۰
سه شنبه ۵ مهر ۱۴۰۱ ساعت ۲۱:۳۰

کلاس درس در قرن بیست و یکم

زهرا علي اكبری
کلاس درس در قرن بیست و یکم
از زمانی که آموزش ابتدایی اجباری تقریباً 140 سال پیش معرفی شد، محيط‌هاي آموزشي، روش‌هاي یادگیری و آنچه کودکان می‌آموزند به طور چشمگیری تغییر کرده است. امروزه در مدارس، کودکان تشویق می‌شوند تا یادگیرنده‌های مستقل باشند، ایده‌ها را به اشتراک بگذارند و در گروه‌های کوچک با تعامل و همفكري مشاركت كنند. با این حال، اكثر محیط‌هاي آموزشي که کودکان در آن یاد می‌گیرند یکسان است: ساختمانی که به کلاس‌های درس تقسیم شده و با راهروهایی به هم متصل شده‌اند. کلاس‌های درس از میز و صندلی تشکیل شده و معمولاً طوری چیده مي‌شوند که دانش‌آموزان با یک معلم، يك تخته سياه ويا یک تخته سفید تعاملی روبرو شوند (تخته هوشمند.)
در حال حاضر محیط‌های یادگیری فیزیکی (كلاس‌هاي درس) نیاز به حفظ و ارتقای حالت‌های متعدد یادگیری دانش‌آموزان را دارند تا از کار فردی و گروهی حمایت و فضایی برای ارائه و کاوش فراهم كنند و تعامل و حس اجتماعی را ارتقا ‌دهند و در نهايت یادگیری رسمی و غیررسمی را تقویت ‌کنند. گسترش مفهوم محیط‌های یادگیری به گونه‌ای که فراتر از فضای فیزیکی را در بر بگیرد، اين امکان را می‌دهد كه فرصت‌های بیشتری برای یادگیری معنادار دانش‌آموزان فراهم شود. چه دانش‌آموزان در جوامع خود برای مقابله با مشکلات از طریق کارآموزی و پروژه‌های خدماتی تجربه كسب كنند و چه با شبکه‌سازی با همسالان با استفاده از ابزارهای شبکه اجتماعی برای جمع‌آوری و به اشتراک‌گذاری داده‌ها در مورد مسائل جهانی كسب دانش و مهارت كنند، دانش‌آموزان دانش را در زمینه‌ای به دست می‌آورند که معنادار است وآن زمان است كه مسئولیت يادگيري خود را بر عهده می‌گیرند.
فضاهای باز و انعطاف‌پذیر به دانش‌آموزان اين اجازه را می‌دهد تا برای اشتراک‌گذاری، همکاری و ايده‌پردازي و خلاقيت دور هم جمع شوند. تحقیقات نشان می‌دهد که آدمي یادگیرنده‌ اجتماعی است و آخرین گرایش‌ها و نظريه‌ها در یادگیری (قرن21) از یادگیری مبتنی بر مسئله، یادگیری مشارکتی و آموزش متقابل (همتایان) حمایت می‌کند. تکالیف و پروژه‌های عملی که نیاز به همکاری تیمی دارند، این روندها را پرورش می‌دهند. کلاس درس در قرن بیست و یکم باید از فعالیت‌های مبتني بر یادگیری اجتماعی و مشارکتی و همچنین آزمایش و کشف عملی پشتیبانی کند. مبلمان قابل حمل، صندلی‌های گروهی و فضاهای باز برای پروژه‌های فعال و تجربی به تحقق این اهداف کمک می‌کند. مدارس باید فضای سنتی معلم محور را به یک محیط آموزشی تبدیل کنند که ارتباطات و همکاری، آزمایش و به اشتراک گذاری را در حضور فناوری اطلاعات و ارتباطات ارتقا دهد. علاوه بر این، گاهی اوقات، محیط کلاس باید به فضایی آرام برای تأمل، یادگیری خودراهبر و پرورش ایده‌های خلاق تبدیل شود و بايد توجه داشت كه جنبه‌های خاصی از یادگیری مستلزم مطالعه در محيطي آرام و مستقل هستند از جمله بازخورد و پردازش اطلاعات. زمان و مکان مختص اين موارد نیز باید در برنامه‌های درسی و کلاس‌های درس گنجانده شود. اگر از دانش‌آموزان انتظار مي‌رود که خلاقیت خود را توسعه دهند و از آنها استفاده کنند، باید محیطی برای يادگيري آنها فراهم شود که برای الهام گرفتن و ایده‌های جدید مناسب باشد. به عنوان مثال؛ از رنگی استفاده شود که دیوارها و سایر سطوح را به فضایي براي طوفان فکری تبدیل می‌کند و به دانش‌آموزان اجازه می‌دهد ایده‌های خود را بگیرند و توسعه دهند و آنها را با همسالان خود به اشتراک بگذارند. اگر ويژگي انعطاف‌پذيري در معماري كلاس درس به كار گرفته شود، معلمان مي‌توانند یک «منطقه الهام» در كلاس درس ایجاد کنند که شامل تجهیزات آزمایشگاهی جذاب، فناوری، پوستر و غیره است و به دانش‌آموزان در يادگيري خلاق و تفكر انتقادي كمك مي‌كند.
خوشبختانه در چند سال اخير استانداردهاي آموزشي و پرورشي و معماري‌هاي نوين آموزشي در احداث مدارس جديد و نوسازي كلاس‌هاي درس بخوبي اعمال شده است اما كمبود فضاهاي آموزشي در مناطقي از كشور اين امكان را سلب كرده كه حضور دانش‌آموزان در مدرسه و كلاس‌هاي درس با برخورداري از محيط‌هاي يادگيري غني همراه باشد. اميد است با حمايت‌هاي دولت در امر ساخت مدارس و حضور خيريني كه دغدغه بهسازي روند آموزش در كشور را دارند، فضاهاي آموزشي به محيطي سازنده براي تعليم و تربيتي كارآمد و مفيد مجهز شوند.
 
کد مطلب: 175631
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *