگویند. همان طور که مشاهده می شود این که چه کسانی ممکن است نامزد شوند (حدود شش ماه به انتخابات مانده) مقدم بر این است که در این شرایط خاص ناشی از عملکرد دولت فعلی و فشارهای بین المللی چه برنامههایی دارند.
بحث تحلیل شرایط سیاسی ، رابطه مستقیم با وضع اقتصادی ، محدودیت فروش نفت و تحولات منطقه دارد و هر ایرانی میهن دوست و دلسوزی موظف است که در فکر برون بردن کشور از وضع موجود باشد و پیشنهادات خود را از طریق وسائل جمعی به اطلاع مردم برساند و برای آن چارهاندیشی کرده و برنامه و استراتژی ارائه دهد؛ چه برسد به داوطلبان گوناگون مسند ریاست جمهوری.
مهمترین مساله امروز، بیکاری جوانان، نداشتن برنامههای توسعه ، روابط بینالمللی ، تحریم نفتی و نبود سیاست خارجی مشخص و پایدار است و بایستی به همه این مسائل توجه ویژه مبذول گردد.
اینکه از چه کسی در انتخابات آینده حمایت کنیم رابطه مستقیم با برنامه و ارائه راهحلهای دقیق او جهت برون رفت از مسائل فعلی دارد.
جامعه به خوبی میداند که بخشی از این مشکلات رهآورد سیاستهای قدرتهای جهانی است که دولت فعلی در مسیر رفع موانع موجود در رابطه با مسائل بینالمللی اولویتی به آن نداده است.
از سویی آمریکاییها از آمادگی خود برای گفتگو با ایران داد سخن دادهاند ولی ایران علیرغم تمایل هنوز آماده گفتگو نیست در حالی که مجموعه بیانات و دیدگاه های مقامات نشان میدهد که این موضوع را درک و اولویت آن را احساس کردهاند که مایه امیدواری است تا جامعه دچار نگرانی کمتر شده و برای انتخاب ریاست جمهوری که حلال این مشکلات میتواند بود تفکر کرده ، بهترین را انتخاب و به دیگران توصیه نماید.
به خوبی میدانیم : هر کشوری که دچار چالشهای بینالمللی باشد ، زمانی میتواند از موضع قدرت وارد گفتگو شود که دولت آن برآمده از انتخاباتی باشد که براساس سلامت و عدالت و در فرصت کافی انجام شده و منتخب واقعی افکار عمومی بوده و بتواند با دولتهای مختلف از هر دیدگاهی به بحث نشسته و بهترین روش را جهت حفظ منافع ملی انتخاب کند.
بعضی به چشمانداز اوضاع منطقه مخصوصا سوریه ، غزه و ...... عبور از فشارهای کشورهای مقتدر در موضوع تحریم و مسائل مربوط به انرژی هستهای چشم دوخته و معتقد اند حل این موضوعات ثبات سیاسی وا جتماعی را به وجود خواهد آورد.
هرگاه بخواهیم به منافع کشور به مفهوم واقعی نگاه کنیم ، به این نتیجه می رسیم که دولتی برآمده از انتخاباتی پرشور با رأی اکثریت و با قدرت واقعی در بهار سال آینده مشکل گشا تواند بود تا مخالفتها بیاثر شده ، اقتدار ملی جانشین شده و بدین ترتیب منافع کشور قربانی منافع فردی و جناجی نخواهد شد.
یادمان باشد که مردم میگویند ما در ۲۲ خرداد ۸۸ همه پای صندوقهای رأی رفتیم و به حکومت اعتماد کردیم و مسائل بعدی تا حدودی رنجیدگی به همراه آورد. بایستی اعتماد مردم را با پارهای تجدیدنظرها در این مرحله حساس بازگرداند و اعتماد را در بین اکثریت بزرگ رأی دهندگان ایجاد کرد.
سیاسیون باتجربه اذعان دارند که مراجعه به آراء عمومی و پشتیبانی وسیع ملی از طریق انتخاب بهترین ، آگاه ترین ، سالم ترین ، دلسوزترین و با برنامه دارترین فرد برای ریاست جمهوری ، تنها راه برون رفت کشور از شرایط جاری است و بدون تشکیل یک دولت منتخب با پشتوانه آراء دهها میلیونی ، ایران قادر نخواهد بود مشکلات بزرگ پیش روی را با موفقیت پشت سر بگذارد. بر جناحهای سیاسی کشور واجب است که با مسئولیت مشترک، با توجه به مصالح کشور ، در این شرایط با اعلام برنامه های دقیق به شرحی که آمد مقدمات انتخاباتی پرشور را فراهم سازند.