وقوع ناآرامیهای یک ماه اخیر در کشور متعاقب جان باختن مرحومه مهسا امینی آنقدر عمق و اهمیت دارد که اخبار مربوط به آن تیتر اول رسانههای جهان است.
این حوادث در نوع خود اولین نبودهاند بلکه در گذشته نیز وقایعی از این دست را شاهد بودهایم که البته خسارات انسانی و مادی و معنوی آن برای کشور بسیار زیاد بود.
چنانکه میدانیم پدیده طبیعی زلزله بر اثر اصطکاک گسلهای موجود در پوسته زمین و ذخیره شدن انرژی آن در لایههای زیرین و آزاد شدن ناگهانی این نیرو و انتقال آن به سطح زمین حاصل میشود.
بدیهی است هر مقدار گسلها فشردهتر باشند میزان انرژی ذخیره شده بیشتر و زلزله حادث شده نیز ویرانگرتر خواهد بود. در حال حاضر با توجه به اینکه کشور ما در یکی از پرخطرترین نقاط زلزلهخیز کره زمین یعنی کمربند زلزلهخیزی آلپ هیمالیا قرار دارد برای اکثر مناطق کشور، مخصوصا تهران، امیدواریم هر چند سال یکبار با وقوع زلزلههای کوچکتر از ۵ ریشتر، انرژی متراکم ناشی از سایش گسلها تخلیه شود تا کار به زلزله بزرگ ویرانگر نکشد.
زلزله یک پدیده طبیعی است که نه قابل پیشبینی است و نه بزرگی و کوچکی آن دست بشر است. اما گسلهای اجتماعی در همه کشورها و جوامع بشری وجود دارد لیکن نظامهای حکومتی مدرن برای جلوگیری از زلزلههای سنگین اجتماعی ساز و کار دارند. احزاب قدرتمند بعنوان حلقه واسط حکومت و مردم، مطبوعات و شبکههای تلویزیونی آزاد و مستقل که منعکس کننده مطالبات مردم باشند، حق اظهار نظر و تجمع و تظاهرات آزاد و برگزیدگانی شنونده در حاکمیت همه انرژی ذخیره شده در گسلهای جامعه را قبل از رسیدن به مرز خشم و نفرت آزاد مینمایند و لذا خطری کلّیت آن جوامع را تهدید نمیکند.
در کشور ما نیز اصل ۲۷ قانون اساسی تجمعات و راهپیماییها را که بدون حمل سلاح باشد و مخل به مبانی اسلام نباشد بدون هیچ قید دیگری آزاد میشمرد اما در دوره حاکمیت دولتهای مختلف در کشور، هیچ دولتی به ناراضیان و مخالفان خود اجازه تجمع و تظاهرات مسالمتآمیز نداده است و عملا این اصل اساسی بر زمین مانده است. رویکرد رسانههای رسمی نیز بگونهای است که کمتر توجهی به عمق مطالبات سیاسی و اقتصادی و مشکلات اساسی مردم دارند و روزنامههای مستقل نیز از بیم تعطیل شدن عصا از کف نمیگذارند. آنچه که از آنها به عنوان خطوط قرمز تلقی میشود همان قطعات سخت گسلها هستند که به سختی به هم فشردهاند و اجازه آزاد شدن انرژی متراکم را نمیدهند.
به نظر میرسد مسئولان محترم نهتنها از تجربیات گذشته هیچ درسی نگرفتهاند بلکه برخی اشخاص حقیقی و حقوقی نه تنها بر ایجاد گسل در جامعه اصرار دارند بلکه حتی بعضاً با اظهاراتی غیر مسئولانه درون تنور حوادث بنزین میریزند.
لذا وقت آن است که نظام تدبیر ما بطور واقعبینانه انرژی ذخیره شده در جامعه را پایش نماید و با گوش دادن به هشدار دلسوزان و فراهم نمودن بستر مفاهمه و گفتوگو و احترام به مطبوعات مستقل، وجود تلویزیون هوشمند و چابک و اجرای اصل ۲۷ قانون اساسی و مسئولینی شنوا و پاسخگو، زمینه بروز زلزلههای کوچک اجتماعی را فراهم نموده و از بروز زلزلههای ویرانگر اجتماعی جلوگیری نماید.