یک سناتور آمریکایی اخیرا گفته است به نظر میرسد پوتین دچار اختلالات روانی شده است. ظاهرا او با دقت به چهره پوتین در سخنرانیهای اخیرش به این نتیجه رسیده و به نظر میرسد بی راه نمیگوید. از یک سو حرکت عضلات صورت یخی پوتین به هنگام حرف زدن کاملا متفاوت با حرکت عضلات صورت او در سخنرانیهای قبلی است و کاملا نشان دهنده یک تنش درونی. حتی نگاه او به رغم این که سعی میشود همان حالت همیشگی و قدرت نمایانه را داشته باشد به شکلی آشکار تغییر یافته است و همین نشانهها سناتور آمریکایی را به این نتیجه رسانده که پوتین از نظر روحی در شرایط خوبی نیست و دچار اختلالات روحی شده. جدا از این نشانهها واقعیت این است که دیکتاتورها تحت تأثیر خودباوری افراطی و این که تصور میکنند هرگز اشتباه نمیکنند. وقتی با شرایطی که انتظار آن را نداشتهاند روبرو میشوند سیستم عصبیشان به هم میریزد و نشانههای این به هم ریختهگی به سرعت در حالت چهره و نگاه آنها و زبان بدنشان تأثیر میگذارد. اگرچه سعی میکنند با حفظ آرامش ظاهری مانع از انعکاس شرایط درونی خود در رفتار و گفتارشان بشوند.
تصورات پوتین در مورد اوکراین با مقاومتی که از سوی مردم اوکراین نشان داده شد و همگامی و همصدایی کشورهای اروپایی در مخالفت با حمله او به اوکراین و تحریمهای شدیدی که علیه او و کشورش اعمال شده تمام پیش فرضهای امپراطور کرملین را به هم ریخته است. زیرا تصور پوتین این بود که با چینش نیروهای نظامیاش در اطراف اوکراین و محاصره این کشور، زلنسکی دستهایش را بالا خواهد برد و مردم اوکراین هم به استقبال نیروهای روسی خواهند آمد و او بدون این که جنگی در بگیرد پیروزمندانه از میدان خارج خواهد شد.
اما مقاومت مردم اوکراین و زلنسکی که هوشمندانه توانست توجه جهان را به حمایت از اوکراین جلب کند، همه محاسبات پوتین را به هم زد و او که در طی یک ماه محاصره اوکراین مرتب تکرار میکرد به اوکراین حمله نمیکند سرانجام ناچار شد به رغم قولی که حتما به نیروهای گسیل شدهاش به مرزهای اوکراین بابت نمایشی بودن حضورشان برای ترساندن اوکراینیها و وادار شدنشان به تسلیم داده بود، دستور حمله صادر کند و وارد جنگی شود که واقعا حسابش را نکرده بود و آنقدر به نقشهاش برای ترساندن اوکراینیها و پیروزی بدون جنگ اطمینان داشت که حتی امکانات لجستیکی کامل را برای نیروهای نمایشی اش فراهم نکرده بود و بعد از حمله به اوکراین از سر ناچاری مجبور شد کاروانی شصت کیلومتری از امکانات پشتیبانی کننده را به سمت اوکراین بفرستد که باز هم کافی نبود اما همه این شرایط و مقاومت جانانه مردم اوکراین و ایستادگی قهرمانانه زلنسکی که پوتین تصورش را نمیکرد و تحریمهای بیسابقهای که متوجه او و روسیه شد و ادامه جنگ بیش از آن چه او تصور میکرد برای به هم ریختن روح و روان پوتین کافی به نظر میرسد؛ حالت جنونآمیزی که باعث شده او به صراحت اعلام کند به واحدهای حمله اتمی روسیه فرمان آماده باش داده است. چنین فرمانی اگرچه در ظاهر به معنای تهدید است اما از آن جا که دیکتاتورها نمیتوانند تا لحظه مرگ شکست را بپذیرند و دست کم در لحظههایی که میتواند لحظه نجات آنها باشد به اشتباهشان اعتراف کنند. بعید نیست که پوتین هم دست به حملهای انتحاری بزند و فرمان بمباران اتمی اوکراین یا حتی کشورهای دیگر اروپا را صادر کند که جهان باید در این مورد هوشیار باشد. چرا که پوتین ظاهرا از حالت عادی خارج شده و صدور هیچ فرمانی از سوی او بعید نیست، حتی فرمان مرگ خودش و نابودی هزاران انسان.