آیا شیوه برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در ایران می تواند متضمن حفظ و تکامل وجه جمهوریت نظام باشد ؟ کمتر از از یک ماه و نیم دیگر در کشور انتخابات ریاست جمهوری برگزار خواهد شد و این در حالی است که انتخاب کنندگان هنوز نمی دانند چه کسانی رقابت خواهند کرد! اشکالات جدی در نحوه برگزاری انتخابات در کشور همیشه باعث شده که مردم به عنوان انتخاب کنندگان اصلی و تعیین کنندگان سرنوشت آینده کشور نتوانند به شکلی صحیح و موثر تصمیم بگیرند. در جمهوری اسلامی ایران امور کشور باید به اتکاء آرای عمومی اداره شود. بر اساس اصل یک صد و سیزدهم قانون اساسی در ایران رئیس جمهور عالی ترین مقام رسمی کشور بعد از رهبر است که با رای مستقیم مردم انتخاب میشود و مسئولیت اجرای قانون اساسی، ریاست قوه مجریه، امضای عهدنامه ها، موافقت نامه ها و مسائل مربوط به دیگر کشورها، سازمانهای بین المللی، برنامه ریزی ملی، ریاست شورای عالی امنیت ملی، و صدها وظایف دیگر برعهده رئیس جمهور میباشد . با حذف پست نخست وزیری در سال ۱۳۶۸ جایگاه اختیارات وظایف رئیس جمهور بسیار با اهمیتتر و گستردهتر شد. حال با توجه به اهمیت و حساسيت موضوع میتوان گفت که این روش انتخاب میتواند برای تعیین رئیسجمهور قابل قبول باشد؟! آیا با این فاصله زمانی کم، بین ثبتنام و رأیگیری، مردم میتوانند به شناخت کافی از داوطلبان ریاست جمهوری برسند؟! آیا تاکنون بدون نقشآفرینی احزاب سیاسی نتیجه مطلوبی حاصل شده!؟ آیا فقط اتکا به چند میلیون رأی (با این شیوه انتخابات) قدرت کافی برای تصمیمگیریهای مهم را به منتخب مردم خواهد داد؟! و آیا زمان اصلاح بنیادی در روش انتخابات ریاست جمهوری فرانرسیده است؟!
صف طولانی کسانی که به صورت رسمی و غیررسمی اعلام کاندیداتوری کردهاند و همچنین کاهش سرمایه های اجتماعی جریان های سیاسی فعال در کشور، انتخابات این دوره را بسیار پیچیده تر از گذشته کرده است؛ هرچند با توجه به شرایط و قرائن موجود جریان اصولگرایی خود را پیروز این دوره میداند ولیکن به لحاظ نامشخص بودن رقبای نهایی و نبود رقابت های درون حزبی و بین احزاب و فرصت کوتاه برای شناخت و تصمیم گیری در انتخاب، همچنین تأثیر ایجاد جو هیجانی و احساسی، اتفاقات و موضعگیریهای منتهی به روز انتخاب خیلی بعید نیست نتیجهای خلاف پیشبینیها رخ دهد، همانطور که در سالهای ٧۶ و٨۴ اتفاق افتاد.
* نماینده سابق شازند در مجلس